مثل "مورسو" در بیگانهی کامو که در اثر تابش شدید آفتاب و گرمای بیش از حد، مرتکب قتل میشود و با تفنگ به یک عرب تیر میزند، و سپس بعد از مکثی سه تیر دیگر به او شلیک میکند! چقدر فشار محیط و گرما در تصمیم او موثر بود؟! انسان شبیه یک کوزه است و تنها میتوان به اندازهی ظرفیتش در آن آب ریخت! هر کوزهای ظرفیت خاص خودش را دارد. اینکه انسانها در تصمیمهای خود چقدر میتوانند خودمختار باشند مسئلهی چندان پیچیدهای نیست! مسلم است که درصد زیادی از تصمیم آنها به چیزهای دیگری بستگی خواهد داشت. چه بسا قاتلی در یک نزاع خیابانی اگر به جای خیابانهای گرم برازجان، در یکی از جادههای سرسبز و خوشهوای شمال بود؛ به هیچوجه درگیریای ایجاد نمیکرد.
وقتی با انسانی برخورد میکنم و گاهی از او تصمیمات عجیبی میبینم، با خود میگویم آیا این فرد تا چه حد به خودآگاهی رسیده است، تا چه حد به شکلی پدیدارشناسانه و دور از شرایط و پیشفرضهایش روبرویم نشسته است؟! به هیچ رو... شاید این قضیه دلیلی شود برای بخشش! بخشش دیگران یعنی بخشیدن خود؛ زیرا من نیز دچار میلههای بلند اسارتم، اسارتی در شرایط محیطی، پیشفرضهای گوناگون و ... اگر اینگونه باشد، شاید در جواب من بگویید که پس چه کسی مقصر است؛ باید گریبان چه کسی را گرفت؟! من در جواب میگویم: "هیچکس! این ظرفیت انسان است. آنهایی که خطا نمیکنند نیز اگر در درجه بالاتری از فشار قرار بگیرند، لاجرم مرتکب خطا میشوند."
ما خطاکاران را کشف نمیکنیم، بلکه آنها را خلق میکنیم. بخشش زمانی ارزشمند میشود که کسی نتواند بخشش را پیشبینی کند؛ یعنی دقیقاً زمانی که نمیتوان بخشید، ببخشی! امیدوارم این قضیه موجب نشود که فکر کنید باید هر چیزی را بخشید؛ من میگویم انسان قوهی تصمیمگیریاش به طور قطع به خودش بستگی ندارد، اینگونه اگر انسانی را به یک کوزهای کم ظرفیت تشبیه کنیم، یعنی کوزهای کوچک که مقدار زیادی آب در آن نگنجد، آنوقت تقصیر کوزه چیست؟ آیا انسانی که ضعیف و شکننده به بار میآید باید همواره سزاوار عذاب و سرکوفت باشد؟! چیزی که خودش تا حد زیادی در آن دخالتی نداشته است. نمیتوان خالقی را متصور شد که چنین فرد بیظرفیتی را خلق کرده باشد، برای من که خداباور نیستم، تمام شرایط و امکانات جهانی را در خلق چنین انسانی دخیل میدانم، او ساختهی شرایط خود است. اما خیام آن را به شکلی شاید استعاری به خدا نسبت میدهد:
جامیست که عقل آفرین میزندش
صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش
این کوزهگر دهر چنین جام ظریف
میسازد و هر بار زمین میزندش!
#امین_شیخی
#روزنوشت