پدر سالار ، در چشم باد ، یوسف پیامبر ، مختارنامه ، سه درچهار ، پایتخت ، پاورچین و چندین و چند سریال دیگر یادآور روزهای نیمه موفق تلوزیون هستند ، سریال هایی که هرچند نمی توان به عنوان سریال هایی تمام عیار به تک تکشان نگاه کرد اما باز هم نسبت به محصولات این روزهای رسانه اصلی ، قله ای بی همتا قلمداد می شود .
از نظر بسیاری از اهالی فن سریال سازی در کشور ما اشتباه و در واقع کج بنا شده ، همچنین هرچه جلوتر می رویم این اشتباهات مرتب تکرار می شوند . این اشتباهات از عادات ما ایرانی ها نشات می گیرد که یکی از آن عادت های غلط اما میهن پرستانه ایرانیزه کردن یک صنعت ، باور ، یک ایده یا محصول است .
شما فرض کنید صنعت سریال سازی در آمریکا مهد سینمای جهان سالهاست یک سیستم موفق ، واحد و همیشگی را استفاده می کنند و غیر از ورود یکباره و جهانی وی او دی ها به هنر هفتم تغییر دیگری نداشته ! اما عزیزان ما در داخل کشور همیشه سعی داشته اند بجای پیروی از سازندگان و بوجود آورندگان یک ایده ، آن ایده را تغییر دهند یا مدل ایران اش را بسازند ! VOD ها یکی از ها هستند .
برگردیم به ابتدای متن ؛ جایی که به کیفیت نصفه و نیمه ی قله ی موفقیت سریال سازی که مربوط به تلوزیون بود ، اشاره کردم . دو ایراد اساسی که همیشه به تلوزیون وارد بود آبکی بودن پیرنگ ها و پرگویی در مبحث دیالوگ بوده اما من ایراد جدیدی به نود و نه درصد محصولات تلوزیون می گیرم که به همراه شمار زیادی از مشکلات به VOD ها هم انتقال یافته اند ، که آن نداشتن فرم است . منظور از فرم ساختار کلی و بدنه سریال ها است . بگذارید با یک سوال شروع کنم ؛ شما در ذهنتان غیر از کتگوری مینی سریال ها و سریال های شکست خورده ، چند محصول سریال خارجی را به یاد دارید که در یک فصل تمام شده باشد ؟ قطعا هیچ !
همینجا می توانم صحبتم را قطع کنم و این واقعیت را به عنوان دلیلی ذکر کنم که ثابت کننده ی کج بودن این بناس .
در تاریخ سریال سازی کشور مدت ها است هیچ فکر حرفه ای وجود ندارد ! مگر می شود داستانی که قدرت و توان سراییدن حداقل سه فصل را دارد به بدترین شکل ممکن در 20 یا 18 قسمت تمام کرد؟ کدام سریال آنور آبی را سراغ دارید که سازنندگانش برای فصول دوم ، سوم یا بعدتر بینندگانش را معطل نکنند ؟ می دانید این معطلی برای بیننده چقدر شیرین و برای عوامل و فیلمسازان چقدر پولساز است ؟
چقدر حسرت می خوریم ! چقدر ! در جهانی که همه جوانب یک معامله سود می کنند و همگی هم راضی هستند ما در کشورمان طوری معامله می کنیم که هیچ کدام از طرفین نیازی به راضی بودن ندارند ؛ به حداقل ها راضی هستند و بهره وری برایمان معنا ندارد .
اولا به عنوان یک سینمادوست در وحله اول ، شرمم می آید محصولات پرطرفدار این سالهای کشورمان را دوباره تماشا کنم ! دوما نگاه کنید ، مثلا محمد حسین مهدویان که استراحتگاهش هم محل فیلمبرداری شده و ذره ای عقب نمی کشد ! به افتضاح ترین شکل ممکن در زخم کاری داستان گفت و پایان کار را هم آبکی بست و فکر کرد یک شاهکار ساخته ! جای جالبش اینجاست که چندی پیش پستی گذاشته که در آن عکسی از اخرین پلان زخم کاری است جایی که مالک برروی صندلی نشسته و زیر عکس هم نوشته : ( بلند شو مالک ) !
مگر می شود ؟ چطور مالک را می خواهی زنده کنید ؟ زنده کنی که یک سناریوی آبکی دیگر سرهم کنید ؟ یا برگردید به گذشته ای که تمامش را از طریق دیالوگ و چند گریز به گذشته در فصل اول برایمان اسپویل کردید ؟!
یا یاغی را بگویید ! چطور در 20 قسمت که آن هم به عقیده شماری انبوه ، دست کم پنج یا شش قسمتش اضافی بوده ، شما توانستید حکایت از فرش به عرش بگویید ؟
کمی مهربانتر می رویم سراغ یکی از معدود اثار درخور احترام ! می خواهم زنده بمانم بوی پیشرفت می داد ! سریالی که ما را در تاریکی رها کرد و پویا سعیدی زیر گوشمان کفت : الآن می آیم ! ما همچنان در معطلی شیرینی هستیم که عوامل مخصوصا پویا سعیدی بعنوان نویسنده فیلمنامه ما را درش قرار داده اند . هرچند که بروز ترین خبر درباره ی فصل دوم این سریال نوید از ادامه نمی دهد و گویا عزیزان دل نگران اینبار نگران ایجاد یک موفقیت جدی شده اند و گفته اند فصل دوم سرش گرد است !
در کل پیشنهادم به اهالی سینما و تلوزیون و VOD ، آنهایی که سرشان به تنشان می ارزد این است که ایده بکر را کنار بگذارید ! بگذارید پیرنگ بوجود بیاید ، وقت بدهید به فیلمنامه نویسان تا آثاری حرفه ای ، درخور توجه و به یاد ماندنی ماحصل کارتان باشد .
کلام آخرم با بیننده ها ! به نگاه خود ارزش قائل شوید ، هنر هفتم بمانند یک فروشگاه هم محصول با کیفیت دارد هم بی کیفت ! شما با کیفیت را ببینید و طلب کنید ! تا برای شما با کیفیت ها را بسازنند ، تا فیلمسازان کمی بفکر پیشرفت بیوفتند .
پایان ، امین باقری 1401/07/23