از قدیم ایام کلیه کشورها با مرزها مشخص میشدند. با ظهور اینترنت اسم دهکده جهانی بر سر زبانها افتاد و بیان میشد که این مرزها را کمرنگ میکند.
در حال حاضر با ظهور متاورس و نسل جدید اینترنت سخن از دولتی جهانی است که پا را از مرزهای جغرافیایی فراتر گذاشته و دولتی مردمی و جهانی را تشکیل میدهد.
اما در دولتی که دیگر نه حکومتی وجود دارد و نه کشوری؛ قوانین را چه کسی تعیین میکند؟
متاورس را به عنوان جهانی میشناسیم که اجازه داریم از چهارچوبهای موجود پا را فراتر بگذاریم و به هر آنچه که میخواهیم تبدیل شویم.
اما مگر میشود هر کاری دلت خواست انجام بدهی؟
زمان که هیچ چهارچوبی وجود نداشته باشد باعث بیبندوباری میشود. تصور کنید توهین کند، خسارت بزنید و هر کاری انجام بدهید؛ هیچ مرجعی برای کنترل نباشد چه اتفاقی میافتد؟
درست است، هرج و مرج کل این دنیا را فرا میگیرد.
پس به سوال اول برمی گردیم که بی پاسخ مانده است.
به نظر من در این حکومت جهانی شرکت و سازمانها هستند که مرجع قانونگذاری هستند.
بخش جالبتر داستان آنجاست که ما تصور میکنیم در دولتی جهانی که آن را میسازیم دیگر مرزبندی کشورها وجود ندارد اما شرکتها جایگزین کشورها میشوند.
البته هر شرکت به مثابه یک کشور نخواهد بود و فقط شرکتهای جهانساز این قدرت و توانایی را خواهند داشت.
در مورد شرکتهای جهان ساز و اصلاً منظورم از جهانساز چیست را در بلاگ پستهای بعدی توضیح خواهم داد اما همینقدر بدانید که در دنیای متاورس ما جهانهای مختلف با سیر زمانی متفاوت راز گذشته تا آینده را خواهیم داشت که به راحتی میتوانیم بین آنها جابجا شویم.
اگر میخواهید بیشتر بدانید: