این نوشته برای چالش کتابخوانی طاقچه نوشته شده. برای اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
چالش ماه خرداد: کتابی که تو را به سخت و آسان زندگی آدمی معروف همراهی می کند.
کتاب ویل- نوشته ویل اسمیت و مارک منسون- ترجمه ی محمدرضا شفایی- انتشارات ملیکان
این کتاب نوشته ویل اسمیت بازیگر، تهیه کننده و خواننده هالیوود و مارک منسون نویسنده کتاب های معروفی مثل همه چیز به فنا رفته، شاد بودن کافی نیست، من چه کسی هستم؟ و...( کتاب های زیادی از مارک منسون در اپلیکیشن طاقچه موجود است) و مدیر یکی از بزرگ ترین وبسایت های توسعه فردی است.
این کتاب که مهم در دسته زندگی نامه و هم در دسته موفقیت و خودیاری قرار میگیرد؛ به زندگی و فراز و نشیب های ویل اسمیت می پردازد.
کتاب دارای بیست و یک فصل است که هر فصل حدود چهل صفحه در فرمتepub می شود. داستان از ساخت دیواری شروع می شود به طول 6 متر و ارتفاع 3.5 متر. دیواری ساختش دوروز( به نظر من یک روز هم میشود) طول می کشد، اما پدر ویل تصمیم میگیرد که خود دیوار را به کمک دو پسرش- ویل و هری_ بسازد که برای ساختش یکسال طول میکشد در همه روز ها، از تابستان و حتی بعد مدرسه.
در این بیست و یک فصل ویل اسمیت داستان زندگی خودش را یکنواخت و روان می گوید. از اولین اجرای سینماییش تا خوانندگی و داستان ازدواج و فصل آخر که درباره پدرش است. البته معمولا تمام زندگی افراد موفق دارای چنین داستان هایی است. اما چیزی که این کتاب را از بقیه کتاب های زندگی نامه ای متمایز میکند، خاطرات جذاب و خواندنی است و اینکه ویل اسمیت طرفدار های بسیاری دارد و هنوز هم به طرفدارانش اضافه میشود( گرچه که به خاطر حواشی اسکار امسال محبوبیت اش کاهش یافته).
توجه داشته باشید در این کتاب( تقریبا اواسط) شما به عنوان خواننده با اسامی زیادی روبه رو می شوید که گبج کننده است. منظورم اسم های خاص است مثل اسم آدم های مختلف کهبیشترشان هنرمند هستند، اسم فیلم های مختلف و اسم آهنگ های مختلف. پیشنهاد می کنم که هنگام خواندن کاغذ و یادداشتی کنارتان باشد که این اسامی را بنویسید تا گیج نشوید و اینکه با فیلم های مختلف و هنرمندان مختلف آشنا شوید و اطلاعات هنری تان را بالا ببرید.( اگر از فرمت epub طاقچه میخوانید، میتوانید از یادداشت خود طاقچه استفاده کنید که نیاز به کاغذ و خودکار نیست و همیشه هم همراهتان هست).
بریده:
ببین. تو ویل اسمیت هستی؛ یکی از پول دار ترین و محبوب ترین آدمای زمین. اگه تو نمیتونی زندگی ای که دوست داری رو داشته باشی، بقیه مون باید بریم سرمون رو بذاریم بمیریم.
فهمیدم سیاه پوستان و سفید پوستان به شوخی هایم واکنش متفاوتی دارند. دوستان سفید پوستم بیشتر طالب لحظه کلی تر من بودند؛ وقتی سبک و مسخره بودم و اداهای فیزیکی مثل شخصیت های کارتونی در می آوردم. آن ها بازی با کلمات و جناس و کنایه های زیرکانه را دوست داشتند و همیشه پایان های شاد می خواستند؛ باید برای همه خوب تمام می شد. دوستان سیاه پوستم جوک های واقعی تر و زمخت تر را می پسندیدند و در هسته کمدی، طالب تکه واقع گرایانه ای از حقیقت بودند. وقتی شوخی هایم برخاسته از موضع قدرت و ذهنیت مبارزه طلبی بود، سیاه پوست ها واکنش بهتری نشان می دادند.
نکته جالب اینه که این کتاب در آذر در آمریکا چاپ شد و تا یک ماه بعد ترجمه، ویراستاری و صفحه آرایی شد و در ایران چاپ شد. حتی نسخه الکترونیکی اش هم به صورتepub آمد.
بخوانید پیش از آنکه دیر شود.
پایان