افزایش پایه پولی یعنی دولت کسری بودجه خود را با افزایش پایه پولی تامین می کند طی 8 سال گذشته نقش بانک مرکزی و شبکه بانکی درافزایش پایه پولی بیشتر از سهم دولت بوده است همان طور که دربخش قبلی گفتیم چندین روش باعث افزایش پایه پولی می شود که عبارت است از ذخایر خارجی بانک مرکزی ,استقراض مستقیم ازبانک مرکزی ,برداشت غیر مستقیم از بانک مرکزی یا همان بانک ها
شیوه استقراض مستقیم ازمنابع بانک مرکزی عمدتا مربوط به دهه 80 است و میزان بدهی دولت به بانک مرکزی بالا می رفت اما بعدها این گزینه ممنوع شد و از سال 1390 به بعد سهم بدهی بانک های خصوصی به بانک مرکزی عامل اصلی رشد پایه پولی بود وهمچنین طی 8 سال گذشته پایه پولی بیشتر ازطریق رشد بدهی بانک ها به بانک مرکزی و خالص دارایی های خارجی بانک مرکزی افزایش یافته است
روش دیگر افزایش پایه پولی رشد ذخایر خارجی بانک مرکزی است که اواخر سال 98 وابتدای بهار99 نیز دقیقا ازهمین روش استفاده شد به این صورت که بانک مرکزی به دلیل استفاده دولت ازمنابع صندوق توسعه ملی بدون اینکه منابع ارزی را دراختیار داشته باشد منابع جدید پولی را دراختیار دولت قرار داد و این ترفند درواقع همان استقراض ازبانک مرکزی وتامین کسری بودجه ازمحل پایه پولی است وبه بیان ساده تر چاپ پول از بخش رشد ذخایر خارجی بانک مرکزی صورت گرفت که موجب افزایش نقدینگی ودرنهایت تورم می شود
زمانی که بانک مرکزی استقلال نداشته باشد بحث ثبات بخشی به نظام پولی ممکن نیست اگر اواخر سال 98 وابتدای بهار 99 سریع تر بانک مرکزی سیاست پولی درستی را اتخاذ می کردوفروش اوراق واصلاح نرخ بهره آغاز می شد بازار سهام حبابی نمی شد
نباید فراموش کردنرخ رشد نقدینگی مهم است (سرعت رشد مهمه) نه صرفا عدد نقدینگی که بیان می شود