از نظر برایان ترسی ۲۱ روش عالی برای راه اندازی کسب و کار موفق خودمان وجود دارد که در ادامه به بررسی این روشها میپردازیم:
۱. تصمیم بگیرید که دقیقاً چه میخواهید.
مهمترین کلمه در بحثهای موفقیت ” وضوح ” است. باید بدانید چه می خواهید و به دنبال چه هستید. یعنی اینکه در هر محل از زندگی و کار بدانید چه می کنید و دلیل آن چیست.
کاسبان موفق، شدیداً هدفگرا هستند. دقیقاً میدانند چه می خواهند و برای دستیابی به آن هر روز تلاش می کنند. شما در صورتی در کار خود موفق خواهید بود که بدانید دلیل راه اندازی آن چیست و چه هدفی را دنبال می کنید.
فرمول هفت مرحلهای زیر به شما کمک می کند تا به هر هدفی که تعیین می کنید، برسید:
شاید این بهترین تمرین برای هدفگذاری باشد که یاد میگیرید. یک کاغذ سفید بردارید و ده هدفی که در دوازده ماه آینده می خواهید به آن برسید را بنویسید. حال آنها را اولویتبندی بکنید و مهمترین آنها را مشخص بکنید. آن را بر روی برگه جدای بنویسید و شروع به برنامه ریزی و انجام هرگونه فعالیتی که شما را به هدفتان میرساند، کنید.
۲. تعیین کنید آیا کارآفرینی برای شما مناسب است یا نه؟
فقط حدود پنج درصد از مردم مناسب این هستند که کارآفرین بشوند و کسب و کار خودشان را راهاندازی کنند. نود و پنج درصد بقیه با کار کردن در سازمانهای بزرگتر بسیار خوشبختتر و کارآمدتر هستند.
اگر می خواهید در دراز مدت موفق شوید، باید این سوال را از خود بپرسید که آیا برای کارآفرینی مناسب هستید یا نه؟ انگیزه اصلی یک کارآفرین پول نیست، بلکه آزادی است. استقلال انجام کارهای که دوست دارد انجام بدهد.
باید این را در نظر بگیرید که یک کارآفرین درهفته به طور متوسط شصت ساعت کار می کند. و با سختیهای بسیاری رو برو می شود، او کوچکترین کارها را در چند سال اول باید خودش انجام بدهد مثل: تمیز کردن دستشویی یا جارو زدن زمین.
دو عنصر مهم در کارآفرینی عبارتند از:
۱. جرئت پذیرش خطری بزرگ در مورد پول و وقتتان؛
۲. استقامت کافی برای تحمل ماهها و سالها سختی تا رسیدن به موفقیت. دست کم هشتاد درصد از کسانی که شغل خود را رها می کنند تا کار آزاد خود را شروع کنند، به دلیل فشار کاری و ساعت کاری بیشتر و درآمدتر کمتر در اول راه پشیمون می شوند.
اگر بخواهید کسب و کار مخصوص خودتان را راه بندازید شما حدود چهار تا هفت سال باید به سختی کار بکنید و تلاش بکنید تا به موفقیت مورد نظرتان برسید.
باید مهمترین هدف شما در زندگی رسیدن به خوشبختی باشد. فقط در صورتی در کارآفرینی به خوشبختی میرسید که واقعاً کارتان را دوست داشته و سالیان متمادی همه همّ و غمتان را صرف ساخت کسب و کارتان بکنید، حتی اگر سود پایینی نصیبتان شد.
زمان اینکه تعیین کنید کارآفرینی برایتان مناسب است یا نه، قبل از شروع کار است، نه بعداً که ماهها از وقت و پولتان را سرمایه گذاری کردید.
۳. کاری را انتخاب کنید که برایتان مناسب باشد.
راه اندازی یک کار و کاسبی، مانند ازدواج است. باید همخوانی زیادی میان شما و نوع کاری که می خواهید انجام دهید، وجود داشته باشد. بعضی افراد در یک کار شکست می خورند اما در کار دیگهای موفق می شوند.
شور و اشتیاق در کار ضرورت دارد تا بتوانید در مقابل موانع و سختیها مقاومت کنید. اگر به محصول یا خدمات خودتان ایمان داشته باشید در آن صورت موفق می شوید.
به استعدادها، معلومات، تجربهها، توانایی، علایق و پیشینه خود شروع کنید. تنها از کاری که از انجام دادن آن لذت می برید، می توانید در آن موفق بشوید. اگر به پیشینه خود نگاه بکنید، می بینید بعضی از محصولات و خدمات شما را جذب می کند، آن می تواند کار الآن شما باشد.
همیشه به یاد داشته باشید در صورتی موفق میشوید کاری را انجام دهید که به آن علاقهمندید و با عشق برای آن بازاریابی می کنید. نیاز نیست محصول یا خدمات جدیدی را بوجود بیاورید. شما می توانید محصول یا خدماتی که موجود است را با ارتقا دادن آن عرضه کنید و قسمت قابل توجه ای بازار را بدست بیاورید.
هر چه در مورد بازار بالقوه به دستتان میرسد، مطالعه کنید. به دنبال محصول و خدماتی باشید که مردم نیاز دارند، اما کسی آن را عرضه نمی کند. چشمتان همیشه باز باشد در اطراف شما ایدههای زیادی وجود دارد، فقط باید حواستان باشد تا آنها را فهمیده و در کار خود استفاده کنید.
با اطرافیان خود صحبت کنید. در رشته خود جستوجو بکنید. به ندای درونتان گوش بدهید. چشم و گوشهایتان را تیز نگه دارید تا فرصتهای شغلی اطراف خود را به سرعت شکار کنید.
چه نوع محصول یا خدماتی را دوست دارید؟ همان را به بازار بیاورید، این همان نقطه شروع کسب و کار شماست.
۴. مشتری خود را به روشنی بشناسید.
مهمترین سوال اساسی در بازارسنجی و برنامهریزی فروش این است: « مشتری من کیست؟ » ناتوانی در دادن پاسخی کاملاً روشن به این سوال، دلیل شکست خیلی از کسب و کارها است.
مشتری شما دقیقا چه کسی است؟
میزان تحصیلات او چقدر است؟
میزان درآمد او چقدر است؟
شغلش چیست و در چه سطحی از آن قرار داد؟
علایق، باورها و نگرش او چگونه است؟ چه چیزی برای او مهمتر است؟
شما باید مشتری خود را دقیق بشناسید و مشخص بکنید مشتری شما کیست.
اگر مشتری خود را نشناسید، نمی توانید محصول یا خدمات مناسبی به بازار ارایه بکنید یا اینکه تعداد مشتریان شما کم است، و این باعث کسب سود کمتر و شکست کسب و کار شما می شود.
قبل از اینکه بخواهید خدمات یا محصولی ارایه کنید شما باید در مورد مشتریان و بازار هدف خود به خوبی تحقیق کرده باشید. نباید هیچ چیز را جا بندازید.
با کمک شناخت مشتری می توانید خدمات و محصول مورد قبول و با کیفیتتری ارایه بکنید که همین امر باعث فروش بیشتر شما می شود.
برای اینکه محصولی بتواند بازار خوبی داشته باشد، باید از سه نظر بهتر شد. باید سریعتر و ارزانتر باشد یا استفاده از آن آسانتر باشد. باید از یک جنبه مهمتر و بهتر یا شامل امکانات یا مزیتهای بیشتر باشد؛ باید حرفهایتر به فروش برسد، بهتر تحویل شود و خدماتش سریعتر انجام گیرد.
محصول یا خدمات شما نسبت به موارد مشابه موجود در بازار چه برتری و تمایزی دارد؟ آیا بازار شما بزرگ است؟ آیا به اندازه کافی مشتری بالقوه هست که موجب موفقیت کسب و کار شما شود؟ می توانید با بازاریابی و تبلیغات و امور مربوط به فروش وارد بازار شده، به اندازه کافی فوش کنید تا سود کافی به دست بیاورید؟
هرگاه شرکتی در زمینه نقدینگی مشکل دارد اکثر اوقات می توان رد پای شناسایی نکردن درست مشتریان و خواستههای آنها را دید. باید بتوانید مشتریان بالقوه پیدا کنید و آنها را ترغیب بکنید که از محصول یا خدمات شما استفاده کنند.
۵. قبل از اینکه پولی خرج کنید، بازاریابی سریع و ارزان انجام دهید.
خیلی ساده می توان عاشق ایده محصول یا خدمات شد، اما قبل از اینکه پول و وقتتان را روی آن سرمایه گذاری بکنید، ببینید آیا بقیهام مثل شما عاشق آن هستند یا نه.
شما باید بازارسنجی دقیقی انجام دهید اینکار باعث می شود در پول و وقت شما صرفهجویی بشود. باید بازار را دقیق بررسی بکنید تا بفهمید آیا ایده شما مشتری دارد یا نه و کسی حاضر است از آن استفاده بکند. چرا مردم باید از شما خرید بکند و از بقیه نه؟ شما باید جواب این سوال را پیدا بکنید.
به تحقیق بپردازید، مجلات حوزه مورد نظر، صاحب نظران، فعالان آن حوزه، شرکتها و از هر جایی که می توانید اطلاعات کسب بکنید و آنها را تحلیل بکنید تا تصمیم درستی بگیرید.
نترسید و در مورد ایده مورد نظر خود با بقیه افراد صحبت بکنید، ببینید آیا علاقهمند به استفاده از آن هستند و حاضرن چه مقداری بابت آن بپردازند. با رئیسان بانکها نیز می توانید صحبت بکنید آنها سالانه ایدههای زیادی را بررسی می کنند و می تواند به شما مشاوره مفیدی بدهند.
به گونه ای عمل بکنید که گویا به عنوان مشاور، برای خودتان استخدام شدهاید تا این کار، محصول یا خدمات بالقوه را ارزیابی کنید. شما باید بدبین و شکاک باشید و هیچ چیز را چشم بسته قبول نکنید.
دنبال خطرناکترین ایرادهای ایده خود بگردید تا بعدا به دلیل نداشتن اطلاعات در مورد آن و رفع نکردن آن، سرمایه خود را از دست ندهید.
بازاریابی آزمایشی انجام دهید، خیلی ساده است. ابتدا یک نمونه یا مدل از محصول و خدمات مورد نظر تهیه بکنید که بتوانید به مشتری احتمالی نشان بدهید. در مرحله بعد، از تامین کننده خود سوال کنید قیمت و تاریخ دقیق تحویل آن کی است، تا بدانید باید چه مبلغی از مشتری خود طلب کنید.
حال مستقیم به سراغ خریدار برید از او نظر بخواهید، بپرسید حاضر است چه مبلغی برای آن بپردازد.
لازم است محصولتان را با سایر محصولات مشابه داخل بازار مقایسه کرده تا دلیل تمایز و اینکه باید از شما خرید کنند و بقیه نه چیست.
در نمایشگاههای تجاری شرکت کنید، آنجا می توانید از نظرات بقیه در مورد محصول یا خدمات خود مطلع بشوید و به جمع بندی مفیدی برسید.
۶. حساب شده به سمت کارتان بروید.
عقب بایستید و به کارتان به عنوان یک شخص ثالث بی طرف نگاه بکنید. فرض را بر این بزارید یک حرفه ای استخدام کردهاید تا در مورد کسب و کارتان از شما سوال کند. در مورد خود و ایدههایتان سختگیر باشید. این کار میتواند امتیاز شما نسبت به رقیبانتان باشد.
هر چه وقت بیشتری برای پاسخ دادن به سوالات زیر بزارید، زودتر می توانید کسب و کار خود را سودمند کرده و کسب درآمد بکنید.
چیزی که می فروشید، دقیقاً چه کاری برای مشتریتان انجام میدهد؟ چه نیازی از مشتریتان را برآورده می کنید که رقیبتان نمی کند؟ امروزه سه نیاز اصلی مشتریها این است که چیزهایی که می خواهند بهتر، سریعتر و ارزانتر باشند. و همچنین آنها خواستار محصولی هستند که استفاده از آن آسانتر و از محصولی که در حال استفاده هستند، برتر باشد.
شرکتهای طرف معامله با شما خواستار فروش بیشتر؛ هزینه کمتر و سود خالص بالاتری هستند. و همچنین مردم بع دنبال مواردی از قبیل موفقیت، موقعیت اجتماعی، محبوبیت، آگاهی، نفوذ و قدرت شخصی هستند.
آنها عموماً خواهان اعتبار، تحسین، مقبولیت، اعتماد به نفس، لذت و راحتی هستند. محصول شما کدام یک از این نیازها را برآورده می کند؟
مشتریها همیشه به شکلی عمل می کنند که زندگی شخصی یا کاری خود را بهبود بخشند. محصول یا خدمات شما چه کمکی به آنها می کند؟ جواب این سوال باید برایتان روشن و واضح باشد.
دلیل انجام کارتان چیست؟
اصلاً رسالت کسب و کار شما چیست؟
به چه دلیل اینکار را انجام میدهید؟
می خواهید چه تغییری در زندگی مشتریان خود ایجاد کنید؟
هر کار موفق حول یک هدف یا رسالت محوری برای صاحب کار شکل گرفته است. و بهترین رسالت، این است که به مردم کمک کنیم زندگیشان را به نحوی بهبود بخشند.
پس از این نظر شما رسالتتان را چطور تعریف می کنید؟
مشتری شما چه چیزی را ارزش تلقی می کند؟
چه چیزی را می خرد؟
به دنبال چه چیزی است که هم اکنون ندارد؟
با پاسخ دادن به سوالات فوق و همچنین مشخص کردن رقیبانتان و حوزه رقابت، می توانید طرح بازاریابی خوبی نوشته تا کسب و کار شما هر چه زودتر به موفقیت برسد.
۷. قبل از شروع، یک برنامه کسب و کار کامل تهیه کنید.
اگر قصد راهاندازی یک کسب و کار موفق را دارید، این یکی از سختترین و در عین حال از مهمترین کارهایی است که باید انجام دهید. بسیاری از کارآفرینهای موفق قبل از راهاندازی شرکتشان، هفتهها و حتی ماهها صرف تهیه برنامه کسب و کارشان می کنند.
امروزه می توانید با کمک نرمافزارهای مختلف برنامه کسب و کار را بسیار سادهتر از آنچه در گذشته انجام میشد، تهیه کنید و باید این کار را خودتان انجام دهید. نمی توانید از فرد دیگری بخواهید این کار را برای شما انجام بدهد. برنامه کسب و کار نقشه راه کسب و کار شما است و نشان دهنده این است که چطوری باید آن را هدایت بکنید، برای همین نباید تهیه آن را بر عهده کس دیگه ای بگذارید.
از مزیتهای تهیه برنامه کسب و کار این است که شما را مجبور می کند همه قسمتها را کاملاً بررسی کنید. تهیه برنامه کسب و کار بسیار ساده است فقط نیاز است در سه سال آینده پیشبینی چه مقدار محصول یا خدمات در ماه و سال خواهید فروخت؛ سپس همه هزینههای تولید و توزیع آن را محسابه کنید.
همه مواردی که نیاز دارید از قبیل ملک، تجهیزات، کارکنان، لوازم اداری و هر چیزی که نیاز دارید را محاسبه کنید و مشخص کنید. این مبلغ را از کجا تأمین خواهید کرد. و در نهایت پیشبینی بکنید چقدر سود خواهید کرد و چه زمانی نصیبتان خواهد شد.
دو قانون وجود دارد که می تواند زندگی کاری شما را نجات دهد:
قانون اول این است که همه چیز دو برابر آنچه فکر می کنید، هزینه می برد.
قانون دوم این است که همه چیز سه برابر زمانی که برآورد می کنید، زمان می برد. برای همین باید هر چقدر پیشبینی می کنید، این دو قانون را به خاطر بسپارید و سریع ناامید نشوید.
وقتی برنامه کسب و کارتان را طراحی کردید از آن پرینت بگیرید و به افراد با تجربه نشان بدهید. اشکالات آن را رفع کرده و نظرشان را جویا شوید. آمادگی این را داشته باشید که تا اطلاعات جدیدی بدست آوردید آن را به روز بکنید. بعد از تکمیل شدن برنامه کسب و کار، آن نقشه و طرح کسب و کار شما میشود که در دریای پر تلاطم پیشرویتان به عنوان قطبنما از آن استفاده کنید.
۸. هر کاری که ممکن است، انجام دهید تا موفقیت کسب و کارتان تضمین شود.
بر اساس بررسی تعداد زیادی از کسب و کارهای موفق، مواردی وجود دارد که اگر آنها را برآورده کنید، موفقیت کارتان را ضمانت می کند.
اولین مورد این است که محصول یا خدماتتان کاملاً مناسب خواسته و نیاز فعلی باشد. شما باید بازار را بررسی بکنید ببینید به چه چیزی نیاز دارد و آن را ارایه بکنید. اگر تقاضایی برای محصول یا خدمات شما وجود نداشته باشد شما محکوم به شکست هستید.
دومین مورد این است که قبل از انجام هر کاری برنامه کسب و کار تهیه بکنید. قبل از اینکه سرمایهگذاری بکنید، همه جوانب را بسنجید و بعد تصمیم بگیرید. فکر نشده کاری را انجام ندهید و همه چیز را بسنجید، بدون برنامه ریزی سرمایه خود را هدر می دهید و این مورد آسیب بدی به موفقیت کسب و کار شما خواهد زد.
سوم اینکه قبل از شروع به بازاریابی و تبلیغات، تحلیل کاملی از بازار انجام بدهید. با توجه به نوع بازار و کسب و کار شما باید نوع تبلیغات خود را انتخاب بکنید تا موفقیت بیشتری بدست بیاورید و این کار مستلزم تحلیل و بررسی دقیق بازار است.
چهارم کنترل سفت و سخت مالی اعمال بکنید، بودجهبندی مناسبی انجام بدهید، ثبت مخارج و حسابداری دقیق به عمل بیاورید و در هر فعالیتی صرفهجویی کنید. شما باید حواستان به هر تومانی که خرج میکنید باشد و حساب شده آن را خرج کنید. همانطور که مغز برای ادامه حیات به اکسیژن نیاز دارد، کسب و کار شما به پول نیاز دارد. پس با برنامه آن را خرج کنید.
پنجمین مورد برای موفقیت این است که لیاقت، توانایی و درست کاری فراوانی در افراد کلیدی وجود داشته باشد؛ بهعلاوه کارآیی فردی خوب، مدیریت زمان خوب و شرح وظایف روشن هم لازم است. هر فرد باید بداند دقیقاً وظیفه او چیست، چه کاری باید انجام بدهد و آن را به نحوه احسنت انجام بدهد.
با رعایت موارد بالا شما می توانید کسب و کار خود را زودتر پیش برده و زودتر به موفقیت برسید.
۹. از اشتباهاتی که منجر به شکست تجاری میشود، خودداری کنید.
شرکتهای بزرگ حسابداری و مشاوره، هزاران کسب و کار را بررسی کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که در بیشتر شکستهای تجاری موارد مشابهای هست که باید با هوشیاری تمام از آنها دوری کنید.
اولین دلیل شکست تجاری، نداشتن یک سمت و سوی کاری است. این مسئله وقتی به وجود میآید که نتوانید برای هر بخش هدف های مشخص تعیین بکنید. به علاوه اگر برنامه کسب و کار دقیق و مشخصی نداشته باشید توانایی مشخص کردن هدف برای هر بخش کاری را نخواهید داشت.
دومین دلیل شایع شکست تجاری، بیصبری یا تلاش برای به دست آوردن چیزهای زیادی در زمان کم است. باید قدم به قدم پیش بروید و تصمیم نگیرید با یک قدم به همه چیز برسید. اول باید قدم به قدم جایگاه خود را نزد مشتریان خود گسترش داده، نه اینکه هزینه های زیادی برای تبلیغات بپردازید تا جایگاه خود را سریع گسترش بدهید.
سومین دلیل شکست تجاری عبارت است از طمع، تلاش برای قیمتگذاری بالا، پولدار شدن سریع و فروش تعداد زیادی از محصول یا خدماتتان بدون این که در بازار اعتبار کسب کرده باشید.
در اول راه اندازی کسب و کار خود نباید به دنبال فروش بالا باشید یا قیمت بالا بگذارید تا زودتر به سود بالا برسید. باید کم کم اعتبار کسب کنید و قدم به قدم جلو بروید. و وقتی اعتبار لازم را کسب کردید می توانید قیمت محصول یا خدمات خود را افزایش دهید.
چهارمین دلیل شکست، ضعف در کنترل هزینهها و خرج پیش از حد در ابتدای راه اندازی کسب و کار است. به یاد داشته باشید که پول برای کسب و کار شما حیاتی است و باید در خرج کردن آن با دقت باشید تا به مشکل برنخورید.
پنجمین دلیل شکست تجاری، کیفیت پایین محصول یا خدمات است. این مسئله ابتدا باعث میشود که به سختی بتوانید محصولی بفروشید و در ادامه فروش غیرممکن است. و حتی اگر محصولی فروخته باشید گرفتن پول آن خیلی سخت است.
ششمین دلیل عمده شکست تجاری، سرمایه در گردش ناکافی است. چون از قبل بودجه کافی اختصاص ندادهاید، پول کسب و کار تمام می شود. به همین دلیل داشتن یک برنامه کسب و کار ضروری و حیاتی است.
هفتمین دلیل عمده شکست تجاری، فروش ناکافی و افت شتاب در واحد فروش است. هنگامی که شما درگیر سایر بخشها شده و از واحد فروش فراموش میکنید، با افت فروش موجودی نقدی کسب و کار شما کاهش پیدا کرده و به مشکلات جدی بر میخورید، به همین دلیل همیشه باید حواستان به فروش محصولات و خدماتتان باشد.
۱۰. هدف کسب و کار خود را همواره به یاد داشته باشید.
هدف یک کسب و کار چیست؟ بیشتر افراد با کسب سود به این سوال پاسخ می دهند. اما هدف اصلی یک کسب و کار، ایجاد و حفظ مشتری است. کسب سود، نتیجه این است که به صورت مقرون به صرفه مشتری جذب بکنیم و حفظ بکنیم. کسب و کارهای که هدف اصلی خود را کسب سود قرار می دهند به دلیل اینکه هیچ توجهای به خواسته مشتریان خود نمیکنند با مشکل فروش و نبود مشتری روبرو میشوند.
سوالهای کلیدی در مورد راهبرد کسب و کار عبارتند از:
سوال اول:
شما واقعاً در چه کسب و کاری هستید؟ نوع و حوزه کسب و کار خود را مشخص کنید. و بر اساس کاری که محصول یا خدمات شما برای بهبود زندگی یا کار مشتریهایتان انجام میدهد، تعریف کنید.
سوال دوم:
رسالت شما چیست؟ تصور شما از کارتان چیست؟ با محصول یا خدماتتان میخواهید چه دستاوردی برای مشتریتان داشته باشید؟ یک مشتری کاملاً راضی را توصیف کنید.
سوال سوم:
اگر کار شما ایدهآل بود، چگونه به نظر میآمد؟ مردم در مورد کسب و کار شما چگونه صحبت میکردند؟ فروشتان در چه سطحی بود؟ سودتان چطور؟ چه نوع محصول یا خدماتی ارائه میکردید؟ چه نوع افرادی را استخدام میکردید؟ به چه نوع مشتریهایی خدمات ارایه میکردید؟
هر چه سوالات بالا را واضحتر بررسی کنید و پاسخ روشنتری بدهید، تصمیمهای بهتری میگیرید و در کوتاه مدت و بلند مدت موفقتر خواهید بود.
قبل از راه اندازی یک کسب و کار باید کاملاً بررسی بکنید که هدف کسب و کار شما چیست و چه انتظاری از آن دارید؟ با چه نوع مشتریانی روبرو هستید و بازار هدف شما جزوه کدام گروه از مردم هستند یا چه سطح درآمدی دارند؟ باید کاملاً مشخص بکنید که هدف شما چیست و پیرو هدف خود باشید.
۱۱. روی پنج ” میم ” بازاریابی تمرکز کنید.
بازاریابی موفق پنج مولفه دارد که با حرف « میم » شروع میشوند. هرگاه در فروش به مشکلی برخوردید، این پنج مولفه را بررسی بکنید و مشکل را رفع کنید. اگر این موارد را رعایت بکنید فروش شما رشد چشمگیری خواهد داشت. این پنج مولفه عبارتند از:
در قیمت گذاری شما باید به همه مولفههای بازار توجه بکنید و ببینید قیمت و بازار هدف شما باهم سنخیت دارند یا نه و همچنین با این قیمت توانایی رقابت با رقیب و کسب سود را دارا هستید یا نه.
برخی از شرکتها کار فروش مستقیم را به توزیع کنندهها منتقل کردهاند که کانالهای خرده فروشی دارند. با اینکار آنها صنعتشان را متحول کردهاند. آیا امکان دارد برای شما هم مکان بهتری برای ارائه محصول یا خدمات وجود داشته باشد؟
باید برایتان مشخص باشید که در هر کدام از این پنج « میم » در کجا قرار دارید و موقعیت شما چیست. هرگاه فروش شما افت کرد به سرعت این پنج مورد را بررسی بکنید و اگر مشکلی وجود دارد را رفع بکنید. اگر از این موارد به درستی استفاده بکنید امکان داشتن کسب و کار سوددهی برای شما وجود دارد.
۱۲. با توجه کامل بر فروش تمرکز کنید.
در ایجاد و راه اندازی کسب و کارتان، فروش از هر چیز دیگری مهمتر است. فروش، منبع نقدینگی است و نقدینگی هم برای بقای شرکت حیاتی است. هر کسب و کار موفق، فروش بالا و قابل پیش بینی دارد و هر کسب و کار ناموفق، در فروش مشکل دارند.
کسب و کارهای موفق معمولاً توسط فردی تاسیس می شوند که در امر فروش محصولات یا خدمات حرفهای و خوب هستند. برای فروش خوب شما باید یک معرفی حرفهای از محصول یا خدمات ( هم به صورت کتبی و هم برای ملافاتهای حضوری ) داشته باشید. و بعد هر روز تلاش بکنید محصول یا خدمات خود را به بیشترین افراد ممکن در آن روز معرفی بکنید.
قانون احتمالان، موفقیت در فروش را میتواند پیشبینی کند. این قانون میگوید هر چه افراد بیشتری را ملاقات بکنید و در مورد محصول یا خدمات خود به آنها بگوید و آن را معرفی بکنید، تعداد بیشتری از محصول یا خدمات خود را خواهید فروخت. اگر میخواهید فروشتان بیشتر شود باید با مشتریان بیشتری تماس بگرید. باید فرایند پیدا کردن مشتریان احتمالی، معرفی محصول و پیگری فروشتان را به طور مداوم و هر روز پیگیری بکنید.
باید از هر روشی که می توانید با مشتریان خود ارتباط برقرار بکنید و بازاریابی بکنید. تماس تلفنی، ملاقات حضوری و هر راهی که بتوانید محصول خود را معرفی بکنید استفاده بکنید و دلیل اینکه چرا باید از محصول یا خدمات شما استفاده بکنند را به آنها بگوید و از آنها بخواهید تصمیم خرید را بگیرند.
امروزه در هر شرکت موفق در دنیا یک یا چند فروشنده عالی دارند که تمام وقت، محصول یا خدمات را به فروش میرسانند. هر شرکتی که ضعیف است، در بخش فروش ضعیف است. شما به عنوان کارآفرین و صاحب شرکت، باید توجه کامل خود را بر این مساله بگذارید.
برای اینکه بتوانید یک فروشنده حرفهای بشوید، کتابٰهای که در این زمینه موجود هستند را بخوانید، فایل صوتی گوش بدهید، سمینار بروید و هر کاری که میتواند از شما یک فروشنده حرفهای بسازد بهره ببرید. شما تا زمانی که شرکتتان زیر خروارها درخواست خرید فرو نرفته، باید همه تمرکزتان را روی این امر بگذارید.
۱۳. به طور مداوم محصول یا خدماتتان را تبلیغ کنید.
کسب و کار بدون تبلیغات مثل این است که در تاریکی به کسی علامت بدهید، در حالی که فقط خودتان میدانید چه کاری میکنید. باید به طور مداوم تبلیغ و معرفی کنید؛ البته اینکار باید با دوراندیشی انجام گیرد.
در بدو شروع کار بهترین روش تبلیغ محصول یا خدمات، معرفی نفر به نفر است که ابتدا نامه، ایمیل، فکس فرستاده میشود و بعد با تماس پیگیر نتیجه میشوید و سپس به ملافات رو در رو با مشتری انجام میشود. جای تعجب دارد که کسب و کارهای کوچک از تبلیغ نفر به نفر چشم پوشی میکنند و سراغ روند غیرشخصی تبلیغات میروند. این اشتباه را شما تکرار نکنید برای شروع از تبلیغاتی عمومی بجای تبلیغات شخصی و نفر به نفر استفاده نکنید.
قانون این است: « تبلیغات خلاق باعث فروش میشود. » اگر تبلیغات شما خوب باشد، موجب افزایش فروش میشود و اگر مناسب نباشد به سرعت آن روش تبلیغ را متوقف سازید چون هدر دادن پول است و در حقیقت به کارتان آسیب میزنید. تبلیغات شما باید در برگیرنده یک مزیت خاص باشد که وقتی مشتری با شما تماس بگیرد، به محل کارتان بیاید یا از محصول و خدماتتان استفاده بکند، از آن بهرهمند شود.
تبلیغات باید به صورتی باشد که اگر یک کودک هفت ساله تبلیغ شما را ببیند بتواند آن را برای کودک هفت ساله دیگری توضیح بدهد که شما دقیقاً چه چیزی عرضه میکنید و چرا برای یک مشتری احتمالی جذاب است. اگر تبلیغ اینگونه نبود آن را تغییر بدهید تا در این امتحان قبول بشود.
میزان مشخصی از فروش خود را به تبلیغات اختصاص بدهید و در طول دوره کاری خود روشهای مختلف تبلیغات را امتحان کنید. بعضی از تبلیغات به خوبی جواب میدهند و بعضی دیگر جواب نمیدهند برای همین شما باید دایم در حال امتحان کردن راههای مختلف تبلیغ کردن محصولات و خدماتتان باشید. نیمی از هزینه تبلیغات هدر میرود ولی هیچکس نمیداند دقیقاً مربوط به کدام روش است برای همین باید همیشه در حال امتحان کردن روشهای مختلف تبلیغات باشید تا بهترین روش را پیدا کنید.
۱۴. برای افزایش فروشتان از اینترنت استفاده کنید.
امروزه اینترنت همهگیر شده است و با کمک آن می توانید یک فروشگاه بزرگ راهاندازی بکنید. مردم به دلیل اینکه زمان کمتری را صرف بازارگردی بکنند اول در اینترنت در مورد محصولات، خدمات و محلهای عرضه آنها جستجو میکنند. حال اگر شما برای کسب و کار خود هیچ سایتی و دامین ( Domain ) اختصاصی نداشته باشید چگونه میخواهید فروش خود را سریع افزایش بدهید؟
در دنیای امروز که فروشگاه های اینترنتی زیادی برای کوچکترین محصولات وجود دارد و بدون مراجعه حضوری محصول یا خدمات مورد نیاز را در خانه خود دریافت میکنید، دلیل نداشتن سایت اختصاصی برای کسب و کار شما چیست؟ آیا اصلا عقلانی است نداشتن دامین اختصاصی با نام کسب و کار خود؟
باید با کمک متخصصین این زمینه یا یادگیری خودتان در اینترنت شروع به فعالیت و معرفی محصولات و خدمات خود بکنید و بهترین راه داشتن یک سایت اختصاصی برای کسب و کارتان است. در اوایل راه اندازی نیازی نیست شما سایت بزرگ و هزینه بری را تاسیس کنید، می توانید همراه با بزرگ شدن کسب و کارتان، سایت خود را نیز بزرگ بکنید.
فقط راه اندازی یک سایت کافی نیست تا محصولات خود را در عرضه و معرفی بکنید. باید بخشهای مختلفی را در نظر داشته باشید. یکی از این بخشها اطلاعات تماس است. اطلاعات تماس برای کسب اطلاعات بیشتر و پرسیدن سوالات احتمالی مشتری شما و همچنین خرید آن است. اما شما به بخش پشتیبانی نیز نیاز دارید تا ارتباط موثری با مشتریان و بازدید کنندگان ایجاد بکنید تا تبدیل به مشتری وفادار بشوند.
دومین بخش معرفی محصولات است. مثل کاتالوگ که مشخصات محصولات را در بردارد سایت کسب و کار شما نیز باید بخشی مشابه آن داشته باشد که محصولات را به بهترین نحو ممکن معرفی بکند. شما باید اطلاعات دقیق همراه با عکس محصول و هر آنچه که مراجعه کننده نیاز به دانستن آن در مورد محصول یا خدمات شما دارد، در این بخش بیاورید.
سومین بخش که امروزه امری مهم تلقی میشود، تولید محتوا است. برای هر چه دیده شدن بهتر نیاز به تولید محتوای هوشمند دارید که بیشتر دیده شوید. با تولید محتوا شما میتوانید بازدید کننده به سمت سایت کسب و کارتان بکشانید و این بازدید کنندگان مشتریان بالقوه شما محسوب میشوند، حال میتوانید با روشهای مختلف فروش و بازاریابی آنها را ترغیب به استفاده از محصولات و خدمات خود بکنید.
۱۵. از اصل « راهرو » استفاده کنید.
در یک تحقیق که در مدت سیزده سال کالج بپسون انجام شده، محققان با فارغالتحصیلان دانشکده کارآفرینی مصاحبه کردند تا بفهمند چرا برخی از آنها بعد از فارغالتحصیلی کسب و کاری به راه انداخته و موفق شده اند و برخی دیگر هیچ استفادهای از تحصیلاتشان نکردهاند.
آنها دریافتند که تقریباً در همه موارد، کارآفرینهای موفق فقط دنبال یک خصوصیت بودند که با دیگران متفاوت بود و این خصوصیت عبارت بود از راهاندازی کسب و کارشان بدون اینکه ضمانتی برای موفقیت وجود داشته باشد.
در اصل راهرو به این موضوع میپردازد که وقتی شما شروع به انجام کاری میگیرید راهروی در مقابل شما بوجود میآید. که هر چقدر شما بیشتر به جلو بروید در این راهرو درهای به سمت شما باز میشوند و یاری دهنده شما در راه موفقیت هستند.
به عبارت دیگر اگر شما صبر کنید که همه چیز مطلوب باشد و موفقیت تضمین شده باشد، هیچوقت به موفقیت نمیرسید.
وقتی تصمیم بر انجام کاری میگیرید حتی اگر موفقیت تضمین شده نباشد در اصل وارد راهروی میشوید که درهای فرصتهای مختلف برای شما باز میشود.
تعداد زیادی از کسب و کارها با محصولات یا خدماتی که شروع کردند به موفقیت نمیرسید بلکه آنها شروع کننده راه آنها بوده و در طول مدت تلاش کردنشان به محصولات و خدمات بهتری رسیدهاند.
نقطه مقابل این افراد، افرادی وجود دارند که همیشه منتظر این هستند که شرایط مساعد فرا برسد و وقتی کسب و کار خود را راهاندازی میکنند که موفقیت آن حتمی باشد.
این شرایط هیچوقت فرا نخواهد رسید، برای همین باید هر چه زودتر کسب و کار خود را راهاندازی کرده و در طول مسیر راهرو فرصتهای بوجود آمده را از دست نداد و بهره برد.
۱۶. پولی را که لازم دارید، تهیه کنید.
وقتی کسب و کاری را راه میاندازید پول بسیار زیادی لازم خواهید داشت. همیشه پول کم خواهید داشت و به آن نیاز خواهید داشت برای همین باید از راه های مختلف آن را تأمین کنید.
حدود ۹۹ درصد از کارهای جدید با « پول محبت » تأمین میشود. پول محبت به پولی گفته میشود که شما از طریق پس انداز خود، قرض گرفتن از آشناهان و سرمایهگذاری خانواده و دوستان بر روی کسب و کار شما تأمین میشود.
این افراد برای اینکه کمکی به شما کرده باشند و کسب و کار شما شروع به فعالیت بکند روی کسب و کار شما سرمایهگذاری میکنند یا به شما پول قرض میدهند.
اگر به فکر گرفتن وام در ابتدای کسب و کار خود هستید و فکر میکنید با گرفتن وام میتوانید شروع بکنید سخت در اشتباه هستید. بانکها برای راهاندازی کارهای جدید وام نمیدهند.
بانک زمانی به شما وام میدهند که مطمئن باشد در زمان مشخص شده شما توانایی بازپرداخت اصل پول و سود آن را دارا هستید. به عبارت دیگر بانک زمانی به کسب و کاری وام میدهد که آن کسب و کار به ازای هر ریال مقدار وام، پنج ریال پشتوانه مالی داشته باشد.
بانکها قبل از تأیید یک وام، از پنج مسئله ضروری اطمینان حاصل میکنند:
معمولاً میتوانید از فامیل، دوستان و سرمایهگذاران خصوصی بخواهید در قبال میزانی از سهام کسب و کارتان به شما پول قرض بدهند. که برای اینکار نیاز به یک برنامه کسب و کار دارید تا بتوانید موفق بودن کسب و کارتان را نشان بدهید.
یکی از راههای راهاندازی کسب و کار موفق این است که کوچک شروع بکنید. یعنی با سرمایه شخصی و از کم کسب و کارتان را شروع کرده و تمرکز بر فروش بیشتر میکنید و سود حاصله را بر روی کسب و کارتان سرمایهگذاری میکنید.
رشد در این روش آرامتر است ولی رشد شما بر پایه جریان پیوسته نقدینگی استوار است.
از هر روشی برای که سرمایه کارتان را تأمین کردید باید همیشه حواستان به میزان موجودی پول باشد و از آن عاقلانه استفاده بکنید.
۱۷. از تکنولوژی بهره ببرید.
در عصر تکنولوژی به سر می بریم و تکنولوژی به ما مزیت های زیادی ارایه می کند. با کمک تکنولوژی می توان سریعتر، ارزانتر، بهتر و آسانتر به مشتری خدمت کرد.
از آن برای برقراری ارتباط و پاسخ سریعتر به مشتری های بالقوه و بالفعل استفاده کرد. تکنولوژی به ما این امکان را می دهد تا با صرف زمان کمتری بازارسنجی انجام داد.
برای بازارسنجی و امکان سنجی یک ایده از محصول یا خدمات می توان به کمک اینترنت از تعداد زیادی از مردم نظرخواهی کرد. دیگر نیازی نیست مثل سابق به تک تک محل ها مراجعه کرده و نظر افراد را جویا شد، اینکار علاوه بر اینکه زمانبر و هزینه بر است، احتمال از دست رفتن موقعیت یک ایده را دارا باشد.
با کمک تکنولوژی امکان انجام دادن بهتر کاراها وجود دارد و همچنین می توانید از آن برای ارایه خدمات جدید و متنوع یا محصولات جدید بهره برد.
با استفاده درست از تکنولوژی در هر مکانی که باشید امکان اداره و مدیریت کسب و کار خود را دارا هستید. و در زمان که برای کسب و کارهای امروزی بسیار حیاتی است صرفه جویی بکنید.
با کمک فکس، ایمیل، لب تاب، اینترنت و انواع مختلف وسایل کسب و کار نوینی را راه اندازی بکنید که به شما قدرت تاثیرگذاری بر مشتری و فروش بیشتر را بدهد.
فقط در ارتباط موثر با مشتری کاربرد ندارد، می توانید حتی با کارمندانی که یک بار آنها را ندیدید مشغول به کار شده و از بهترین نیروها در زمینه کاری خود از سرتاسر جهان بهره ببرید.
۱۸. از هر لحظه وقت خود بهره ببرید.
وقت شما ارزشمندترین سرمایه شما و تنها چیزی است که واقعاً برای فروش دارید. در هر کاری از قانون هشتاد بیست استفاده کنید. این قانون میگوید هشتاد درصد از نتایج حاصل از بیست درصد فعالیتها هستند.
خودتان را عادت دهید همیشه بر روی آن بیست درصدی که نتایج هشتاد درصدی به دنبال خود دارد، متمرکز شوید.
هیچگاه تصمیم نگیرید اول کارهای کوچک را انجام دهید و بعد به سراغ دیگر کارها بروید. به عنوان یک کارآفرین شما باید مهمترین کار خود را مشخص کنید و همه تمرکز خود را بر روی آن بگذارید. و تا هنگامی که آن را به پایان نرساندید، به سراغ کار دیگری نروید.
یک تکنیک پنج قدمی وجود دارد که می واند بهرهوری، کارایی و بازده کلیتان را دو یا سه برابر کند که به شرح زیر است:
قدم اول: هر روز با یک فهرست از فعالیتهایتان شروع کنید که شب قبل تنظیم شده است.
قدم دوم: لیست را بر اساس اولویتها مرتب کنید. قبل از شروع کار، کنار هر مورد الف، ب یا ج بنویسید. الف برای مهمترین کارهاست.
برای کارهای مهم است و ج برای کارهای که اگر انجامم ندادید مشکلی ندارد. هرگاه با چند نوع کار مثل هم مواجه شدید، آنها را نیز اولویتبندی کنید و از مهمترین شروع کنید. تا زمانی که کارهای الف شما به پایان نرسیده است به سراغ ب نروید و همچنین ج.
قدم سوم: اولین فعالیت کاریتان را اول صبح با الف شروع کنید و تا زمانی که به پایان نرسیده است آن را رها نکنید. حتی اگر تمام روز را به یک فعالیت اختصاص بدهید اشکالی ندارد چون این بهترین کاری است که میتوانید انجام دهید، پس تمام تمرکز و حواس خود را بر روی آن قرار دهید.
قدم چهارم: در هر ساعت از خود سه سوال کلیدی زیر را بپرسید:
این سه سوال را پرسیده و مطمئن شوید بیشتر وقت خود را صرف پاسخ این سوالات میکنید.
قدم پنجم: در خودتان احساس اضطرار و تعصب نسبت به کار ایجاد کنید. در زمینه فرصتها و مسئولیتها سریع عمل کنید و همین حالا انجامش دهید. سعی کنید به عنوان فردی مشهور شوید که کار را سریع و خوب انجام میدهد.
۱۹. خودتان را وقت یادگیری مادامالعمر کنید.
ما در عصر اطلاعات زندگی میکنیم و در این زمان باید با یادگیری مداوم از رقیبان جلو زد و اطلاعات بیشتری بدست آورد.
برای موفقیت در کسب و کار خود همیشه باید در حال یادگیری باشید. شما باید هر روز به سمت جلو حرکت کرده و این کار فقط با مطالعه و یادگیری مداوم امکان پذیر است.
ذهن مثل یک عضله است. مانند جسم که هر چه بیشتر ورزش بکنید عضلههای ورزیدهتری دارید برای ذهن هم همینطور است هر چه بیشتر یاد بگیرید ذهن شما برای یادگیری بیشتر و سریعتر آماده میشود.
رهبران، اهل یادگیری هستند. کسانی که در رشته و کار خود سرآمد هستند همیشه دنبال یادگیری هستند و این مسیر را هیچوقت ترک نمیکنند. شما نیز با یادگیری مداوم میتوانید به یکی از تاثیرگذاران رشته و حرفه خود تبدیل بشوید.
یادگیری مادامالعمر سه کلید دارد:
کلید اول: هر روز پس از بیدار شدن سی تا شصت دقیقه در زمینه حرفه خود مطالعه بکنید. این کار هفتهای حدود یک کتاب و در سال حدود پنجاه کتاب میشود. هر فرد بالغ، در سال به طور متوسط کمتر از یک کتاب می خواند که با توجه به این آمار میزان پیشرفت چشمگیری نسبت به خیلی از افراد خواهید داشت.
کلید دوم: گوش دادن برنامههای صوتی است؛ ما وقت زیادی را در ماشین خود میگذارنیم که از این وقت با گوش دادن به برنامههای صوتی آموزشی می توانیم نسبت به یادگیری موارد جدید و به روز بودن در حرفه خودمان از آن بهره ببریم.
کلید سوم: در هر سمیناری که پیدا میکنید و میتواند به رشد شما در رشتهتان کمک کند، شرکت کنید.
ترکیب کتاب، فایل صوتی و سمینارها تاثیری چشمگیری در رشد شما دارد. با کمک این سه کلید شما قادر خواهید بود رشد چشمگیری در رشته خود داشته باشید و جزوه افراد سرشناس حرفه خود باشید. پس یادگیری را مادام العمر کنید.
۲۰. به کندی استخدام و به سرعت اخراج کنید.
حدود ۹۵ درصد از موفقیت کسب و کارتان به این بستگی دارد که چه کسانی را استخدام میکنید. بویژه در بدو راه اندازی کسب و کارتان استخدام و اخراج در کسب و کارتان به شدت بالا است تا بتوانید فرد مناسبی را پیدا کنید.
قانون این حوزه این است: « به کندی استخدام و به سرعت اخراج کنید ».
همیشه از خودتان بپرسید: « اگر این شخص را استخدام نکرده بودم، آیا با توجه به مسائلی که هم اکنون میدانم، باز هم امروز او را استخدام میکردم؟ » اگر جوابتان منفی بود، تنها کاری که باید بکنید این است که به سرعت در اولین فرصت او را اخراج کنید.
دنبال افرادی بگردید که در کارشان خوب باشند و همچنین خوش اخلاق باشند و شما از آنها خوشتان بیاید. به کاری که انجام میدهید تعهد و اعتقاد داشته باشند.
اگر در استخدام شخص اشتباهی کردید، آن شخص را در اولین فرصت اخراج کنید.
یکی از دلایل شکست کسب و کارهای کوچک این است که افرادی که برای کارشان مناسب نیست را اخراج نمیکنند. آنها احساساتی شده و دلشان به حال شخص میسوزد.
در صورتی که اخراج نکردن فرد نالایق به زیان خود آنها و کسب و کارشان است. با اینکار هزینه زیادی را متحمل میشوند و همچنین از داشتن فرد لایق و مفیدی بجای آن فرد نالایق محروم میشوند.
۲۱. از هفت راز موفقیت استفاده کنید.
هفت فعالیت کلید وجود دارد که اگر آنها را انجام بدهید احتمال موفقیت شما بالا میرود، این هفت کلید به شرح زیر است: