امسال را سال جهش تولید نام نهاده اند. من که همکار اجرایی یک مجموعه تولیدی هستم این نامگذاری را بسیار پر مسما می دانم، اما هر چه زمان می گذرد عملکرد مسوولین ذی ربط در حوزه تولید امید امثال من را کم رنگ و بی رمق می کند.
در سومین ماه از سال جاری هنوز تکلیف تخصیص مجوزهای ارزی مشخص نشده است و فعالان حوزه تولید نگران تضمین تداوم تولید در خطوط خود هستند. اتفاق های سال ۹۷ گویا در حال تکرار است اما شرایط اقتصادی کشور از یک سو و محدودیت های اجرایی به واسطه کرونا از سوی دیگر، مرثیه های تلخی را در زمان های نه چندان دور به تصنیف کشیده است.
اندکی فضاسازی برای ایجاد حس مشابه خواننده با نگارنده مفید خواهد بود. تصور کنید چند سال است هر روز به ساز آقایان سیاست مدار رقصیده اید. هر روز بخشنامه های جدید از مراجع عریض و طویل را شاهد بوده اید،جنگیده اید. تلاش کرده اید. زمین خورده اید. دوباره تلاش کرده اید. هر وقت از تهران به کارخانه در منطقه ای محروم در خوزستان رفته اید و جریان تولید را دیده اید و حس اینکه شاید سر سوزنی در ارتقا سطح رفاه برادر یا خواهرتان نقش داشته اید، تمام آن سختی ها را تلطیف کرده باشد. حالا دوباره تصور کنید: با هدف افزایش عمق ساخت داخل و حذف واردات بسیاری از مواردی که امکان ساخت داخل آن وجود دارد و می توان ارز کمتری از کشور خارج کرد، اقدام به سرمایه گذاری در توسعه کارخانه و خطوط تولیدی خود آنهم عمدتا از محل بدهی یا حقوق صاحبان سهام می کنید. دو ماه آخر سال برنامه تولید و متعاقبا سفارشات سال آتی را مجددا به روز رسانی می کنید. آخرین روزهای سال سفارشات را نهایی می کنید و آخرین دقایق سال وقتی تاییدیه های حسابرس را گرفته اید و در حالیکه پوست دستتان از شدت شستن و الکل زدن از استرس کرونا ورآمده و می سوزد، حس خوبی دارید. حس خوبی دارید که سال آینده عمق تولید را افزایش داده ام و به یک تولید کننده واقعی تبدیل شده ام. تا الان ۷۰ نفر همکار تولید داشته ام از سال دیگر این تعداد به ۱۲۰ نفر افزایش پیدا می کنند.
سال تحویل می شود، بعد از دعای تحویل سال اولین چیزی که از تلویزیون می شنوید، رویای چند سطر بالاتر را پر رنگ تر می کند. سال جهش تولید.
از روز ۵ فروردین با عزمی راسخ تر به فعالیت ادامه می دهید و علی رغم فضای پر استرس کرونا هر روز خودتان و همکارانتان از صبح تا شب درگیر اخذ موافقت ها و مجوزهای دولتی هستند. تا اینجا با هر زور و فشاری بود، موافقت واردات مواد اولیه را از وزارت صنعت می گیرید. به ۱۶ فروردین می رسید و غول مرحله آخر. اخذ موافقت بانک مرکزی آن هم نه برای تخصیص ارز نیمایی، بلکه موافقت دستگاه فخیمه ناظر با هر کدام از روش های معمول تامین ارز خواه از محل صادرات خواه از حساب ارزی وارد کننده.
قطعا تصمیم گیران مربوطه تجربه کاری شان (حتی در بخش خصوصی :) ) از من بیشتر است. می دانند که تحریم هستیم. با فرض صدور مجوز ارسال حواله بین ۱۰ تا ۲۰ روز پول در حساب تامین کننده می نشیند و با فرض اینکه هیچ مشکلی با منشا ارز پیش نیاید و تامین کننده مواد اولیه قادر به برداشت وجه باشد، الان نوبت شروع تولید مواد اولیه سفارش شده شماست. در حالتی که کرونا نبود، لیدتایم تولید بین ۱۰ تا ۱۲ هفته تخمین زده می شد امری که در حال حاضر حداقل ۱۴ هفته تخمین زده می شود. از سوی دیگر، با توجه به محدودیت های پروازی امکان حمل هوایی وجود ندارد و می بایست صرفا تکیه بر حمل دریایی کنید. تغییر روش حمل زمان ورود کالای شما را حداقل یکماه به تاخیر می اندازد. با یک حساب سرانگشتی، الان (با احتساب پروسه اظهار گمرکی و ترخیص و تحویل و ...) اگر امروز بانک مرکزی به شما تایید بدهد آبان یا آذر مواد اولیه در کارخانه شماست و شما سه ماه فرصت دارید که تولید کنید و بفروشید. عملا با فرض اینکه امسال شاهد تعمیق بیش از پیش معضلات اقتصادی و نهایتا بروز قوی سیاه نباشید، شما سه ماه از دست داده اید آنهم فارغ از هزینه مالی بالا، افزایش بهای تمام شده به واسطه افزایش بهای ارز، هزینه های سربار و غیره.
معضلات و چالش های فوق الذکر تاثیرات غیر خطی بر هم دارند و دامنه تاثیر مرکبشان به مراتب وخیم تر، عمیق تر و خطرناک تر خواهد بود.
همچنان اعتقاد دارم، تولید، تولید و بازهم تولید مهمترین گره گشای معضلات اقتصادی و متعاقبا فرهنگی و سیاسی کشور است، و شعار امسال شعار دقیقی است، اما عملکرد فعلی مسولین ذی ربط عملیاتی شدن این شعار را با چالش جدی مواجه کرده است.
سه ماه زمان رفت و آب از آب تکان نخورد و کسی از بانک مرکزی سوال نکرد که برای جهش تولید چه کرده اید.
شاید تولید در اولویت نباشد و در شرایط کنونی ذهن کوتاه من قاصر از تحلیل اوضاع
اما
جهش تولید شعار امسال است نه شعار سال ۱۴۲۰.