ماندهاید که مونوپولی را دوست داشته باشید یا از آن متنفر باشید؟ شاید این مقاله به کار شما بیاید.
این مقاله اولین بار به قلم کامبیز سیروسبخت در سایت رومیز منتشر شدهاست. عنوان اصلی مطلب «نبوغ پنهان طراح مونوپولی» است.
مونوپولی با بیش از یک سده قدمت مثل منچ، مار و پله و تخته نرد تبدیل به یک سنت شده. البته که فراتر از این رفته و مثل موارد دیگهای که اسم خاص مبدل به اسم عام میشه، بعضاً دیده شده که مونوپولی جایگزین واژههای بردگیم و بازی فکری هم شده. یعنی مثل آدامس(در واقع مارک Adams) به جای سَقِز، ریکا به جای مایع ظرفشویی و حتی چسفیل(برگرفته از مارک Chesterfield!) به جای پاپ کورن یا ذرت بو داده. طبق آمار رسمی، مونوپولی تا به کنون بیش از ۲۷۵ میلیون نسخه در بیش از نیمی از کشورهای دنیا فروش داشته. یه نگاهی به سایت BoardGameGeek – به عنوان مرجع بازیهای فکری – نشون میده که تا به حال بیش از ۱۴۰۰ ویرایش مختلف از بازی به بازار اومده: از ویرایش آلن تورینگ گرفته تا اسب!
ولی در همین سایت رتبه مونوپولی در بین بازیها – که بر اساس رای کاربران تعیین میشه – ۱۲۶۵۱ هستش. از طرف دیگه طراحان و منتقدین بازی هم چندان دل خوشی از مونوپولی ندارن. برای مثال اسکات نیکلسون در ویدیویی تمام مکانیسمها و جنبههای بازی رو فهرست و برای هر کدوم یه بازی بهتر پیشنهاد میکنه. یا در کارگاه مشابهی در دانشگاه امآیتی با نام Breaking up the Monopoly with Modern Board Game Design به تفصیل(یک ساعت و نیم!) در باب ایرادات بازی مونوپولی صحبت میکنه. حتماً شما هم به برخی از ایرادت برخورد کردین، مثلاً این که ممکنه ساعتها پیش از پایان از بازی حذف بشید. یا این که مدتها قبل از این که بازی به اتمام برسه، برنده بازی کاملاً مشخصه!
حالا سوال اینجاست که داستان چیه؟ نصف مردم دنیا در انتخاب بازی کج سلیقه هستن؟ در پاسخ باید بگم که تمام ایراداتی که به مونوپولی گرفته میشه تقصیر خود بازی نیست، بلکه این ما هستیم که داریم اشتباه بازی میکنیم! و برای اثبات این مدعا میبایست نگاهی کوتاه به تاریخچه بازی داشته باشیم.
در سال ۱۹۰۳ الیزابت مگی – که یک تندنویس بود – بازی رو طراحی کرد با نام “بازی ملاکین” (The Landlord’s Game). این بازی در واقع پایه مونوپولی امروزی هستش با یک سری تفاوت. برای مثال بازیکنا پیش از شروع بازی به یک اندازه شانس در خرید زمین داشتن و در عین حال روی صفحه بازی میتونستن به هر دو طرف حرکت کنن. مگی که یک سوسیالیست بود بازی رو در انتقاد از مونوپولی(به معنای انحصارطلبی)، زمین خواری و سرمایه داری درست کرده بود و این رو میشد در جای جای بازی دید. برای مثال اسم خانهی شروع(GO) بود: کار بر روی مام زمین اجرت دارد(labor upon mother earth produces wages)!
نکته جالب اینه که حتی در امتیازنامه بازی هم ذکر شده بود که بازیکنا میتونن قواعد رو به دلخواه خودشون تغییر بدن. از طرفی مگی هیچ گاه به دنبال تولید انبوه بازی خودش نبود و تا سالها بازی سینه به سینه منتقل میشد. در سال ۱۹۳۵ شخصی به نام چارلز دارو(Charles Darrow) – که در اون زمان یه مهندس بیکار بود – در خونه یکی از دوستانش با بازی آشنا شد و این ایده به ذهنش رسید که میتونه با فروش بازی پول و پلهای به جیب بزنه. برای همین از دوستش که بازی رو بهش معرفی کرده بود خواست تا قوانین بازی رو مکتوب کنه. البته که تا این زمان بازی تغییرات زیادی کرده بود و اکثر مردم هم اون رو به اسم مونوپولی می شناختن. “دارو” بازی رو برای انتشار با عنوان جدید مونوپولی، به شرکت برادران پارکر(Parker Brothers) سپرد و به هدفش رسید. خلاصه این که بازی در دستان چارلز دارو و شرکت برادران پارکر از منتقد انحصارطلبی تبدیل شد به ستایشگر اون. حالا دیگه مونوپولی ملغمهای بود از اصول متناقض و ایرادات فراوان یا همون نسخه آنالوگ Rich Kids of Tehran در اینستاگرام!
درست مثل زندگی واقعی که پول در اون یه منبع محدود هستش، در بازی هم همین طوره. ولی در مونوپولی همواره پول در حال تزریق شدن به بازیه. این رو پیوند بزنید به این داستان که شما تنها در صورتی میبازید که ورشکست بشید. نکتهای که گفته شد یکی از دلایل اصلی خسته کننده بودن بازیه. خلاصه این بار خواستید بازی کنید هر وقت که از خانه شروع عبور کردید پولی رو از بانک دریافت نکنید.
مکانسیم بد دیگهای که بعداً به بازی اضافه شده، خرید هتلها است. از اون جایی که تعداد خانهها در بازی محدوده(۳۲ عدد)، یه استراتژی میتونه خرید هر چه بیشتر خانه باشه تا به این وسیله بتونین فشار زیادی روی رقیبانتون وارد کنید. ولی چون خرید هتل، خانهها رو به بازی برمیگردونه این استراتژی رو خنثی میکنه و سبب میشه بازی طولانی، کشدار و در نهایت خسته کننده بشه. راهحلش هم خیلی ساده است: هتلها رو کلاً از بازی حذف کنید.
شاید به نظرتون این دو مورد خیلی کوچک بیان ولی هم روی تجربه بازی تاثیر میذارن و هم ایده اصلی “مگی” در طراحی بازی که نشان دادن مضرات انحصارطلبی بوده رو دوباره زنده میکنه.
شرکت برادران پارکر امتیاز بازی رو به مبلغ ناچیز ۵۰۰ دلار از مگی میخره. مگی بعد از انتشار بازی و دیدن بلایی که به سر ایده، هدف و بازیش اومده به فغان میاد ولی خوب از اون جایی که امتیاز بازی رو فروخته بوده کاری از دستش برنمیاد. از طرفی نه شرکت برادران پارکر و نه هازبرو(Hasbro) – شرکت مادر – در طی ۸۰ سال گذشته هیچگاه نامی از مگی نبردن و همچنان سال ابداع مونوپولی رو ۱۹۳۵ میدونن و نه ۱۹۰۳.
الیزابت مگی دو بازی دیگر با نامهای King’s Men و Bargain Day هم برای شرکت برادران پارکر طراحی کرد که به محبوبیت مونوپولی نرسیدن و فراموش شدن. مگی در سال ۱۹۴۸ در حالی که همکارانش اون رو به عنوان تایپیست پیری میشناختن که همواره دربارهی طراحی بازی غر و لند میکنه، از دنیا رفت.
اگر هنوز ماندهاید که از مونوپولی متنفر باشید یا آن را دوست داشته باشید، پیشنهاد میکنم این ویدیو از سایت رومیز به اسم وداع با مونوپولی را حتما ببینید.
نظر شما در مورد مونوپولی چیست؟ همین الان حاضر هستید آن را بازی کنید؟