کیروش برای من نماد مبارزه است. مبارزه با تمامی کاستی ها و محدودیت ها. او همواره این کاستی ها را نردبان موفقیت خود کرده و نظام ارزشی خود را بر پایه ی تسلیم ناپذیری بنا کرده است. اصولا برای کیروش، تسلیم شدن، آنچنان وقیح و نکوهیده می نماید که در نظر او از هر گونه خفت و حقارتی پست تر است.
شاید این توجیه به ذهن برسد که این مبارزه گریِ او به این خاطر است که پول خوبی می گیرد. بله. درست است که او دستمزد بالایی می گیرد اما مگر ما برای بی کفایتی خود مخصوصا در مقوله فوتبال کم هزینه کرده ایم؟ استیل آذین را با آن همه ریخت و پاش یادمان نرفته. و همینطور بودجه ی دولتی تیم های صنعتی حاضر در لیگ برتر که حاصل زحمت کارگران آن صنعت هاست.
از منظری دیگر، مگر هنرمندان و بازیگران سینمایی کشور کم متمول هستند؟ پس چرا از این قشر هر روزه به حاضرانِ در لیست گرین کارت داران آمریکا و کانادا افزوده می شود؟ چرا این قشر متمولی که مال اندوزی خود را مدیون مردم و طرفدارانِ وطنیِ خود هستند، به گونه ای معنا دار به آن ها پشت می کنند و به جای زندگی در میان همین مردم در همین روزهای سخت معیشتی، زندگی در آمریکا و کانادا را برای خود و خانواده خود بر می گزینند؟ (به امثال ایرج طهماسب، شهاب حسینی ، سام درخشانی و ... کافی است بنگریم.)
پس بهتر آن نیست که دست از این توجیه برداریم و هزینه ها را به جایی بریم که بروندادش، خوشحالی ملی و افتخارآفرینی در عرصه بین المللی باشد؟
از ته دل آرزو میکنم که تیم ملی مان به رهبری کیروش قهرمان شود. که اینگونه اگر شود، مفهوم تعامل با دنیا برایمان بهتر درک می شود. برای مدیران و مسئولان دگم و انحصارطلب کنونی، که از هرگونه تعامل با دنیا منافع خود را در خطر می بینند، هیچ چیز ترسناک تر از موفقیت یک اجنبیِ کار بلد که به خاطر سومدیریت کم خونِ دل نخورده نیست. کافی است فقط عکسهای کیروش را در این 8 سال، کنار هم بچینیم و روند شکسته شدن چهره ی این بزرگمردِ مبارزه طلب و تسلیم ناپذیر را به خوبی دریابیم.
من از ته دل آرزو می کنم که تیم تحت رهبری کیروش قهرمان این جام شود. با شکوه و غرورمندانه. برای من این قهرمانی، درس سختکوشی در کنار تخصص را می دهد و روح تلاشگری، جدیت و مبارزه گری را به پیکر جامعه ی ناامید مان می دمد. ما برای ساختن جامعه ایرانی، بیش از هر چه،نیازمند این نوع نگاه و نگرش هستیم: تخصص در کنار مبارزه طلبی و تسلیم ناپذیری. تابدین گونه، چهره های توانمند و متخصصِ وطنی،دیگر به فرار از کشور نیاندیشند. همانگونه که کیروش ایستاد و مبارزه کرد.
امیدوارم که نتیجه ی این مبارزه چیزی جز قهرمانی برای کیروش و تیمش نباشد.
چنین باد.