ویرگول
ورودثبت نام
امیرحسین حیدری
امیرحسین حیدریروزنامه‌نگار و منتقد سینما
امیرحسین حیدری
امیرحسین حیدری
خواندن ۷ دقیقه·۲ ماه پیش

حرکت بازار نشر بر لبه تیغ

تابستان سال ۱۴۰۴ برای صنعت نشر ایران، فصلی مملو از تضادها و روندهای معنادار بود. بررسی آمارهای رسمی منتشر شده توسط خانه کتاب و ادبیات ایران برای ماه‌های تیر، مرداد و شهریور، تصویری از بازاری را به نمایش می‌گذارد که از یک سو با رشد قابل توجه در تعداد عناوین منتشر شده و افزایش تعداد ناشران فعال، جانی دوباره می‌گیرد و از سوی دیگر، با چالش‌های جدی همچون کاهش مستمر میانگین شمارگان و جهش نگران‌کننده قیمت کتاب دست و پنجه نرم می‌کند. این گزارش با تکیه بر داده‌های رسمی و تحلیل روندهای کلان، به کالبدشکافی وضعیت نشر کشور در این دوره سه‌ماهه می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه متغیرهای اقتصادی و استراتژی‌های بقای ناشران، در حال شکل‌دهی به ویترین کتابفروشی‌ها و سبد خرید مخاطبان هستند. در این فصل، شاهد رشد کمی عناوین بودیم، اما کیفیت این رشد، با توجه به افت شمارگان و افزایش قیمت، نیازمند بررسی دقیق‌تری است.

رشد پلکانی عناوین منتشر شده

یکی از برجسته‌ترین روندهای مثبت تابستان ۱۴۰۴، افزایش مستمر تعداد کل عناوین کتاب‌های منتشر شده در هر ماه نسبت به ماه قبل بود. این روند صعودی نشان‌دهنده پویایی و فعالیت بالای بدنه نشر کشور در این دوره است. بازار نشر تابستان خود را با با انتشار ۶,۸۱۴ عنوان کتاب کار خود را آغاز کرد. سپس در میانه تابستان شاهد یک جهش قابل توجه بودیم و تعداد عناوین به ۸,۶۲۷ رسید که رشد چشمگیری را نشان می‌دهد و در شهریورماه این روند صعودی ادامه یافت و با انتشار ۹,۹۴۸ عنوان کتاب، فعال‌ترین ماه تابستان از نظر تعداد عناوین رقم خورد.

این افزایش تدریجی در تعداد عناوین، که در مجموع رشدی بیش از ۴۶ درصدی را از ابتدای تابستان تا انتهای آن نشان می‌دهد، می‌تواند ناشی از عواملی چون تلاش ناشران برای آماده‌سازی بازار برای فصل پاییز و بازگشایی دانشگاه‌ها و مدارس، و همچنین انباشت کتاب‌های در صف انتشار باشد. همزمان با این رشد، تعداد ناشران فعال نیز افزایش یافت. تعداد کل ناشرانی که در این سه ماه کتاب منتشر کرده‌اند، از ۹۱۷ ناشر در تیرماه به ۱,۱۰۸ ناشر در مرداد و نهایتاً به ۱,۲۷۵ ناشر در شهریورماه رسید. این افزایش ۴۰ درصدی در تعداد ناشران فعال در طول یک فصل، نشان‌دهنده گسترش فعالیت در سطح صنعت نشر است، هرچند بخش عمده‌ای از این ناشران، تنها یک یا دو عنوان کتاب منتشر کرده‌اند.

احتیاط در سرمایه‌گذاری

فراتر از تعداد کل عناوین، بررسی ترکیب و ساختار کتاب‌های منتشر شده، لایه‌های عمیق‌تری از استراتژی‌های حاکم بر بازار نشر را آشکار می‌کند. دو نسبت کلیدی در این زمینه، سهم آثار تألیفی در برابر ترجمه و نسبت کتاب‌های چاپ اول به تجدید چاپ است. در هر سه ماه تابستان، کفه ترازو به شکل قاطعی به سمت آثار تألیفی سنگینی می‌کرد. در تیرماه، از مجموع ۶,۸۱۴ عنوان، ۵,۱۶۵ عنوان (حدود ۷۶٪) تألیف و ۱,۶۴۹ عنوان (حدود ۲۴٪) ترجمه بودند. در مردادماه، این نسبت تقریباً ثابت ماند و از ۸,۶۲۷ عنوان، ۶,۶۴۸ عنوان (۷۷٪) تألیف و ۱,۹۷۹ عنوان (۲۳٪) ترجمه بودند و شهریور ماه سهم آثار تألیفی با ۷,۷۸۶ عنوان از ۹,۹۴۸ عنوان کل، به ۷۸٪ رسید و سهم ترجمه به ۲۲٪ کاهش یافت. این آمار نشان‌دهنده قدرت و استمرار تولید محتوای داخلی، اعم از علمی، ادبی و عمومی است. گرچه ترجمه همچنان بخش مهمی از بازار را تشکیل می‌دهد، اما غلبه قاطع آثار مؤلفان ایرانی، یک ویژگی ساختاری مهم در این دوره محسوب می‌شود.

نسبت چاپ اول به تجدید چاپ: این شاخص، نمایانگر میزان ریسک‌پذیری و سرمایه‌گذاری ناشران بر روی آثار جدید است. در تیرماه، ۴,۳۷۴ عنوان (حدود ۶۴٪) چاپ اول و ۲,۴۴۰ عنوان (حدود ۳۶٪) تجدید چاپ بودند. در مردادماه، این نسبت تقریباً بدون تغییر باقی ماند: ۵,۵۰۲ عنوان (۶۴٪) چاپ اول و ۳,۱۲۵ عنوان (۳۶٪) چاپ مجدد. در شهریورماه، با اندکی تغییر، ۶,۲۹۰ عنوان (۶۳٪) به چاپ اول و ۳,۶۵۸ عنوان (۳۷٪) به چاپ مجدد اختصاص داشت.

ثبات این نسبت در سراسر فصل تابستان بسیار معنادار است. اینکه بیش از یک‌سوم کتاب‌های منتشر شده، آثاری هستند که قبلاً امتحان خود را در بازار پس داده‌اند، نشان‌دهنده یک رویکرد محتاطانه و مبتنی بر کاهش ریسک از سوی ناشران است. در شرایطی که هزینه‌های تولید (به‌ویژه کاغذ) بالاست، سرمایه‌گذاری مجدد روی آثار پرفروش و شناخته‌شده، یک استراتژی اقتصادی منطقی برای تضمین بازگشت سرمایه محسوب می‌شود. این پدیده، به‌ویژه در حوزه کودک و نوجوان که در شهریورماه تعداد عناوین تجدید چاپ آن (۶۷۸ عنوان) از چاپ اول (۵۶۵ عنوان) پیشی گرفت، مشهودتر است.

زنگ خطر برای فرهنگ کتاب‌خوانی

در نقطه مقابل رشد تعداد عناوین، شاخص میانگین شمارگان (تیراژ) تصویری نگران‌کننده از وضعیت بازار ارائه می‌دهد. این شاخص که نشان‌دهنده تعداد نسخه‌های چاپ شده از هر عنوان کتاب است، در سراسر تابستان روندی نزولی یا در بهترین حالت، راکد را تجربه کرد و به سطح بسیار پایینی رسید. آنچنان که آمار نشان می‌دهد در تیرماه میانگین شمارگان ۷۹۳ نسخه بود و در مرداد این عدد با اندکی افزایش به ۹۸۴ نسخه رسید اما در شهریورماه مجدداً شاهد افت بودیم و میانگین شمارگان به ۸۷۴ نسخه کاهش یافت.

این اعداد، که در مقایسه با استانداردهای گذشته صنعت نشر بسیار پایین هستند، حاکی از چند واقعیت تلخ است. نخست، ناشران به دلیل عدم اطمینان از فروش و برای جلوگیری از انباشت کتاب در انبارها، تیراژها را به حداقل ممکن رسانده‌اند. دوم، قدرت خرید جامعه کاهش یافته و تقاضا برای کتاب به اندازه‌ای نیست که چاپ در تیراژ بالا را توجیه‌پذیر کند. این روند که به "تولید کتاب برای کتابخانه ملی" یا "چاپ‌های محدود برای حفظ مجوز نشر" تعبیر می‌شود، در بلندمدت می‌تواند به کاهش دسترسی عمومی به کتاب و محدود شدن چرخه فرهنگی منجر شود.

گرانی در بازار کتاب

ملموس‌ترین چالش برای مصرف‌کننده نهایی کتاب، یعنی خوانندگان، افزایش سرسام‌آور قیمت‌ها بود. این روند که در تمام فصل تابستان ادامه داشت و در ماه پایانی به اوج خود رسید.

بر اساس آمار رسمی مندرج در گزارش خانه کتاب، میانگین قیمت کتاب در شهریورماه ۱۴۰۴ نسبت به ماه مشابه در سال قبل (شهریور ۱۴۰۳) با یک جهش ۴۳ درصدی مواجه شد. میانگین قیمت از حدود ۱۸۶ هزار تومان در شهریور سال گذشته به بیش از ۲۶۵ هزار تومان در شهریور امسال رسید. این افزایش شدید، که بسیار فراتر از نرخ تورم عمومی است، مستقیماً از افزایش هزینه‌های تولید، به‌ویژه قیمت کاغذ و خدمات چاپ، نشأت می‌گیرد. این جهش قیمت، دسترسی به کتاب را برای اقشار وسیع‌تری از جامعه دشوارتر کرده و می‌تواند به عنوان یک عامل بازدارنده جدی در مسیر رشد فرهنگ کتاب‌خوانی عمل کند.

تهران، همچنان پایتخت بی‌رقیب کتاب

تحلیل توزیع جغرافیایی انتشار کتاب نشان می‌دهد که صنعت نشر ایران همچنان صنعتی به شدت متمرکز در پایتخت است. بر اساس آمار تفصیلی مردادماه، استان تهران به تنهایی بیش از نیمی از کل کتاب‌های چاپ اول کشور را تولید کرده است. پس از استان تهران خراسان رضوی با سهم ۱۰٪ در رتبه دوم قرار دارد و استان اصفهان با سهم ۸٪ در جایگاه سوم ایستاده است. این تمرکز شدید، اگرچه به دلیل وجود زیرساخت‌های لازم در پایتخت قابل درک است، اما چالش‌هایی را نیز به همراه دارد. از جمله این چالش‌ها می‌توان به دشواری دیده شدن نویسندگان و ناشران شهرستانی، محدودیت در توزیع کتاب در سراسر کشور و عدم بازتاب کامل تنوع فرهنگی و اقلیمی ایران در آثار منتشر شده اشاره کرد.

یک چرخه معیوب

تابستان ۱۴۰۴ برای بازار نشر ایران، فصل حرکت بر روی لبه تیغ بود. از یک سو، افزایش تعداد عناوین و ناشران فعال، نشان از زنده بودن و تلاش این صنعت برای ادامه حیات دارد. غلبه آثار تألیفی نیز نقطه قوتی است که نشان‌دهنده پویایی فکری و فرهنگی در داخل کشور است. اما از سوی دیگر، کاهش شدید میانگین شمارگان، اتکای بیش از یک‌سوم بازار به آثار تکراری و تجدید چاپ، و مهم‌تر از همه، جهش ویرانگر قیمت‌ها، زنگ‌های خطر را برای آینده این حوزه به صدا درآورده است. به نظر می‌رسد صنعت نشر در یک چرخه معیوب گرفتار شده است: هزینه‌های بالا منجر به افزایش قیمت و کاهش شمارگان می‌شود و این دو عامل نیز به نوبه خود، قدرت خرید مخاطب را کاهش داده و بازار را کوچک‌تر می‌کنند. برای خروج از این وضعیت، نیازمند سیاست‌گذاری‌های کلان حمایتی، به ویژه در زمینه کنترل قیمت مواد اولیه تولید (کاغذ) و ارائه تسهیلات به ناشران برای کاهش ریسک سرمایه‌گذاری بر روی آثار جدید و نویسندگان جوان است. در غیر این صورت، بیم آن می‌رود که ویترین کتابفروشی‌ها هر روز رنگارنگ‌تر شود، اما کتاب‌ها بیش از پیش از سبد خرید خانواده‌های ایرانی فاصله بگیرند.

کتابفرهنگکتاب خوانیتحلیلاقتصاد
۰
۰
امیرحسین حیدری
امیرحسین حیدری
روزنامه‌نگار و منتقد سینما
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید