اینکه اغلب آدمها تصور میکنند که بردگیم فقط یعنی منچ یک طرف، اینکه بعد از تجربه کردن و درک ماجرا دیگر ول نمیکنند هم همان طرف! حقیقتا چه سری در این سرگرمی نهفته است که تجربهاش این چنین خاطره انگیز و لذت بخش میشود؟ چرا تنها یکی دوبار تجربهی بردگیم باعث میشود تا برای دفعهی بعد لحظهشماری کنیم؟ آیا تجربهی بازی رومیزی با سرگرمیهای دیگر متفاوت است؟ به ظاهر که اینطور است. حداقل این چند مورد در باب این سرگرمی خیلی صادق است:
بازی برای معاشرت! انصافا چه پدیدهای میتواند دوست، دشمن، غریبه، خانواده، فامیل، پیر، جوان، کوچک و بزرگ را دورهم جمع کند؟ آن هم درحالیکه همه مشغول انجام یک سرگرمی واحد باشند! تازه از این هم بهتر؛ این سرگرمی بابی میشود برای معاشرت و صحبت کردن و خندیدن و لذت بردن از بودن کنار یکدیگر. تجربهای که از یک بازی به بازیای دیگر متفاوت میشود؛ گاهی ترکیبی است از بلوف و رودست زدن، و گاهی تبدیل میشود به یک فعالیت فکری جدی، و گاهی هم یک فعالیت هیجانی و اکشن!
تنوع در طرح و رنگ و چیزهای دیگر! راستش یکی از دلایل بدبختی ما هم همین است! ایییییییینهمه بازی آخر چرا؟؟ به ازای هر یک عنوانی که میخریم صدها عنوان دیگه هست که داغش به دلمان میماند! در صدها تم و قالب متفاوت! بازیهایی با موضوعاتی از دزدان دریایی تا شوالیههای میزگرد و از دخمههای تاریک تا ایستگاههای فضایی! تنوع این بازیها دیگر واقعا دارد سر به فلک میگذارد و شاهد آن هم تمهای عجیب و نوآورانهای است که در سالهای اخیر میبینیم: بردگیم با تم قرص نعنا، بردگیم با تم کلاس نقاشی، بردگیم با تم صبحانه!! مهم نیست چند ساله باشید و یا چه سلیقهای داشتهباشید یا اهل کجا باشید، کافی است اراده کنید تا صدها عنوان مناسب برای خودتان بیابید!
بازیها، راهی برای ماجراجویی! کشف، جستجو و کاوش از زیباییهای دنیای بردگیم است. دنیای بازیهای رومیزی پر است از رمز و راز و قصه. تخیل بازیکنان حین بازی گسترده میشود و ذهنشان شروع به خیالپردازی و داستانگویی میکند. با این بازیها ما همراه با دوستانمان در دنیای جادو و کیمیاگری و معجونهای رنگ و وارنگ غرق میشویم، و یا درحالیکه تبرهایمان را دور سرمان میچرخانیم به جنگاوری در قرون وسطی تبدیل میشویم، یا به کاشفی به دنبال معبدی گمشده در قلب جنگلهای آمازون، و یا محققی به دنبال نسخهی خطی از یک کتاب باستانی پشت درب اتاقی تاریک در عمارتی مخوف! بازیها برای ما قصه تعریف میکنند، آن قصه ای که دوست داریم بشنویم.
بازیهای رومیزی واقعی و قابل لمسند! عصر، عصر دیجیتال است! بسیاری از وسایل دور و برمان هستند که خصلت دیجیتالی دارند؛ اینترنت پرسرعت، کنسولهای بازی، گوشیهای موبایل هوشمند، یخچال هوشمند، قندان هوشمند و … اما «باحالی» بازیهای رومیزی این است که پدیدهای واقعی و قابل لمس هستند؛ و به شکل مشخصی قابل مالکیت! بُر زدن کارتهای بازی و ریختن تاسها روی میز و حرکت مهرهها با دست، حسی از بازی کردن با اسباببازیهای دوران کودکی در خود دارد که باعث میشود عمیقا از تجربهی آن لذت ببریم.
بازی های رومیزی برای تجربهای مشترک! وقتی دور یک میز مینشینیم و بازی میکنیم، در واقع بزرگترین کاری که میکنیم این است که یک تجربهی مشترک میسازیم! یک قصهی واحد! لحظاتمان را با دوستان و عزیزانمان به اشتراک میگذاریم و داستان جدیدی از کنار هم بودنمان خلق میکنیم. و نهایتا مجموعهی این لحظات و تجربیات تبدیل میشوند به خاطرهای ماندگار که بدون نیاز به شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود.
این مقاله اولین بار در سایت رومیز منتشر شده است که میتوانید در این پیوند آنرا ببینید.
شما هم به این سرگرمی علاقمند هستید؟ خوشحال میشوم که تجربیات خودتان را در بخش نظرات با من در میان بگذارید.