ماجرا از این قرار بود که میخواستم با یک پلتفرم تخصصی حوزه کاری، برای همکاری در فروش، توافق کنم.
از طرفی پلتفرم دارای اهمیت زیادی برایم بود و از طرف دیگر با پیشنهادات غیر منطقی طرف مقابل، در رابطه با درصد سود و نحوه همکاری، روبرو شدم.
اختلاف زیاد بود، ایشان انتظار داشتن یا مثل یک عامل فروش فیزیکی همکاری کند و یا برخلاف نرم بازار سود ۴۰٪ از فروش را تصاحب کند. اما من، بر سود ۲۰درصدی از فروش تاکید داشتم.
طرف مقابل برای توجیه مواضع خود بحث را به مباحث فنی دیجیتال ماکتینگ میکشاند و با ارائه شاخصهایی در حوزه سئو و... سعی در بالا بردن ارزش پلتفرم خود بی از آنچه که بود، داشت.
تسلط نسبی ناشی از مرور کلاسهای دیجیتال مارکتینگ عادل طالبی(شناسایی همین پلتفرم خروجی a.method و کیوردریسرچ به سبک ایشان بود) و مطالعه مستمر مطالب ایشان باعث شد بتوانم گام به گام پاسخ طرف مقابل را بدهم. در مقطعی از صحبت حتی عصبانی هم شد!
اما من فقط آنچه یادگرفته بودم را گفتم. اثر بخشی و قدرت منطق و استدلال فنی، برایم جالب بود.
پس از ۴۰ دقیقه مواضع اولیه من بی کم و کاست و با رضایت نسبی ناشی از اقناع، پذیرفته شد. و این تجربه بسیار جالبی برای من بود.
شخصا تجربه حضور در کلاسهای اصول مذاکره دکتر غوثی و استفاده از مطالب و پادکستهای جناب شعبانلی در خصوص مذاکره، را داشتهام.
ایشان وسایر بزرگان این مبحث بر تسلط بر موضوع مذاکره تاکید دارند اما، به تصور من، نه به اندازه کافی!
فکر میکنم، ۹۰درصد مذاکره تسلط بر موضوع است و از بخش باقی مانده نیز قسمت زیادی به صبوری و تحمل اختصاص دارد.