ویرگول
ورودثبت نام
امیر مهرانی
امیر مهرانی
خواندن ۸ دقیقه·۷ سال پیش

کوله‌پشتی من برای سال ۹۷

نقاشی اثر ادوارد هاپر
نقاشی اثر ادوارد هاپر

قبل از این‌که بخوام این مطلب رو شروع کنم، در چند خط قصد دارم که درباره‌ی چرایی مهم بودن مرور خود به این شیوه (پرسش‌های کوله‌پشتی) بنویسم. من عقیده ندارم که هر چیزی که تصور کنی همون اتفاق هم در آینده می‌افته. در تمام سال‌هایی که کار کردم سعی کردم با کسانی که در ارتباط بودم یا در دوره‌هام شرکت کرده‌اند توضیح بدم که آینده مبهم و پیچیده است و رویکردهایی که در کتاب‌های موفقیت درباره اون می‌نویسن که آینده رو تصور کن که بهش برسی یک نگاه ساده‌لوحانه است. (اگرچه در سال‌های اولیه‌ی کار خودم در حوزه‌ی کوچینگ دچار این اشتباه می‌شدم!)

آینده براساس اقدامات امروز ما شکل‌ می‌گیره و در آنچه که مثلا در پایان سال ۹۷ تجربه خواهیم کرد، متغیرهای زیادی دخالت داره. از شرایطی که در محیطی که در اون زندگی می‌کنیم تا تصمیم‌های کوچکی که می‌گیریم. بنابراین به‌نظرم به‌جای این‌که وقت خودمون رو با فانتزی‌سازی تلف کنیم بهتره که روی قدم‌های امروزمون متمرکز باشیم. در پرسش‌هایی که برای نوشتن کوله‌پشتی طرح کردم همین رویکرد وجود داره. حتی پرسش سوم که درباره‌ی خود ایده‌آل است در واقع نگاه از آینده به امروز است. این موضوع را باید در نظر داشت که تصاویری که ما از آینده در ذهن خودمون شکل می‌دیم از خاطرات گذشته‌مون ناشی می‌شه. پس تصاویر آینده چیزی جدای از آنچه که ما تا امروز تجربه کردیم نیست و ناشی از همین تجربیات است. بنابراین پرسش سوم کوله‌پشتی هم در واقع یک‌جور مرور تجربیات از گذشته تا امروز است و درباره‌ی فانتزی‌سازی درباره‌ی آینده نیست.

مقدمه‌ای که نوشتم تاکید من رو روی این موضوع رو نشون می‌ده که می‌بینم در جامعه خیلی وقت‌ها جوان‌تر‌ها با فانتزی‌هایی که از سمینارها و کتاب‌ها برای خودشون می‌سازند در واقع خودشون رو در مسیر ناامید شدن قرار می‌دن چون چیزی که تصور می‌کنن از درون خودشون نجوشیده بلکه نتیجه‌ی ایده‌آل سازی توسط یک فرد یا رخداد بیرونی است. جمع‌بندی این‌که، کوله‌پشتی درباره‌ی مرور خاطرات و تجربیات یک‌ساله و شکل‌دادن قدم‌های اکنون است.




و اما کوله‌پشتی من برای سال ۹۷

پرسش اول فرض کنید کوله‌پشتی دارید که قرار است در آن تجربیاتی را از سال ۹۶ بگذارید و با خود به سال ۹۷ ببرید. تجربیات مثبتی که همراه داشتن آنها به شما کمک می‌کند نسبت به سال قبل فردی توانمندتر بشوید. در کوله‌ی خود چه تجربیاتی را قرار می‌دهید؟

تبدیل تئوری به عمل

۹۶ برای من سالی بود که خودم را با دانسته‌هایم بیشتر در معرض امتحان قرار بدم و ببینم تمام تئوری‌هایی که یادگرفته‌ام در اندازه‌ی بزرگ و در سازمان‌های پیچیده چطور به‌نتیجه می‌رسد. همیشه به این موضوع توجه داشتم که دانستن تئوری به تنهایی کمکی به انجام شدن یک کار نمی‌کند و نیاز است تا به‌چیزهایی که می‌دانی عمل کنی. برای من این عمل کردن دو جنبه داشت. جنبه‌ی به‌کارگیری تئوری‌ها در کار با مشتریان که مشخصا باید به نتایج ملموس می‌رسید و تئوری‌هایی که برای مدیریت کار خودم و تیمی که با آنها همراه هستم باید استفاده می‌کردم. امروز که یک‌سال گذشته را مرور می‌کنم از عملکرد خودم راضی هستم و به‌نظرم مسیر تبدیل تئوری به نتیجه را خوب طی کردم که قطعا در سال ۹۷ هم همین مسیر را ادامه می‌دهم.

نقاشی اثر چارلز گابریل لمونیه
نقاشی اثر چارلز گابریل لمونیه

از گفتگوی فردی به گفتگوی تیمی

آخر سال گذشته در توییتر نوشتم که دیگه زمان این رسیده که به‌صورت فردی کار نکنم و باید بتونم برای افزایش کیفیت کارها تیمی از همکاران را داشته باشم. امسال این موضوع محقق شد و پیوستن فواد و نغمه و شکل‌گیری گروه گفتگو در واقع مسیر حرکت به‌سمت بهتر و با کیفیت انجام دادن کارها بود. برای من این تغییر، بزرگ و چالشی بود. به‌این دلیل که الگویی که در چند سال با آن کار کرده بودم را باید تغییر می‌دادم. وقتی با یک تیم کار می‌کنی سطح تعهدت به خودت بالاتر می‌رود. چون اگر کارهایی را که با خودت قرار می‌گذاری انجام بدهی، به‌سرانجام نرسی، تنها خودت نیستی که متضرر می‌شوی بلکه افراد دیگری را هم متضرر می‌کنی. این همکاری به من نشان داد که کار کردن با افرادی که با آنها ارزش‌های درونی یک‌سان داری می‌تواند کمک کند انرژی بالاتری داشته باشی، شهامت بیشتری به‌دست آوری و به‌نتایجی فراتر از چیزی که انتظار داری برسی.

عنوان این بخش را گذاشتم از گفتگوی فردی به گفتگوی گروهی برای این‌که همواره روی گفتگو کردن به‌عنوان قدرتمندترین ابزار حل مسئله تاکید داشتم و امسال این موضوع را بیشتر تجربه کردم. شیوه‌ی گفتگوی درون تیمی‌ ما باعث شد که درک بهتری از هم داشته باشیم و به‌کار گیری همین شیوه در مشتریان باعث شد تا به نتایج خوبی برسیم که این خوب بودن براساس بازخوردی است که از آنها می‌گیریم و گرفته‌ایم. 

بنابراین برای سال ۹۷ گفتگو را در کوله‌ام می‌گذارم تا به این موضوع بیشتر توجه کنم که رویکرد قلبی و دلی که نسبت به آدم‌ها داری گفتگوهایت را می‌سازد و وقتی این گفتگوها برمبنای همان حس خوب درونی است، یا دست‌کم به خودت یادآوری می‌کنی که حواست باشد که با چه حسی داری با طرف مقابلت حرف می‌زنی، می‌توانی به رفتارهایت هم آگاه شوی و دقیقا این نقطه به‌نظرم مرز خودخواهی و خیرخواهی است.

قدم به قدم پیش رفتن

وقتی با رالف - کوچ من - در طول سه‌سال گذشته صحبت می‌کردیم و درباره‌ی قدم‌های پیش‌رو گپ می‌زدیم، گاهی پیش می‌آمد که برنامه‌هایی که ریخته بودم به‌درستی اجرا نمی‌شد. هربار شرایطی تغییر می‌کرد و انگار من امکان حرکت را از دست می‌دادم. چند وقت پیش که با هم گپ می‌زدیم بهش گفتم که از زمانی که شروع کردیم تا الان رو دارم مرور می‌کنم و می‌بینم که خیلی چیزها محقق شده. چیزهایی که حتی روز اول هم تصوری ازش نداشتم. رالف ازم پرسید که چه چیزی باعث شده که این حس رو الان داشته باشی؟ گفتم فکر می‌کنم این‌که در این مسیر تداوم داشتم و تو همیشه بهم فیدبک دادی و سعی کردی ذهن شلوغ من رو خلوت کنی و کمکم کنی متمرکز بمونم اثر بزرگی داشته.

در میانه‌ی سال قرار بود کوله‌پشتی را تبدیل کنیم به یک بستر رشد و یادگیری در زمینه‌ی توسعه‌ی فردی که با چیزهایی که در ذهن من بود به نتیجه نرسید. نه به‌لحاظ تجاری می‌شد آن کار را به‌عنوان یک استارتاپ دید و نه در رویکرد درون تیمی چیزی که در ذهنم بود اتفاق افتاد. دقیقا از وقتی که متوجه چالش‌ها شدم و ماجراهایی هم پیش آمد که باعث شد در یک موقعیت پیش‌بینی نشده قرار بگیرم زمانی بود که می‌شد بی‌خیال همه‌چیز شد و برگشت به همان شیوه‌ی تنها کار کردن که در ظاهر دغدغه‌های کمتری دارد. اما این همان موقعیتی بود که باید یک قدم دیگر برمی‌داشتم و نه اینکه ساکن بمانم. من در طول ۱۷-۱۸ سالی که کار می‌کنم تجربه‌های مثبت و منفی زیادی داشته‌ام. همیشه هم به خودم می‌گفتم که ادامه بده و امسال این ادامه دادن دوباره برام معنی شد.

بنابراین برای ۹۷ هم مثل سال‌های قبل قدم‌های کوچک برداشتن را در کوله‌ام می‌گذارم. قدم‌های کوچکی که به تو فرصت می‌دهند با هر حرکت رو به‌جلو خودت را دوباره ببینی و موقعیت‌ات را ارزیابی کنی.

امیدوار نبودن

از سال ۹۶ امیدوار نبودن را در کوله‌ام می‌گذارم. امیدوار نبودن مترادف ناامیدی نیست بلکه متضاد امیدواری ساده‌لوحانه است. تیک نات هات استاد ذن می‌گه: «امیدواری عین تراژدیه! کسی که امیدواره یعنی حال اکنونش خوب نیست.» من ایا جمله رو از این بابت دوست دارم که بهم می‌گه امروز اقدام کن!

در ادامه‌ی قدم به قدم پیش رفتن، در سال ۹۶ بیشتر درک کردم که به امروز و اقدام‌های فعلی بیشتر توجه کنم و آن‌چیزی که می‌توانم را شکل بدهم و همان آبی که جاری می‌شود خودش راه خودش را پیدا می‌کند. می‌فهمم که مدت‌هاست که نه امیدوارم و نه رویا دارم و هیچ‌کدام این‌ها بد نیست. بلکه تمرکز من را به انجام مهم‌ترین اقدام‌های امروز بیشتر داده. بنابراین ترجیح می‌دهم به‌جای این‌که آدم امیدواری باشیم، آدم خوش‌بینی باشم که دست به‌کار می‌شود.




پرسش دوم: برای حرکت در مسیر زندگی باید سبک و چابک بود. چه مواردی را از کوله‌ی خود خارج می‌کنید که در سال ۹۶ باقی بماند و شما سبک‌تر حرکت کنید؟ چیزهایی که از کوله‌ خارج می‌کنید مثلا می‌تواند تجربیات ناخوشایند یا ناراحتی‌ها باشد.

در طول سال‌های قبل تلاش کرده‌ام که یاد بگیرم چیزی به اسم تجربه‌ی مطلقا خوب یا بد وجود ندارد. کیفیت هر تجربه در لحظه تعریف می‌شود و می‌توان هر تجربه را دوباره مرور و بازخوانی کرد. برای همین فکر می‌کنم چیزی ندارم که از کوله‌ام خارج کنم. یا حداقل چیزی را در کوله‌ام نگذاشتم که بخواهد حرکتم را سنگین کند. هر تجربه‌ای را سعی کردم در همان موقعیت ببینم و آن را مرور کنم.




پرسش سه: فرض کنید در پایان سال ۹۷ بیشتر آن فردی شده‌اید که شبیه خود ایده‌آل شما است. در این صورت چه ویژگی‌ها و رفتارهایی باید در شما تقویت شود؟ چه چیزهایی را در کوله‌ی خود می‌گذارید که کمک می‌کند این ویژگی‌ها در شما تقویت شود؟
نقاشی اثر سیمون فیرلس
نقاشی اثر سیمون فیرلس

من همیشه انتظار بالایی از خودم دارم و معمولا خودم یقه‌ی خودم را می‌گیرم. در سال گذشته هم موقعیت‌هایی بوده که انتظار داشتم عملکرد بهتری داشته باشم اما آنجور که مطلوبم بوده عمل نکرده‌ام. فکر می‌کنم در پایان سال ۹۷ نسبت به امروز عمیق‌تر شده‌ام. یعنی نیاز دارم که اینطور باشم. احساس می‌کنم باید نسبت به محرک‌های بیرونی خردمنداته‌تر برخورد کنم. دوست دارم در موقعیت‌هایی که می‌تواند آدم را آشفته کند با آرامش بیشتری برخورد کنم و دوست دارم کسی باشم که بیشتر می‌تواند کمک کند دیگران هم به آرامش برسند. به‌نظرم امسال در این زمینه‌ موفق بوده‌ام اما کماکان انتظارم از خودم بیشتر است.

من همیشه چارچوب‌هایی داشته‌ام که سعی کرده‌ام به آنها پایبند باشم. مثلا این‌که برای پول هرکاری نکنم یا وقتی منفعت خودم را می‌بینم کمک کنم دیگران هم به منفعت خودشان برسند. در طول سال‌های اخیر با همین رویکرد کار کرده‌ام اما این‌ها برای من چیزهایی نیست که نسبت به آنها بی‌توجه شوم. این‌ها برایم چیزهایی است که باید همیشه در کوله‌ام داشته باشم. این موارد بیشتر به‌من نشان می‌دهد که چگونه آدمی هستم و بیشتر باعث می‌شود در شرایطی که گاهی حتی سخت می‌گذرد، خودم را ببینم که چطور عمل می‌کنم. مثلا اگر زمانی تحت فشار باشم حاضرم روی اصولم خط بکشم یا نه؟ سال ۹۶ این موقعیت را تجربه کردم. شرایطی وجود داشت که برایم سخت بود و با رد شدن از یکی از اصولم می‌توانستم شرایط بهتری را برای خودم فراهم کنم. اما خوشحالم که این‌کار را نکردم. همه‌ی چیزهایی که آدم به آن باور دارد با یک انحراف کوچک می‌تواند از بین برود.

بنابراین سال ۹۷ را از این بابت می‌خواهم بیشتر به‌خودم سخت بگیرم. شاید چیزی شبیه ریاضت باشد اما در نهایت از خودم انتظار دارم که وقتی در پایان ۹۷ به خودم نگاه می‌کنم احساس کنم آدم قوی‌تری نسبت به ۹۶ شده‌ام.

کوله پشتی ۹۷امیرمهرانیکوله‌پشتی‌۹۷
مدیر عامل در توسعه سازمانی همرو hamro.org / پرسش‌گر / مشاهده‌گر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید