از وقتی فهمیدم دارم پدر میشم به شکلهای مختلف مختلف چند کتاب فرزندپروری در مسیرم قرار گرفت که هم به شدت برام مفید و کاربردی بود و هم به فضای پدربودن نزدیکترم کرد. چون فردی به خیلی از پدر مادرها یا کسانی که با بچهها سر و کار دارند توصیه شون کردم، این پست رو نوشتم تا خیلی کوتاه ازشون بگم و اینجا هم ثبت بشه.
برای بچههامون باغبان هستیم یا نجار؟
والد نجار دنبال اینه که از فرزندش چیزی که میخواد رو شکل بده و بسازه و در نهایت، هم به هدفش نمیرسه و هم این وسط خیلی چیزها از ریشه و برای همیشه خراب میشه. در مقابل والد باغبان بستر رشد رو برای فرزندش فراهم میکنه و دنبال این نیست که ازش چیزی که میخواد رو بسازه. مثل باغبان یک گل که براش آب و خاک و نور کافی رو مهیا میکنه و این خود گُله که بنا به شرایط در این مسیر چه رنگی میشه، چقدری میشه و در چه جهتی رشد می کنه. این کتاب رویکردی مقابل والدگری مرسوم (مراقبتی و کنترلی) داره و رویکردهای جایگزینش رو هم میگه.
چقدر بچه هامون رو برای کنجکاوی و بازیگوشی آزاد میگذاریم؟
ذات بشر کنجکاو، بازیگوش و اجتماعیه و بچهها هم با همین ذات متولد میشن و اگر به شکلهای مختلف جلوشون رو نگیریم به شدت خودیادگیرنده و ماهر هستند. تصور خیلی از ماها از بچهها موجوداتی ناتوان و ناآگاهه که همیشه باید مراقبشون بود، درحالیکه خیلی بیشتر از چیزی که ما فکرش رو میکنیم از پس خودشون برمیان و اگر آزاد باشند، بدون دخالتهای ما، از طریق کنجکاوی و بازیگوشی و همبازیهاشون مهارتهای جدید و اتفاقا بدردبخورتری رو یاد میگیرند.
از داستان های مگوی پدرانگی.
از خوندن بعضی از تجربههای شخصی پدرها در این کتاب شگفتزده شدم، با یه سریش خندیدم و با بعضیش هم اشک ریختم. تجربههای نوشته شده به دست پدرانی که از رازها و احساسات مگوشون خیلی پر احساس و جذاب گفتند.
پدر شدن با خودش درگیریهای فلسفی جدید و عمیق میاره و خوندن این کتاب حس همذاتپنداری خوبی میده. هرچند نظرات بعضی از نویسندههای کتاب شبیه نسخههای تجویزی شده که با خیلیهاش موافق نیستم ولی با خیلیهاش هم ارتباط برقرار کردم و لذت بردم. و در کل، در این ژانر، کتاب وطنی برگه قبلی رو بیشتر از این نسخه خارجی پسندیدم.
توضیح: دو کتاب اول اگر والد هستید یا با بچهای سر و کار دارید براتون واجبه، اگر هم نیستید براتون مفیده.