
یکی از قدرتهای سینما قدرت خلق خرده فرهنگ است؛ قدرتی که میتواند منحر به اینجاد جوامع طرفداری شود که ارزشهای مشترک دارند و حتی حاضر هستند در مقابل انتقادها از ارزشهای خود دفاع کنند. به طور کلی خرده فرهنگها فراتر از سرگرمی، قادرند هویتهای جمعی جدیدی خلق کنند که به خردهفرهنگهای مستقل تبدیل میشوند. این پدیده جهانی، از هالیوود تا سینمای ایران را دربرمیگیرد. خردهفرهنگهای برآمده از آثار سینمایی با الگوهای رفتاری، زبان، پوشش و ارزشهای مشترک، فراتر از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی عمل میکنند.
خردهفرهنگ چیست؟
خردهفرهنگ به مجموعهای از الگوها، رفتارها، ارزشها، نمادها و سبک زندگی گروهی خاص در درون فرهنگ اصلی جامعه اشاره دارد. به تعبیر تایلر (۱۸۷۱)، فرهنگ شامل "مجموعهای از الگوهای زندگی، دانش، ارزش، باورها، نمادها، رفتارهای مشترک، عادات، هنر، اخلاق و قوانین یک جامعه یا گروه اجتماعی خاص" است. خردهفرهنگ زیرمجموعهای از این فرهنگ اصلی با ویژگیهای متمایزکننده است که طبق تعریف لنتز (۱۹۳۶)، "مجموعهای از ویژگیها، رفتارها و ارزشهای خاص متعلق به یک گروه اجتماعی" را دربرمیگیرد.
سینما با قدرت بازنمایی و جذابیت بصریاش، بستری ایدهآل برای شکلدهی به خردهفرهنگهاست. فیلمها با خلق دنیاهای تخیلی و شخصیتهای جذاب، هواداران را به سمت همذاتپنداری و پذیرش ارزشهای نمایش داده شده سوق میدهند. این رابطه دوسویه است؛ سینما هم بازتابدهنده خردهفرهنگهای موجود و هم خالق آنهاست. مطالعات جامعهشناختی آثار سینمایی نشان میدهد که با بررسی فیلمها به عنوان آثاری که در یک حوزه گفتمانی خاص خلق شدهاند، میتوان شناخت بهتری از جامعه به دست آورد.
یک خردهفرهنگ جهانی
خردهفرهنگهای سینمایی معمولاً حول محور یک فرنچایز محبوب شکل میگیرند و اعضای آن با دنبال کردن کدهای رفتاری، پوششی و گفتاری خاص، حس تعلق به اجتماعی با ارزشهای مشترک را تجربه میکنند. این خردهفرهنگها غالباً در واکنش به نیازهای برآورده نشده در فرهنگ غالب به وجود میآیند و فضایی برای ابراز هویتهای جایگزین فراهم میکنند. جنگ ستارگان (Star Wars) شاید مشهورترین نمونه شکلگیری یک خردهفرهنگ جهانی براساس یک فرنچایز سینمایی باشد. از زمان اکران اولین فیلم در سال ۱۹۷۷، این مجموعه به پدیدهای فرهنگی تبدیل شده است که میلیونها هوادار را گرد هم آورده است.
جامعه هواداران (فندوم) جنگ ستارگان به عنوان اجتماعی از طرفداران فیلمها و سایر محتوای مرتبط با این فرنچایز تعریف میشود که در فعالیتهای سرگرمی حول محور این مجموعه مشارکت میکنند. با پیشرفت رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر و یوتیوب، این فندوم حضور قابل توجهی در فضای اینترنت پیدا کرده است. هواداران جنگ ستارگان نه تنها مصرفکنندگان منفعل نیستند، بلکه خود به تولیدکنندگان فعال محتوا نیز تبدیل شدهاند.
ویرایشهای هواداری مانند Harmy's Despecialized Edition))، میمهای اینترنتی مرتبط با صحنههای خاص فیلمها، و محتوای تولیدشده توسط کاربران، همگی نشاندهنده تعامل عمیق و خلاقانه هواداران با این دنیای تخیلی است. این خردهفرهنگ فراتر از مصرف فیلم رفته و به بخشی از هویت اعضای آن تبدیل شده است.
قدرت خردهفرهنگ
قدرت این خردهفرهنگ در واکنشهای جمعی هواداران به تغییرات در فرنچایز محبوبشان نمایان میشود. برای مثال، دوگانه "جنگ ستارگان: آخرین جدای" (The Last Jedi) منجر به موجهای بمباران امتیازات (دادن امتیازات پایین و منفی به فیلم) در وبسایتهای نقد فیلم شد. حتی بازیگران و عوامل این فیلم با واکنشهای منفی و حتی گفتار نفرتآمیز روبرو شدند، این موارد نشان میدهد که برای هواداران متعصب، این فرنچایز نهتنها یک تفریح ساده که بخشی از هویت و ارزشهای آنها را تشکیل میدهد.
خردهفرهنگها چرا مهم هستند؟
حال که با تعریف آکادمیک پدیده خردهفرهنگ و مهمترین مثال آن در عالم واقع آشنا شدیم وقت آن رسیده است که بفهمیم اهمیت این خردهفرهنگها که فقط مختص به سینما نیستند در چیست. در مواجهه با خرده فرهنگها همیشه روی تاریک آن خودنمایی میکند اما این پدیده بیش از آنچه که تصور میشود وجودش برای یک جامعه ضروری است. در دنیای پیچیده و چندوجهی امروز، مفهوم فرهنگ به عنوان یکی از پایههای اصلی هویت اجتماعی و فردی شناخته میشود. اما در دل هر فرهنگ کلان، مجموعهای از خردهفرهنگها وجود دارد که نقش بسیار مهم و حیاتی در پویایی و تنوع جامعه ایفا میکنند. خردهفرهنگها، گروههای کوچکتر فرهنگی هستند که ویژگیها، باورها، ارزشها و رفتارهای خاص خود را دارند و در کنار فرهنگ غالب، به غنای فرهنگی جامعه کمک میکنند. اهمیت وجود خردهفرهنگها در جامعه را میتوان از جنبههای مختلف بررسی کرد.
جامعه متنوع
یکی از مهمترین مزایای وجود خردهفرهنگها، افزایش تنوع فرهنگی در جامعه است. هر خردهفرهنگ با آداب، رسوم، زبان، هنر و شیوههای زندگی خاص خود، رنگ و بویی تازه به فرهنگ کلی میبخشد. این تنوع باعث میشود جامعه از حالت یکنواختی خارج شده و فضای خلاقیت، نوآوری و تبادل فرهنگی فراهم شود. به عنوان مثال، در کشورهایی که اقلیتهای قومی، مذهبی یا زبانی متعددی دارند، خردهفرهنگها زمینهساز تولید آثار هنری، موسیقی، ادبیات و سنتهای متنوعی هستند که به غنای فرهنگی ملی کمک میکنند.
یکی از مهمترین مزایای وجود خردهفرهنگها، افزایش تنوع فرهنگی در جامعه است. هر خردهفرهنگ با آداب، رسوم، زبان، هنر و شیوههای زندگی خاص خود، رنگ و بویی تازه به فرهنگ کلی میبخشد. این تنوع باعث میشود جامعه از حالت یکنواختی خارج شده و فضای خلاقیت، نوآوری و تبادل فرهنگی فراهم شود. به عنوان مثال، در کشورهایی مانند ایران که دارای تنوع قومی و مذهبی است، خردهفرهنگها زمینهساز تولید آثار هنری، موسیقی، ادبیات و سنتهای متنوعی هستند که به غنای فرهنگی ملی کمک میکنند. خردهفرهنگها اغلب منبع نوآوریهای اجتماعی و فرهنگی هستند. آنها با ارائه دیدگاههای متفاوت و شیوههای جدید زندگی، میتوانند الگوهای سنتی را به چالش بکشند و راهحلهای نوآورانه برای مسائل اجتماعی ارائه دهند. به عنوان مثال، جنبشهای فرهنگی و هنری که از دل خردهفرهنگها برخاستهاند، بسیاری از تغییرات مثبت در عرصههای مختلف را رقم زدهاند.
پلی میان نسلها
یکی از مسائلی که نه فقط کشور ما که جهان با آن دست و پنجه نرم میکند شکافهای بین نسلی است که با سرعت فزایندهای در حال رشد هستند. این شکافها گاه آنقدر رشد میکنند که دو فرد از اعضای یک خانواده مانند والدین و فرزندان که از دو نسل متفاوت هستند نتوانند درک متقابلی از یکدیگر داشته باشند. اینجاست که خردهفرهنگها وارد کار میشوند و میتوانند اغلب به عنوان پلی میان نسلها عمل میکنند. آنها سنتها، آیینها و دانشهای بومی را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکنند و به این ترتیب، پیوستگی اجتماعی و فرهنگی را تقویت میکنند. این انتقال فرهنگی به حفظ میراث تاریخی و فرهنگی کمک میکند و از فراموشی ارزشهای بنیادین جلوگیری میکند. این خرده فرهنگها گاه میتوانند برگرفته از سنتهای برگرفته از سرزمین آباء و اجدادی باشد و گاه خرده فرهنگی که از یک عنوان سینمایی مانند جنگ ستارگان یا انیمه وانپیس باشد.
دست خالی سینمای ایران
اکنون که با اهمیت خردهفرهنگها برای یک جامعه در معنای عام آن آشنا شدهایم وقتی با این دید به سینمای ایران مراجعه کنیم تازه میفهمیم که سینمای ایران در خلق و بازنمایی خردهفرهنگها چقدر تهی است و نتوانسته است در این امر برای مخاطبان خود آورده چندانی داشته باشد. اگر بخواهیم خردهفرهنگهایی که سینمای ایران در سالهای اخیر به بازنمایی پرداخته است چیزی بیشتر از بازنمایی خردهفرهنگ بزهکاری پیدا نمیشود که آثاری مانند «مغزهای کوچک زنگزده»، «شنای پروانه» و سریال نمایش خانگی «یاغی» را میتوان شناختهشدهترین نمایندههای این خردهفرهنگ دانست.
خردهفرهنگ بزهکاری مجموعهای از ارزشها، هنجارها، نمادها، باورها، رفتارها، الگوها، سبک زندگی و قوانین غیررسمی گروههای بزهکار یا گروههای انحرافی جامعه است. سینمای ایران با استفاده از امکانات رسانهای و هنری خود، بازتابی از شرایط این خردهفرهنگها ارائه میدهد. مطالعه موردی فیلمهای ایرانی نشان میدهد که ۱۱ مضمون اصلی در بازنمایی خردهفرهنگ بزهکاری وجود دارد: هنجارها، نوع پوشش، جایگاه اجتماعی، کلمات و ادبیات، مقدسات، ارزشها، مشاغل، تفریحات، خانواده، اخلاق، و محل زندگی. این مضامین، ویژگیهای مشخصی از خردهفرهنگ بزهکاری را به تصویر میکشند و میتوانند بر ادراک و تصور عمومی از این خردهفرهنگ تأثیر بگذارند.
برش
آینهای از جامعه
خردهفرهنگها، به مثابه آینههایی از جامعه، نه تنها بازتابدهنده نیازها، آرزوها و ناکامیهای گروههای مختلف هستند، بلکه میتوانند بهعنوان موتور محرکه خلاقیت و تحول فرهنگی عمل کنند. از «جنگ ستارگان» که خردهفرهنگی جهانی را با هوادارانی متعصب و خلاق شکل داده تا خردهفرهنگهای بومی که ریشه در سنتها و باورهای محلی دارند، این پدیدهها نشاندهنده قدرت فرهنگ در ایجاد هویتهای جمعی و تقویت پیوندهای اجتماعی هستند. اما وقتی به سینمای ایران نگاه میکنیم، با خلأیی تأسفبار مواجه میشویم؛ سینمایی که نتوانسته است بهجز بازنمایی خردهفرهنگ بزهکاری، تنوع و پویایی خردهفرهنگهای دیگر را به تصویر بکشد یا خود خالق خردهفرهنگی تأثیرگذار باشد.
آثاری چون «مغزهای کوچک زنگزده» و «شنای پروانه» هرچند در بازنمایی خردهفرهنگ بزهکاری موفق عمل کردهاند، اما این تمرکز یکجانبه، تصویری ناقص و گاه کلیشهای از جامعه ایرانی ارائه میدهد. سینمای ایران میتواند و باید فراتر از این محدوده حرکت کند و به خلق یا بازنمایی خردهفرهنگهایی بپردازد که تنوع فرهنگی، هویتهای جوانان، یا حتی ارزشهای نوظهور اجتماعی را منعکس کنند. چرا ما در سینمای ایران معادل فرهنگی «جنگ ستارگان» نداریم که بتواند نسلی را با خود همراه کند و هویتی جمعی خلق کند؟ آیا زمان آن نرسیده که سینمای ما از بازنمایی صرف معضلات اجتماعی فراتر رود و به خلق دنیاهای تخیلی یا بازسازی خردهفرهنگهای مثبت و الهامبخش بپردازد؟
خردهفرهنگها میتوانند شکافهای نسلی را پر کنند، تنوع را به جامعه هدیه دهند و نوآوری را تقویت کنند. سینمای ایران، با ظرفیت عظیم روایی و بصری خود، باید به این میدان وارد شود و به جای محدود شدن به بازنمایی تاریکیها، روشناییهای فرهنگی را نیز به تصویر بکشد. این نه تنها یک نیاز فرهنگی، بلکه یک مسئولیت اجتماعی است که سینمای ما باید به دوش بکشد.