توانایی شما در تفکر صحیح در مورد کسب و کارتان در امروز و کسب و کارتان در آینده، تأثیر زیادی بر موفقیت و سوددهی فعلی شرکتتان دارد. همه مدیران برجسته، تفکر بلندمدت دارند. در ذهنشان پنج سال بعد را طرحریزی میکنند و تصور میکنند که در آن زمان میخواهند کجا باشند و باید چه بکنند تا به این هدفها برسند.
بهترین کاری که امرزو در مورد برنامهریزی راهبردی در حال انجام است، کار « گری هَمِل » و « سی کِی پراهِلِد » است. کمکی که آنها به تفکر بازرگانی کردهاند، حول این ایده است که « برای اینکه در آینده در زمینه کاریتان پیشرو باشید، باید شایستگیهای محوری خاصی را در خودتان ایجاد کنید که احتمالاً امروز آنها را ندارید. » کلید تفکر راهبردی بلندمدت این است که شایستگیهای محوری را که نیاز خواهید داشت، شناسایی کنید و بلافاصله شروع کنید به ایجاد یا به دست آوردن آن شایستگیهای محوری تا در بازار و رقابت آینده، جایگاه محکمی داشته باشید.
« پیتر دراکر »، مشاور مدیریت میگوید که او هرگز چیزی را پیشبینی نمیکند؛ او تنها بررسی میکند همین حالا اوضاع چگونه پیش میرود و پیآمدهای احتمالی را در سالهای آینده تشخیص میدهد. شما هم باید همین کار را بکنید. جریانهای موجود در کسب و کارتان چیست؟ بر اساس چیزهایی که امروز میدانید، بازارتان به کدام جهت میرود؟ در مورد مردم، تکنولوژی، محصول، خدمات، امور مالی و رقابت، بازارتان چه تغییری میکند؟ سه تا پنج سال آینده، چه تواناییها و مهارتهای جدیدی را لازم خواهید داشت تا در رأس حوزه کاریتان باشید؟ امروز باید چه قدمهایی بردارید تا شروع کنید به ایجاد آن دسته از تواناییها و مهارتهایی که فردا لازمشان خواهید داشت؟
وظیفه شما این است که عقب بایستید، به آینده بیندیشید و بعد شروع کنید به برداشتن گامهای کوتاهمدت تا در بلندمدت به میزان سوددهی مطلوبتان برسید. توانایی تفکر بلندمدت، هیچگاه به این اندازه مهم و ارزشمند نبوده است. این یک کلید واقعی سوددهی است.