دیدین توی فیلمهای رزمی، استادها کسایی که میخوان تازه وارد رشتهشون (مثلا کنگفو) بشن یه سری حرکات ابتدایی (که ممکنه بیربط هم باشه) رو بهشون میدن تا به صورت روزانه تمرین کنن؟
یا دیدین بعضی منتقدها برای دیدن فلان فیلم علمی-تخیلی پیشنهاد میکنن بری یه لیست فیلم یا سریال پیش نیاز رو ببینی تا نکتههای اون فیلم مورد نظر رو بهتر و راحتتر بفهمی؟
اینجا منم میخوام در نقش یه Master مجربِ پیرهن پاره کرده (از درب عقب، صندلی جلو ?) که همین الانش سربازه بهتون یه سری حرکتها و ترفندها یاد بدم که وقتی رفتین سربازی اینقدر بهتون فیشششار نخوره :)) مستحبه و اجباری برای انجامشون نیست ولی اگه تا انتهای این مطلب برین به مزیتهای خفنش پی میبرین.
خب بریم سراغ شون؟ آمادهاین؟ ??
یه لحظه صبر کنین! قبلش بذارین یه نکتهای به کسایی بگم تا حرف سربازی بشه دلشون میریزه و صدای موسیقی رو بیشتر میکنن تا هیچ کلمهی مرتبطی با خدمت، دوره آموزشی، پادگان یا موراد مشابهش نشنون! من واقعیتش همچین حسی رو قبل سربازی نداشتم، چون کلا Ignore ش کرده بودم و تعریفی برام نداشت. اصلا سربازی یعنی چی و چرا ملت ازش حرف میزنن! یعنی خیلی بدتر از شماها :)) برین خداتونو شکر کنین پس!
? حرفم به اون دوستان اینه که بسته به جایی که میافتین بعد آموزشی ممکنه درجه سختی خدمتتون از خیلی سخت تا خیلی راحت تغییر پیدا کنه ولی آخــــــرِ آخـــــرِ آخـــــرش بعد یه مدت میافتین توی رول. یعنی مغزتون تمام کارهارو به صورت اتوماتیک یاد میگیره و انجامشون میده. شما فقط نیازه که سر صبح بیدار شین و اون لوپ رو دوباره تکرار کنین. همین!
قرار نیست مثل دوره دانشگاهتون توی ماه چالشهای متفاوت داشته باشین یا قرار نیست ازتون آزمون خاصی بگیرن که براش مجبور باشین کلی کتاب و جزوه بخونین. کلا قرار نیست به مغرتون فشار بیاد و این نکتهایه که خیلیها بهش دقت نمیکنن. ?
دقیقا مثل خیلی از غولهایی که توی ذهنهامون ساخته شده (از جمله کنکور عزیز) سربازی هم شده یه غول شاخدار سه سر ترسناک که شب ها خوابشو میبینیم! تا زمانی که همچین نگاه سمی داشته باشیم ذهنهامون با این قضیه سربازی کنار نمیاد و همش پسش میزنه به جای اینکه براش راهکار پیدا کنه.
خب این شما و این عمل مستحب اول ...
این مورد یکی از اولین تومخیهایی هست که تا آخر خدمت باهاتون همراهه و نمیشه واقعا کاریش کرد (همهی نیروهای مسلح جهان به همین شکله اگه توی فیلمها دیده باشین)، پس چه بهتر که از قبلش برین پیشواز، طرفدار مکتب Zen بشین و کلا اون کاکلهاتون رو صاف بکنین بره! به جز دردسر هیچی دیگه نداره، والا بخدا! ?
من خودم اصلا این قضیه برام پشیزی اهمیتی نداشت و نداره. تابستونها معمولا خودم از ته میزدم که باد به کلم بخوره کیف کنم (خیلی حال میده لعنتی!)، به خاطر همین بعد سربازی هم تا الان هیچکس (چه کادرش، چه دژبان) نتونسته روی مخ من راه بره که آقا چرا موهات بلنده، اضافه خدمت برات میزنم و از این حرفا.
? خیلی ها متاسفانه با این قضیه کنار نمیان که دو حالت پیش میاد: یا خدمتشون رو سخت میکنن یا کلا دور سربازی خط میکشن و میگن نمیخوان از اون موهای خوشگلشون بزنن. به نظرم سربازی از این نظر نکتهی فلسفی باحالی داره که بهت یاد میده که از یه سری چیزهای با ارزشت که برات خیلی مهمن دل بکنی تا روح وجودت ورزیده بشه و توی زندگی آیندهت ازشون درس بگیری.
خدمت با آدمهای شب زندهدار اصـــــلا اصـــــلا سازگار نیست و تا میتونه اذیتشون میکنه! هر روند خوابی که قبل سربازی دارین رو بذارین کنار و سعی کنین تا جای ممکن شبها زود بخوابین که صبح بتونین زود بیدار شین.
شاید بگین "داری چی میگی! این نکتهی خیلی سادهایه" ولی شاید باورتون نشه که در طول خدمت خیلیها سر این موضوع هم کلی اضاف میخورن، هم کلی تومخی بهشون میدن. بله!
ترک کردن یه سری عادتها واقعا سخته و این نمونهشه. سعی کنین قبل اینکه دوره آموزشی برین صبحها روزتون رو حداقل از ساعت 6 یا 7 شروع کنین و ساعت 11 الی 12 یه خواب ریز بزنین (بهش میگن خواب قیلوله). شب هم ساعتهای 9 الی 10 بخوابین. اگه کل هفته براتون سخته حداقل سه روز خودتون رو مجبور به اجرای این برنامه بکنین. توی سربازی اون قسمت خواب ریز رو نخواهید داشت قطعا :) ولی فشار سر صبح رو براتون خیلی کمتر میکنه.
? حالا جدا از موضوع خدمت، این نوع ساعت بندی خواب و بیدار شدن توی خیلی از مکتبها توصیه میشه و میگن خلاف طبیعت رفتار کردن باعث به فنا رفتن جسم و روح خودتون میشه و بس! اکثر آدمهای مطرحی که ماها بهشون افتخار میکنیم و حرفهاشون رو توییت میکنیم یه برنامهی سفت و سخت مشابهی برای خوابشون دارن ولی متاسفانه ازش خبر نداریم.
"من مهندسی صنایع غذایی دارم، پس باید منو بفرستن توی بخش بررسی و تولید غذا"
"من کارم امنیت شبکهس، پس باید منو بذارن توی بخشی که مربوط به این چیزاس"
"من فوتبالیست حرفهایم، پس باید از استعدادم استفاده بشه و برم توی تیم فوتبال ارتش"
و ... کلی نقل قولهای دیگه.
? بذارین حرف آخرم رو اول بزنم: توی 90 درصد مواقع قرار نیست از هیچکدوم از استعداد های شما استفاده بشه! تموم شد و رفت!
اینکه با انتظارات بالا برین خدمت جز پشیمونی و افسردگی هیچی براتون نمیمونه! کلا فرض کنین جایی که قراره خدمت کنین هیچ ربطی به تخصصتون نداره و در بهتریــــنِ بهتریــــن حالت این باشه که بهتون سیستم بدن و کار با Word یا Excel داشته باشین. تمام تمام!
با این سطح انتظار ذهنتون واقعا آرامش بیشتری داره و کمتر بهش فشار میخوره. من خودم الان بعضی وقتها توی شعبهمون میشینم پشت سیستم چشمام یه لحظه بسته میشه و یه لذت زیادی بهم ورود پیدا میکنه :)) در این حد!
این تیتر دو تا معنی خوشگل داره (دیگه مهارت نویسندگی در حد لیگ خرتر?) که ایناس:
1- قرار نیست اونجا یه جا بشینین و فقط کارای پشت میزی انجام بدین.
2- قرار نیست بعد هر کار سختی که بهتون میسپرن بهتون پاداش خاصی بدن!
امـــــا... من هیچکدوم از این دو مورد رو منظورم نبود! :)) نه شما رو نگرفتم ? الان نکتهشو میگم:
منظورم از اون تیتر این بود که قراره از پوتین زیاد استفاده بکنین، قراره زیاد خم بشین، بند باز کنین و ببندین. پس قبلش باهاش کار کنین و بهش عادت کنین. من خودم قبلش به خاطر کوهنوردیهایی که میرفتم زیاد باهاش وَر رفته بودم، به خاطر همین با این نوع کفش که بند زیاد داره سازگاری پیدا کرده بودم و تو مخی خاصی براش نداشتم. (البته بعد یه مدت که مَت یا پایه خدمتیتون میره بالا ممکنه بندِ کشی بندازین که خیلی راحتتره ولی خب برای خیلیها به دلایل مختلفی همچین قابلیتی وجود نداره. پس بهش دل نبندین)
آخرین موردی که به نظرم مهمترین و کلیدیترین مورده، قضیه «صبــــر» شماست.
اینکه میگن با صبر میتونی به خیلی چیزها دست پیدا کنی یا خیلی چیزهارو تبدیل به یه جنس با ارزش تر بکنی واقعا حق گفتن. توی خدمت فهمیدم که چه تعداد آدمهای زیادی هستن که سر حاشیههای کوچیک و مزخرف دست به یقه میشن. سر چیزهای هیچ و پوچ که دو روز دیگه خودشون خندهشون میگیره بابت واکنششون! باورش برام سخت بود ولی واقعا همچین شرایطی بود و هست. ?
من خودم کلا از دوران بچگی صبرم به طرز عجیبی زیاد بود و سر خیلی موردهایی که ملت عصبانی میشدن من عین خیالم نبود! این ویژگی توی خدمت خیلی به کارم اومد و باعث شد سربازی برام رقیقتر و سادهتر بشه، چون کادرها و همینطور خود سربازها (از جمله دژبانهای عزیز) به ندرت میتونستن توی مخم برن و معمولا قبل از اینکه بحث بره بالا خودشون میکشیدن کنار، چون اصلا به تخ.. نبود! :))
? یه فکتِ دارک:
توی خدمت خیلیها از بیکاری دنبال بازی کردن با بقیهان. مثلا بعد صبحونه میگن با چی سرمون رو گرم کنیم. بقلیش میگه با فلان سرباز. صداش میکنن و یه دستی بهش میزنن که شنیدیم سیگار میکشی، بگو ببینم کجا قایم میکنیشون؟ بعد طرف هاج و واج میمونه و شروع میکنه به دفاع کردن در حالی که هیچ ایدهای نداره که داره بازی میشه. دقیقا مثل یه عروسک که بچها میگیرن دستشون و فشارشون میدن.
وقتی صبرتون زیاد باشه و سریع فشار نخورین ری اکشن خاصی به این قضیه ها ندارین و به راحتی ردش میکنین. بعد یکی دوبار دیگه کسی اینطوری باهاتون بازی نمیکنه، چون عروسک صدا داری نیستین! ?
این مورد رو گفتم که اگه از اون دست آدمهای فشاری هستین و سر چیزهای کوچیک واکنش نشون میدین، سعی کنین روی حسها و اعصابتون تسلط بیشتری دست پیدا کنین. این کار رو با روشهای مختلفی میتونین تمرین کنین ولی هیچ چیز به کتاب خوندن نمیرسه. کتابهای خوب (نه از اون خودآموزهای زردِ بی خود!) مجموعهای از تجربههای با ارزشی رو بهتون انتقال میده که کلا باعث میشه از این رو به اون رو بشین. سبک زندگیتون رو میپاچه به هم و از نو میسازه.
شاید بگین یه کتابی رو در همین مورد معرفی کن که خودت نتیجه گرفتی. بدون درنگ جوابم اینه:
لعنت به نویسندهش، مارک منسون، که همچین کتاب فوق العادهای رو نوشته و همینطور لعنت به مترجمش، ارشاد نیکخواه، که خیلی حرفهای و با حفظ لحن و ادبیات نویسنده (از جمله فحشهای قشنگش!) این کتاب رو به فارسی سلیس ترجمه کرده. (نسخههای دیگهش هم از لحاظ ادبی سانسور شده و هم از لحاظ محتوایی که بعضی قسمتهاش حذف شده! از خود سایت ارشاد کتاب رو بخرین)
اگه انگلیسیتون خوبه نسخهی زبان اصلیش با این عنوانه: The Subtle Art of Not Giving a F*ck
خب رسیدیم به آخر خط! ?
امیدوارم که این 5 عمل مستحب بدردتون بخوره و بتونین قبل و بعد سربازی روشون کار کنین.
خیلیهاشون ممکنه براتون واضح بوده باشه ولی مهم «عمل کردن» بهشونه. هر علمی که منجر به عمل نشه به هیچ دردی نمیخوره. حالا فرقی نمیکنه یه کتابخونهی غنی توی مغزمون داشته باشیم یا توش از گچ باشه! :))
راستی اگه پیشنهادی انتقادی چیزی در مورد این مطلب داشتی خیلی خوشحال میشم که توی بخش نظرات بفرستی ???