َAMINI STUDIO
َAMINI STUDIO
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

میترسم، نه از کرونا!

میترسم، نه از کرونا، نه از بی پولی و فقر، نه از بیکاری ، نه از تنهایی و بی کسی

میترسم ، نه از بی انگیزگی و بی هدفی ، نه از بی برنامگی و نه از بی حوصلگی

میترسم نه از سیاست و جنگ، نه از انتخابات بعدی ، نه از رییس جمهور بعدی

میترسم میترسم میترسم از تو که جوجه های یک روزه را دفن کردی

صداشون رو شنیده بودی ، روزها هم نگاهشون کرده بودی و با یک اشاره...

من ازت میترسم لعنتی

چند روزه مغزم را تعطیل کردی ، به گربه هایی فکر کردم که گرسنه اند

به بچه ای در سیستان که شاید نداند مرغ چیست؟ سیب چه رنگیست؟

به زنی که که فکر شام است با ظرف خالی ، نمیداند سیاست فروش چیست؟

به مردی که فکر نان است با جیب سوراخ، نمیداند استراتژی تولید چیست؟

عشق چیست؟ تابستان گرم و دراز کشیدن در حیاط و جوجه رنگی بزرگ کردن چیست؟

من از تو میترسم که آغاز نفرتی ، تو به آنها یاد میدهی که بی رحم باشیم چون سرمان شلوغ است

وقت نداریم فکر کنیم

به راهی بهتر

راهکاری موثرتر

به بچه هایی که در حسرت جوجه رنگی بزرگ کردن هستند به زن خانه به مرد نان آور

به گربه ای از گرسنگی در خیابان می میرد به طبیعتی که طبیعت نیست .

کرونا مجازات ما و شما نبود !

باید منتظر مجازات جمعی مان باشیم.

کروناجوجه یک روزهمیترسمطبیعتایران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید