دیشب در توییتر با توییت جالبی مواجه شده بودم که نوشته بود:
کاش یکی یه شغل کار در منزل به من پیشنهاد می داد، که بشینم تو خونه هر هفته با پیک برام چندتا کتاب بفرسته، بخونم و خلاصه کنم؛ کتاب ها هم مال خودم باشه.
داداش هر جا هستی یا نیستی، من غلامتم
م-ه-ل-ا...
این توییت فکرم را درگیر این موضوع کرد که در دنیای امروزی که همه چیز آنلاین شده است چرا باید فردی کاری را غیرممکن یا غیرتصور بداند؟
امروزه با کمک جهان آنلاین خدمات، محصولات و شغل های به وجود آمده اند که هرگز تصور آن را نمی کردیم.
اگر همین موضوع کتاب خواندن را در نظر بگیریم چند شغل آنلاین مخصوص آن به وجود آمده است یا می تواند وجود داشته باشد؟
پادکست های که در مورد کتاب صحبت می کنند یا خلاصه کتاب ها را بازگو می کند با کمک شنوندگان خود اسپانسر گرفته و منبع درآمدی آن ها است.
افرادی که کتاب می خواند و می نویسند با تولید محتوا از این طریق کسب درآمد می کنند یا کتاب الکترونیک می نویسند و آن را به فروش می گذارند. ( نوشتن پایان نامه و مقاله که موضوعی قدیمی است که با کمک اینترنت دسترسی به این نوع افراد راحتتر شده است.)
کسانی که بلاگ می کنند و از راه تبلیغات، فروش دانستنی های خود و گاهاً مشاوره و آموزش دادن از طریق تخصص های که دارند به درآمدهای خوبی می رسند.
مشکل این نیست که کاری ناممکن است مشکل در نوع دیدگاه ما است. در دنیای امروز شما هر کاری می توانید بکنید فقط کافی است آن را شخصی سازی کنید و به روش منحصر به فرد خود انجام دهید؛ همیشه افرادی هستند که مثل شما مشتاق آن موضوع باشند و خواستار بهره مندی از دانش و تجربیات شما باشند.