در عرصهای که به سرعت در حال تحول است، سازمانها با مجموعهای منحصر به فرد از چالشها و فرصتها روبرو هستند. همانطور که در این روزهای اولیه حرکت میکنیم، یک چهارچوب استراتژیک نه تنها مفید، بلکه برای بهرهبرداری مسئولانه و مؤثر از پتانسیل هوش مصنوعی ضروری است. این مقاله که از دیدگاههای گزارش اخیر PwC در همين زمينه الهام گرفته است، شش اولویت اساسى را برای سازمانهایی که در خط مقدم این انقلاب فناوری قرار دارند، بررسی میکند.
1. تعادل بین ریسک و پاداش
به كارگيرى فناوریهای هوش مصنوعی، طیف وسیعی از امکانات خارق العاده و هیجانانگیز را در کنار ریسکهای قابل توجه به همراه دارد. سازمانها باید این تعادل را با پرورش فرهنگی که رویکردهای آگاهانه از ریسک و در عین حال فرصتطلبانه به یکپارچهسازی هوش مصنوعی را تشویق میکند، مدیریت کنند. چارچوب مورد نظر در گزارش PwC تأکید زیادی بر نیاز به دستورالعملهای عملی و روشن و یک ذهنیت رهبری چابک دارد تا با اطمینان پيشروى كنيم.
2. یکپارچهسازی هوش مصنوعی با استراتژیهای دیجیتال موجود سازمان
هوش مصنوعی نباید در سازمان منزوى باشد. هم راستا کردن ابتکارات هوش مصنوعی با استراتژیهای دیجیتال و تجاری موجود سازمان حیاتی است. این همراستایی موجب ميشود که ظرفيتهای هوش مصنوعی، اهداف تحول دیجیتال سازمان را تقویت و بهبود ببخشد، نه اینکه منابع را منحرف کرده یا بار فنى اضافی ایجاد کند.
3. تشویق به آزمونهای قابل مقیاسسازی
آزمون در کشف کاربردهای ارزشمند هوش مصنوعی کلیدی است. با این حال، ضروری است که این آزمونها قابل مقیاس سازى و همراستا با اهداف تجاری باشند. تشویق تیمهای چندمنظوره برای مشارکت در پروژههای هوش مصنوعی میتواند منجر به نوآوریهایی شود که فراتر از موارد استفاده اولیه بوده و ممکن است فرآیندهای تجاری در سراسر سازمان را متحول کند.
4. توسعه یک برنامه بهرهوری
توانایی هوش مصنوعی در سادهسازی عملیات و افزایش بهرهوری بیچون و چرا است. سازمانها باید به دقت برنامهریزی کنند که چگونه از این کارآمدیها استفاده کنند—چه با سرمایهگذاری مجدد در بهبود کیفیت، کاهش هزینهها یا ترکیبی از هر دو. این استقرار استراتژیک میتواند منجر به مزایای رقابتی قابل توجه و مدلهای تجاری پایدارتر شود.
5. قرار دادن افراد در قلب استراتژیهای هوش مصنوعی
تأثیر هوش مصنوعی بر نیروی کار عمیق است. استراتژیهای موفق هوش مصنوعی، آنهایی هستند که به همکاری انسان و هوش مصنوعی، ارتقاء مهارتها و ملاحظات اخلاقی اولویت میدهند. مشارکت کارکنان در توسعه و استقرار ابزارهای هوش مصنوعی اطمینان میدهد که آنها نه تنها آماده هستند بلکه نسبت به پتانسیل تحولآفرین هوش مصنوعی در نقشهای خود نیز آگاه و همراه هستند.
6. استفاده از همکاریهای اکوسیستم
پتانسیل کامل هوش مصنوعی اغلب از طریق تلاشهای همکاری که فراتر از محدودههای یک سازمان منفرد است، محقق میشود. با همکاری نزدیک با تأمینکنندگان، مشتریان و سایر شرکا، سازمانها میتوانند فرصتهای جدیدی برای نوآوری و ایجاد ارزش را که پیش از این دستیافتنی نبود، خلق کنند.
نتیجهگیری
ذكر اين نكته ضرورى است كه جداى از هيجان و موج جارى در اخبار و فضاى مجازى، استفاده از هوش مصنوعى مناسب هر حوزه و سازمانى نيست و پيش از بهره گيرى از ظرفيت هاى مربوط به آن، درك دقيق، امكان سنجى فوايد عملى، فراهم كردن بستر فنى، آموزش و امادگى فرهنگى سازمان براى ورود به اين عرصه حياتى است.
همانطور که به ناگزیر با پیچیدگیهای هوش مصنوعی مواجه ميشويم، تمرکز نباید صرفاً بر پیادهسازی فناوری بوده، بلکه باید بر یکپارچهسازی استراتژیک نیز باشد. با رسیدگی به این شش اولویت، سازمانها با رويكردى استراتژيك، نه تنها میتوانند چالشهای امروز را مدیریت كرده و با پیشرفتهای فناوری همگام باشند بلکه میتوانند بنیادی محکم برای آینده بنا نهاده و در اين مسير پيشرو باشند.
امين همايون ميرفخرايى
ارديبهشت ١٤٠٣