سلام به همه خواننده های گرامی
همیشه این آرمان ها هستند که تغییر هایی رو توی تاریخ بوجود میارن. یک فرد ممکنه با رو در رویی با یه حادثه که ممکنه خوب یا بد باشه، یه آرمان رو دنبال کنه. این آرمان میتونه سازنده باشه و یا منحرف کننده و یا نابود کننده است.
به شخصه میتونم بگم که گذشته ای با آرمان های بلند مدت نداشتم. اما چطور ممکنه که فردی یا جریانی که اهداف بلند مدت، نیک و سودمندی داره، تبدیل به یک فرد معتاد بشه؟!
خودم هم نمیتونستم این رو درک کنم. من خیلی سخنرانی گوش میدم، سخنرانی های سیاسی، مذهبی، اجتماعی و داستان های بسیار در همه ژانر ها که باعث میشه همیشه بتونم یک فرد رو با همه حالات درک کنم، یک روز یک فرد چنین سخنی گفت: " وقتی جریان و یا فردی از یک هدف والا دست میکشه این نتیجه یک شبه تغییر کردن نیست، بلکه او یا خیلی وقت هست دست از آن آرمان برداشته و یا کمرنگ شده برایش و یا در اول کار که هدف را انتخاب کرده، آن را به صورت کامل برای خودش اثبات نکرده و گوشه هایی از آن هدف، هنوز بی توجیه در ذهنش باقی مانده است".
حال اینکه ممکنه برگشتن از آرمان ها چه نتایجی داشته باشه رو بستگی به فرد و یا گروه داره و اینکه چه هدف تازه ای برای زندگی انتخاب میکنن.
پس بهتره در انتخاب اهداف چه برای زندگی چه برای پیشرفت و هر چیز دیگری باشه چند نکته رو در نظر داشته باشین:
امیدوارم مطلبی که نوشتم مورد پسندتون واقع شده باشه. نظراتتون منو خوشحال میکنه.
خدانگهدارتون