این مسئله اهمیت زیادی دارد. بقای کسب و کارتان به توانایی شما در ایجاد و حفظ یک نوع مزیت رقابتی قابل توجه بستگی دارد. شرکت شما چه کاری را بسیار خوب انجام میدهد؟ در کدام بخش کارآیی بالایی دارید؟ حوزه برتری محصول یا خدمات کلیدتان کدام است؟
مزیت رقابتی شما آن جنبه از محصول یا خدماتتان است که به شکلی شما را برتر از رقیبتان میکند. حوزه مزیت رقابتیتان همیشه از این لحاظ تعیین میشود که مشتریتان چه چیزی را نیاز دارد و حاضر است برایش پول بدهد. هر شرکتی که دوام میآورد و رونق پیدا میکند، یک مزیت رقابتی مشخص و با ارزش که مشتری تشخیص میدهد و برایش ارزش قایل است. هر شرکتی که دچار مشکل میشود، یا مزیت رقابتیش را نسبت به رقیبان در بازار از دست داده یا هرگز مزیت رقابتی نداشته است.
توانایی شما در ایجاد، نگهداری و محافظت از مزیت رقابتیتان، پیش نیاز کاملاً ضروری برای رشد شرکت و سوددهی بالا است. از آنجایی که بازارتان نیز به سرعت تغییر میکند، باید پیوسته بپرسید: « اینطور که اوضاع پیش میرود، فردا مزیت رقابتی ما چه خواهد بود؟ » اگر بخواهید به اوج زمینه کاریتان برسید، مزیت رقابتیتان چه باید باشد، اگر بخواهید در محصول یا خدماتی که ارایه میکنید، تغییرات لازم را بدهید، مزیت رقابتیتان چه میتواند باشد؟
جک ولج، مدیر کل جنرال الکتریک، به دلیل این اعتقادش معروف است که باید در صنعتتان یا شماره یک باشید یا شماره دو. در غیر این صورت، باید این کار را رها کنید و منابعتان را جایی متمرکز کنید که شماره یک یا دو بودن برایتان ممکن باشد. او میگوید: « اگر مزیت رقابتی ندارد، رقابت نکنید ».
مزیتهای رقابتی اصلی امروز عبارتند از: سرعت بیشتر، قیمت کمتر، سادگی بیشتر یا هر سه مورد همراه خدمتهای عالی و به موقع به مشتری. همه شرکتهای موفق و پر سود، محصول و خدمات با کیفیت ارایه میکنند و در این کار، سرعت عمل دارند؛ گذشته از آن، خدمات عالی به مشتری میدهند که آن را هم دایماً بهتر میکنند. به این دلیل است که آنها در صنعتشان در زمره پرسودترین شرکتها هستند و بیشترین رشد را دارند. شما هم باید همینطور باشید.