خوب است مرد، بعد از عروسی چند روزی در منزل توقف نماید و اگر هم شغلی دارد در صورت امکان، چند روزی مرخصی بگیرد. با این عمل به همسرش احترام نهاده و مراتب عشق و علاقه خود را نسبت به همسر و زندگی جدید ابراز می نماید و بدون شک در همسرش نیز عکس العمل نیکوئی خواهد داشت.
در احوال حضرت رسول صلی الله عليه وآله چنین آمده که اگر با دختر باکره ازدواج می کرد یک هفته نزدش توقف می نمود و اگر با زن بیوه ازدواج می کرد مدت سه شبانه روز توقف می کرد.
در این زمان پسر و دختر، زن و شوهر می شوند و زندگی انفرادی آنها به زندگی مشترک خانوادگی تبدیل می گردد، استحکام و ادامه زندگی خانوادگی، پیدا می کنند. قبل از هر چیز باید بدین نکته مهم توجه نمایند که زن و شوهر شده اند و نمی توانند مانند سابق آزاد و بی تفاوت باشند.
باید در تنظیم برنامه های خود حق همسرشان را نیز رعایت کنند. اگر مرد قبلا آزاد بود هر وقت می خواست از منزل خارج می شد و هر وقت می خواست مراجعت می نمود و هر کجا میل داشت غذا می خورد و هر وقت می خواست مسافرت می کرد. اکنون باید توجه داشته باشد که همسری در خانه در انتظار اوست که از خانواده اش دست کشیده و با هزاران امید و آرزو به خانه شوهر آمده است. مرد باید سعی کند برای حفظ زندگی زناشویی و صرف ناهار و شام حتی المقدور به منزل بیاید و با همسرش غذا بخورد.
شب ها زودتر به منزل بیاید، چون ممکن است همسرش از تنهائی خسته و ناراحت شود، و ممکن است از تنهائی وحشت و ترس داشته باشد و از این جهت اعصابش تحت فشار باشد.
زن نیز باید برنامه کارهایش را طوری تنظیم کند که وقتی شوهر به منزل برمی گردد، از کارهای خانه داری فارغ و برای انس و الفت خانوادگی مهیا باشد. برنامه های خواب و خوراک و همه برنامه هایش را با همسرش هماهنگ سازد، و خودش را برای استقبال و پذیرائی از او آماده نماید، و بدین وسیله شوهر را به خانه و زندگی علاقه مند سازد.
از این زمان دوران همسرداری یعنی زنداری و شوهرداری آغاز می شود و همسرداری کار آسانی نیست. در مرحله اول لتزم است زن و شوهر همدیگر را بشناسند، با طرز تفکر و اخلاق و خواسته ها و تمایلات و توان جسمی همدیگر آشنا شوند، نقاط ضعف و قوت یکدیگر را بشناسند. اما این شناخت به منظور تحکیم بنیاد زناشوئی و دستیابی به طريق تطبيق و تنظیم زندگی و تعدیل خواسته ها و امکان حداکثر استفاده از وضع موجود باشد، نه به قصد عیب جوئی و کشف نقاط ضعف و بدست آوردن مقدار موفقیت در ازدواج باشد. خلاصه اینکه به قصد اصلاح و خیرخواهی و استوار ساختن بنیاد خانوادگی درصدد شناخت یکدیگر باشند. نه به منظور بهانه گیری و عیب جوئی و اشکال تراشی.
اگر با چنین دیدی در صدد شناخت یکدیگر برآمدند و در همدیگر نقطه ضعفی پیدا کردند سر و صدا راه نمی اندازند، بلکه سعی می کنند وضع موجود را اصلاح نمایند.
نقطه ضعف از دو حال خارج نیست: یا یک نقص جسمانی است و قابل اصلاح، در این صورت درصدد چاره بر می آیند و از طریق معمول آن را اصلاح می نمایند. یا یک نقص جسمانی است و غیرقابل اصلاح در این صورت زندگی خودشان را با همین وضع تطبیق می دهند و تا آخر عمر با هم زندگی می کنند.
یا نقص اخلاقی و روانی است. در اینصورت با خیرخواهی و تفاهم در صدد اصلاح آن بر می آیند، و اگر با بردباری و مهربانی عمل نمایند غالبا اصلاح و حداقل تعدیل خواهد شد. و اگر در اصلاح عیب اخلاقی توفیق نیافتند باز هم بصلاح آنهاست که با گذشت و اغماض آن را نادیده بگیرند و خودشان را با وضع موجود تطبیق دهند. اگر نقصی در همسرش می بیند و احساس می کند که قابل اصلاح نیست، همسرش را با همان نقص بپذیرد و تصمیم بگیرد به هر طور شده با او زندگی کند. مثلا اگر همسرش عصبانی است اسباب عصبانیت او را فراهم نسازد و اگر عصبانی شد بردباری و گذشت نشان بدهد. اگر زودرنج است سعی کند وسیله رنجش او را فراهم نسازد. و اگر رنجیده شد از او دلجوئی کند. اگر در زندگی نامنظم است و تأکیدات و توصیه ها هم در او کارساز نشد همسرش می تواند خودش را با وضع موجود تطبیق دهد، مقداری را گذشت کند و مقداری را هم خودش منظم سازد.
اگر وسواسی و بدبین است اسباب بدبینی او را فراهم نسازد و سعی کند بدبینی و سوء ظن او را با مهربانی و خیراندیشی برطرف سازد، و همین طور در امثال و مانند این موارد.
به هر حال زن و شوهر باید توجه داشته باشند که جز معصوم هیچ کس بی عیب و نقص نیست، نهایت اینکه هر انسانی عیب یا عیوب خاصی دارد و دیگری عیوبی دیگر. انسان باید فکر کند که مگر خودش بی عیب است که از همسرش انتظار دارد کاملا بی عیب باشد اما اکثر عیوب قابل اغماض می باشند و با تحمل آنها می توان خوش و خرم زندگی نمود. حیف نیست انسان با مشاهده عیبی جزئی زندگی را بر خودش و همسرش تلخ و ناگوار سازد.
بنابراین مهمترین وظیفه زن و شوهر در آغاز زندگی شناخت یکدیگر و در مرحله دوم یاد گرفتن آئین همسرداری است. فکر نکنید که همسرداری کار ساده ای است بلکه فن بسیار ظریف و حساسی است و نیاز به علم و آگاهی دارد.
زن و شوهر باید در آغاز زندگی فن همسرداری را بیاموزند و به مرحله عمل در آورند و اگر در این باره کوتاهی کردند عواقب سوء آن را در آینده نزدیک مشاهده خواهند کرد. در آن زمان که اصلاح، دشوار و بسیاری اوقات غیرممکن خواهد بود.