سلام.
من امیرحسینم دانشجوی ترم 5 مهندسی کامپیوتر.
گاها توی شبکه های مجازی میبینم که افراد از این حرف میزنند که دانشگاه به دردشون نمیخوره یا دنبال جواب این سوالن که اصلا چرا اومدن دانشگاه؟
میدونین، اگه شما در حال تحصیل توی دانشگاه باشید و جواب سوال اینکه دانشگاه به چه دردی میخوره رو ندونید همه چیز تو دانشگاه براتون خیلی سخت میشه.
من اومدم توی این نوشته به شما یک سری توضیحاتی بدم از تجربیاتم تو همین چند سال. امیدوارم کمکتون کنه که بفهمید چرا تو دانشگاهید یا چرا میخواید دانشگاه برید.
همین اول صحبتم بهتون بگم که حتما سمت رشته ای برید که مطابق با علاقتون هست و اگر غیر این عمل کنید نوشته من به دردتون نمیخوره:( !
خب بزارید اول با "محیط" شروع کنم. شنیدید میگن شخصیت شما میانگین دوست ها و افرادیه که دور و بر شما هستن؟ ببینید دوستان من ما هممون از محیطی که وقتمون رو در اون میگذرونیم تاثیر میگیریم. یعنی من اگر توی جمع افرادی باشم که همیشه دنبال مواد و دراگ هستن خب منم یواش یواش به اون سمت میل میکنم و اگه تو جمع افرادی باشم که به دنبال پیشرفتن، خب منم یواش یواش به سمت این موضوع میرم.
دانشگاه مهم ترین و مهم ترین ویژگی که داره اینه که شما رو توی محیط درست قرار میده! محیطی که دقیقا مطابق با علاقه و آینده شماستو محیطی که همه به دنبال پیشرفت توی یک زمینه مشترکن. خودم رو مثال میزنم: من مهندسی کامپیوتر میخونم و توی دانشکده ای که من درس میخونم یکی داره سعی میکنه برنامه نویس وب قئرتمندی بشه یکی میخواد برنامه نویس اندروید حرفه ای بشه و یکی دنبال این هست که یک استارتاپ خوب راه بندازه و یکی دیگ به فکر اینه که انقدر توی درس هاش قوی بشه که بورسیه تحصیلی بگیره. همه ی اینها میتونن بهترین محیط رو برای من به وجود بیارن و من اصلا تمرکزم روی چیز های دیگه نره و فقط سمت همین چیزهای به اصطلاح کامپیوتری بره!
ویژگی بعدی که میخوام ازش حرف بزنم، ارتباط گرفتن با افراد هم فکر و هم مهارت با شماست. باز هم مثال میزنم، من که برنامه نویس اندروید هستم توی دانشگاه میتونم شخصی رو که بکند کار میکنه پیدا کنم و یک پروژه رو با هم جلو ببریم، شخصی که دیزاینر هست رو پیدا کنم تا دیزاین های پروژه هام رو طراحی کنه، کسایی رو پیدا کنم که ایده های مربوط به نرم افزار دارن و با هم گسترششون بدیم! این ها خیلی خوبن!
و در نهایت درس خوندن و یاد گرفتن مسائل علمی مربوط به رشتتون که میتونه این شانسو بهتون بده که بتونید از طریق دانشگاه برید به کشور های دیگه که راجب این موضوع زیاد صحبت نمیکنم.(تو نوشته های بعدیم شاید نوشتم راجبش)
حالا دیگ من از تمام تفریح ها و اکیپ بازیا و خوش گذروندن ها و خاطراتی که تو دانشگاه ساخته میشه رو زیاد راجبش صحبت نکنم که همتون میدونید.
حالا یکم توضیحات اضافی بدم بهتون. حتما در کنار دانشگاه باید سعی کنید که کار یاد بگیرید. این تفکر وجود داره که میگه نریم دانشگاه و فقط کار یاد بگیریم. از طرفی کسایی هستن که میرن دانشگاه و فقط مدرک میگیرن(که این ریشه از علاقه نداشتنشون داره). جفت این موارد اشتباهه. زمانی درست میشه که هر دو با هم باشه، درس خوندن و در کنارش کار یاد گرفتن.
و باز هم خودم رو مثال میزنم، درسم رو در دانشگاه میخونم و کلی موضوع راجب کامپیوتر که علاقم هست یاد میگیرم حتی اگه مستقیما به کارم مربوط نباشه. اگه فقط کار رو یاد بگیرم و این موضوعات دیگه رو بلد نباشم راجب کامپیوتر بنظرم زیاد فرد قدرتمندی در کارم نیستم! و در کنار این درس خوندن مسائل مربوط به برنامه نویسی اندروید رو به طور جدا از دانشگاه یاد میگیرم چون دانشگاه این چیزارو به ما یاد نمیده و با این کارم یک رزومه کاری قوی درست میکنم.
اینطوری من هم تو دانشگاه و در محیط درست هستم و تشویق میشم به پیشرفت در این زمینه و هم با افراد هم فکر با خودم ارتباط میگیرم و گروه تشکیل میدم و هم در زمینه های علمی مختلف راجب رشتم یاد میگیرم و هم به طور جداگانه دارم برنامه نویسی یاد میگیرم. تموم شد. ایده آل ترین حالت ممکن(البته فعلا از نظر من)
درس خوندن توی دانشگاه هم اصلا برام سخت نیست میدونید چرا؟ چون بهش علاقه دارم. دارم چیزایی رو یاد میگیرم که از بچگی دوستشون داشتم. خیلی برام سادست! و اصلا بهم فشار نمیاد. پس یادتون باشه رفتن سمت علاقتون بهترین موضوعه
امیدوارم این نوشته به شما کمک کرده باشه که راهتون رو بهتر پیدا کنید و از درس خوندن در دانشگاه لذت ببرید.
ممنون میشم نظراتتون رو بشونم تا بتونم این نوشته رو آپدیت کنم یا به هم کمک کنیم.