مراعات نظیر یکی از رایجترین آرایههای ادبی در ادبیات کلاسیک و معاصر ایران و جهان است که در آن چند واژه که رابطهی آشنا و خاص میان آنها برقرار است در یک بیت یا عبارت کنار هم میآیند. بهطور کلی کلماتی که از نظر جنس و نوع و زمان و مکان و... شبیه یکدیگر باشند. تناسب میان کلمات میتواند از نظر جنس، نوع، مکان، زمان، همراهی و ... باشد. این واژگان متناسب میتواند هم بهصورت آشکار در کلام باشند هم ذهنی. مثلاً همانطور که در استعاره یکی از طرفین تشبیه ذکر نمیشود و ما طرف ذکر نشده را در ذهن خود داریم. بعضی از آرایهها همچون تشبیه، ایهام، استعاره، تضاد، جناس و مبالغه از سایر آرایهها فعالتر هستند ولی در این بین آرایهی مراعات نظیر یا تناسب، فعالترین آرایهی ادبی و از لوازم اولیهی سخن ادبی بهحساب میآید؛ در حدی که میتوان گفت سخن، چه نظم و چه نثر وقتی ارزش ادبی پیدا میکند که مابین اجزای کلام تناسب و تقارب وجود داشته باشد. مراعات نظیر نهتنها فعالترین آرایه که فعالکنندهی اکثر دیگر آرایههای ادبی است؛یعنی مراعات نظیر بهعنوان کنشیار (کاتالیزور)ی است برای پویا کردن دیگر آرایهها.
در اشارهای که رفت آنچه به نظر میرسد اینست مراعات نظیر که مؤثرین آرایه ادبی است و سبب فعال شدن دیگر آرایههای ادبی نیز میشود و همچنین وقتی تناسب بین واژهها زمانی مؤثر است که تصویرآفرین باشد در غیر اینصورت آرایهی مراعات نظیر شکل نمیگیرد و دیگر آرایهها نیز فعال نمیشوند، لازم است تطابقی بین «مراعات نظیر» و «طراشعر» را به اختصار شرح دهیم. طراشعر شیوهی شعری که اگر بخواهیم به نکتهی متمایز آن اشاره کنیم، یکی از ساختارهای ارزشی آن «تصویری کردن مراعات نظیر است».
این سبک که مانند دیگر پدیدهها در اوان امر است توسط «امین افضلپور» شاعر پارسیگوی هموطنمان در قلمرو ادب و شعر فرهنگ ایران که از خلاقیت شگفتانگیزی برخوردار است، برای اولین بار در فوریه ۲۰۱۹ بنیان و به آن پرداخته و تأکید تأملی بر شعر تصویری و دیداری دارد. ایشان مؤلف یازده جلد کتاب، عضو انجمن نویسندگان سوئد و قلم سوئد فارغالتحصیل رشتهی الکترونیک. همچنین خالق «مراعات نظیر تصویری» هستند.
این سبک مجموعهای جامع از سلسله آرایههای ادبی است و قابل تطبیق با توشیح و مکاتب ادبی، کانکریت، رومانتیسم، سمبولیسم و کوبیسم است. همچنین شاعر توانسته با چشیدن شهد حروف در بعضی از اشعار شعرای بزرگ ایرانی از جمله «مولانا» «خاقانی» «شفیعی کدکنی» «ایرج میرزا» و دیگر شعرا ثابت کند که شاعر میتواند در عصر مدرنیته از زیر چتر بزرگان ادب و شعر بیرون آید و رسالت هنری خود را در مسیر تکامل خلق اثر با داشتن حرفی تازه انجام دهد؛ تصویری کردن مراعات نظیر نشان از لطف و چیرگی قلمِ شاعر دارد که با زبان و تعابیر خاص خویش به «معنای وسیع تصویر حروف» رسیده است و با شکلی ماهرانه خواننده را به چالشی در حین خواندن شعر میکشاند که با دیدن تابلو(های) کوبیسم همان اندازه معماگونه.
در طراشعر تنها به نمادهای اعتقادی، باستانی و حتی دریغیادهای ایرانی اکتفاء نکرده است چرا که در اشعارش "چشم حورس" میبینیم "نشان خدای سین" میبینیم اینست نشان از دانش شاعر در دنیای راستین شعر است که تجلّی یافته است. این نوشتار کوتاه تنها جهت آمادگی ذهن مخاطب است. اگر بخواهیم تأملی داشته باشیم و بهطورکلی در مورد این شیوهی شعر بخوانیم و بنگاریم در کتاب «مبانی هنری طراشعر» به قلم«علیرضا نصیریخانقاه» نویسنده وپژوهشگر در سه فصل با عناوین «سیر تکامل شعر تصویری و دیداری تا طراشعر» «طراشعر متأثر از مکاتب ادبی رومانتیسم، سمبولیسم و کوبیسم» «طراشعر و تغییر مدرنیته در کالیوگرافی» پرداخته و نگاشته شده است.
مقدمهی این کتاب با غبطه خوردن نویسنده به خالق طراشعر شروع میشود: «ربالنّوع شعر و هنر» الهامی شاعرانه را چنین ژرف در ذهن شاعر قرار داده است که با دیدن اولین طراشعر فکرش را نمیکردم روزی مبانی طراشعر را بنویسم و در تلاش برای این سوال باشم که چه محرکی باعث شد که ایشان دست به خلق همچین اثری هنری بزند؟ یا چه نیرویی باعث شده که ایشان به کشف معانی و مضمونهای پنهان در جهان اطراف و توصیف آنها به صورت تصویری بپردازد؟
تصویر مراعات نظیر، تلمیح و ایهام را در شعر حافظ و طراشعر بهعنوان نمونه میآوریم:
حکایت لب شیرین کلام فرهاد است شکنج طرهی لیلی مقام مجنون است
آشکار است که دو رشتهی مراعات نظیر در این بیت دیده میشود: بین «شیرین» «فرهاد» «لیلی» و «مجنون» یک رشته از تناسب و بین «لب» و «کلام» نیز رشتهی دوم. ضمن اینکه واژهی "شیرین" در این بیت دارای ایهام نیز هست:
۱. مزهی شیرین
۲. معشوقهی فرهاد
آنچه این غزل حافظ را خیالانگیز و دلنشین ساخته گره زدن ماهرانه آرایههای تلمیح و ایهام با دو رشته از آرایههای مراعات نظیر است.
طراشعر این نوع تصویرسازی را بهصورت امروزین استفاده کرده. اگر بخواهیم روشن به این نوع تصویرسازی در طراشعر دقّت کنیم به دو شعر ذیل اشاره میکنیم که حرف "هــ" در هر دو شعر استفاده شده اما تصویری متفاوت ارائه شده است:
طراشعر اول: ماسکش را/ به سر کشید /آواز شد/ اهواز
در طراشعر اول: حرف "هـ" شبیه ماسک شیمیایی در جنگ است.
طراشعر دوم: اوّل نام توست/ "هــ" بینیام / هوا / هوس زندگیم/شو
حرف «هــ» در طراشعر دوم تبدیل به بینی شده که از زیر نگاه میکنی «دو حفرهی بینی» که البته در شکل نوشتاری مشهود است.
همچنین، گاهی ممکن است برخی از مجموعه واژگان متناسب در ذهن مخفی سازیم تا کلام زینت بیشتری گیرد مانند "عشق" که معنای شیوا و پنهان میان دو طراشعر است؛ در طراشعر اول، عشق به وطن و دومی عشق یار (زمینی).
بنابراین سطر، با این توضیح میبینیم که دیگر صنایع بدون آرایهی مراعات نظیر امکان بروز ندارند اما مراعات نظیر بدون حضور دیگر آرایهها بروز مییابد گرچه به سطح تناسب الفاظ تنزل مییابد که در این سطح نیز بیفایده نیست و با تصویری کردن آن با شیوهی طراشعر موجب ایضاح بیشتر سخن میشود.
نویسنده:
مانیا میرزایی