در این شعر واژهی تهران، در ذهن شاعر از ترکیب کلمه "ته" و "ران" تشکیل شده، که در فرهنگ دهخدا به معنی تک، پایین، زیر، بن، پایان چیزی است و کلمه ران قسمت بالای پای انسان یا حیوان از لگن تا سر زانو است و "هـ" کلمه تهران شبیه کلید شده که قفل ران را باز میکند، در واقع معنی مستقیم فشار و برای پذیرش اجباری را به صورت تصویری تدایی میکند. در خط دوم"کلیدش که چرخید" در ذهن مخاطب کلمهی "ته" که کلید است تدایی میشود که باز کنندهی قفل است و خط سوم" از ران تجاوز شد" تدایی کنندهی پذیرش اجبار یا همان قفل یا چیزی که واژهی تجاوز به آن اطلاق شده است که در فرهنگ دهخدا تجاوز به معنی حملهی نظامی یک یا چند کشور به یک یا چند کشور دیگر، آسیب رساندن یا از میان بردن حقوق دیگران و خارج شدن از اندازه است و در فرهنگ فارسی عمید به معنی اجحاف، تخطی، تخلف، تعدی، تعرض، دست درازی، دست اندازی، حدشکنی، مرزشکنی، هتک عصمت، عمل منافی عفت به عنف، اغماض، چشم پوشی، عفو، گذشت، اجحاف کردن، تخطی کردن، حدشکنی کردن، و سرپیچی کردن است که تمام حوزههای اجتماعی را در بر میگیرد. و در نهایت افضلپور در طراشعر با تغییر تصویریِ یک صامت، کل مفهوم شعر را تصویری کرده و تاکید فراوان در هر خط به تصویر سازی بهتر میافزاید