درچندین بخش به مباحث مربوط به نقدینگی (شبه پول , پول ) , پایه پولی که علت های اصلی جهش ارزی درایران هستند می پردازیم زیرا بسیار مهم است و دانستنش برای هرفردی به خصوص سرمایه گذاران حرفه ای یک اجبار است پس با دقت جداول را بررسی کنید تا دید بهتری نسبت به علت های اصلی (نه صرفا معلول ها که توسط دولت مردان مطرح می شود) دراقتصاد داشته باشید
به حجم کل پول و شبه پول در گردش در یک سیستم اقتصادی نقدینگی گفته می شود حجم نقدینگی در یک اقتصاد باید متناسب با میزان تولید کالا و خدمات باشد در غیر این صورت بدون تردید باعث تورم خواهد شد به عبارت دیگر چون میزان کالا و خدمات در جامعه محدود است پس باید میزان نقدینگی به اندازهای باشد که با کالا و خدمات برابری کندهرکشوری باید حجم نقدینگی خودرا برای رسیدن به اهداف کلان اقتصادی کنترل کند ومقامات پولی کشورها بااستفاده از سیاست های پولی رشد نقدینگی را تحت کنترل قرار می دهند
اگر میزان نقدینگی کمتر از حد تعادل کاهش یابد، سیستم دچار رکود خواهد شد و بر عکس اگر میزان نقدینگی بیش از حد تعادل افزایش یابد کالا و خدمات در جامعه کم شده و قیمتها افزایش مییابد
نظریه مقداری پول پیشبینی میکند که سطح قیمتها نسبت مستقیم با حجم پول در اقتصاد دارد
نظریه مقداری پول M × V = P × Y
در این فرمول M حجم پول و V سرعت گردش پول و P سطح عمومی قیمتها و Y حجم تولیداست .درصورت رشد متناسب نقدینگی وسطح تولید درجامعه می توان ازبروز تورم دراقتصاد جلوگیری کرد واین موضوع توسط نظریه مقداری پول قابل اثبات است اگر فرض کنیم تولید بایک نسبت معینی درطول یک سال رشد کند درصورتیکه رشد حجم نقدینگی متناسب با رشد تولید باشد با فرض ثبات سرعت گردش پول سطح قیمت ها نیز ثابت می ماند اما اگر نقدینگی بیشتر از رشد تولید رشد داشته باشد برای برقرار تساوی معادله فوق باید این نابرابری ازطریق رشد قیمت ها رفع شود
درمقاطعی که نقدینگی به دلار فاصله قابل توجهی ازارزش تولید سالانه می گیرد درواقع یک سرکوب ارزی اتفاق افتاده ونرخ ارز متناسب با تورم تعدیل نشده وقدرت واقعی خرید نقدینگی موجود درسیستم بیش ازارزش کالا وخدمات تولیدی دراقتصاد افزایش یافته است که دقیقا این عدم تعادل ها باعث می شود که شاهد جهش ارزی باشیم که جهشی که در نرخ ارزدرنیمه دوم سال 96 به بعد شاهد بودیم حاصل همین عدم تعادل ها می باشد وزمانی که این اتفاق رخ می دهد ارزش دلاری نقدینگی درسطح طبیعی خودش قرار می گیرد و نرخ ارز به جایی می رسد که پس ازتعدیل شدن قیمت ها قدرت خرید نقدینگی برای جذب کالا و خدمات تولیدی کافی می باشد
میانگین رشد اقتصادی ما از سال 1357 تا کنون 2 درصد اما میانگین سالانه رشد نقدینگی 25 درصد بوده است این یعنی عدم تناسب معادله ونظریه مقداری پول زیرا باید بین رشد نقدینگی ومیزان رشد اقتصادی تناسب وجود داشته باشد وهمچنین باید توجه به اینکه امکان رشد اقتصادی به میزان 20 درصد نیز درایران وجود ندارد پس برای فراهم کردن تعادل معادله برای به تعادل رسیدن قیمت ها هستند که شامل قیمت کالا وخدمات ,دارایی ها و نرخ ارز وهرقیمت دیگری است حتی درکشورهای پیشرفته اگر رشد نقدینگی بیشتر ازرشد اقتصادی باشد موجب تورم می شود وبه دلیل این عدم تعادل ها دراقتصاد است که شاهد بی ارزش شدن پول هستیم
درایران ما شاهد میانگین رشد نقدینگی سالیانه 25 درصد هستیم ودرمقابل رشداقتصادی هیچ تطابقی با رشد نقدینگی ندارد وحتی دربازه هایی رشد اقتصادی نیز منفی می باشد و دراین سال ها متاسفانه رشد نقدینگی به یک میزان حتی دربازه هایی بالای 25 درصد رشد داشته است و درهیچ برهه ای شاهد کاهش رشد نقدینگی نبودیم
درآمریکا سال 2020 به خاطر کرونا وسیاست پولی انبساطی وچاپ پول رشد نقدینگی 24.8 درصد بود (بسیار بالاتراز میانگین) که قبلا نیزعرض شد یکی ازدلایل اصلی صعودی شدن اونس دریک سال گذشته و رشد کامودیتی ها وحتی استقبال از ارزهای دیجیتال به خاطر سیاست های پولی انبساطی بوده است و کم کم درصورت تغییر دراین سیاست روند بازارها به خصوص بازار سهام تغییر خواهد کرد.
درایران نیز با توجه به تحریم ها وکرونا و رشد پایه پولی بیشتر از میانگین گذشته خودش باعث شد که نقدینگی ازمیانگین خودش نیز فاصله بیشتری گرفته وسال 99 به 40 درصد برسد
هیچ دولتی درکنترل نقدینگی موفق نبوده وسرعت آن تغییر نکرده وعامل اصلی تورم رشدنقدینگی است زیرا میانگین سالانه رشد نقدینگی ما با رشداقتصادی تناسب ندارد وتازمانی که سرعت رشد نقدینگی را کم نکنیم مشکل تورم درکشور حل نخواهد شد
دقت کنید سرعت رشد نقدینگی مهم است نه صرفا اعداد وارقامی که گفته می شود
دانستن علت ها دراقتصاد به شما کمک می کند سرمایه گذاری هوشمندانه تری داشته باشید