چند مدتیه که کمپانی والت دیزنی شروع کرده به ساختن لایواکشن از انیمیشنهای محبوب و کلاسیک خودش که البته دلیلش هم مشخصه؛ کدوم آدم عاقلی وقتی محصولی رو داره که میدونه فروشش تضمین شده است ازش استفاده نمیکنه؟ اما این وسط والت دیزنی که سابقه خراب کردن رویا هم کم نداره این وظیفه خودش رو توی ساخت لایواکشنها هم به خوبی انجام داده و این جور که به نظر میآد داره انجام میده. تو این مطلب میخوام دنبال علت ضعیف بودن لایو اکشنها بگردم و ببینم چرا لایواکشنهایی که وقتی برای اولین بار از خبر ساختشون خوشحال شدیم الان داریم سعی میکنیم از حافظه خودمون پاکشون کنیم تا اون حس نوستالژیک قشنگ انیمیشن از بین نره!.
بهتره قبل از هر چیز ببینیم اصلاً به چی میگن لایواکشن و این پدیده از کجا اومده؛ لایو اکشن به معنی (حرکتِ زنده) نوعی فیلمسازی یا فیلمبرداری است که به جای پویانمایی از تصویربرداری استفاده میکند. گاهی آثار هنری زنده را با پویانمایی ترکیب میکنند. لایو اکشن برای تعریف نوعی فیلم، بازی ویدئویی یا رسانه بصری مشابه استفاده میشود. گاهی پویانمایی رایانهای مدرن، با عنوان (لایو اکشن) توصیف میشود، مانند برخی گزارشهای رسانهای دربارهٔ بازسازی شیرشاه در سال ۲۰۱۹. طبق تعریف دیکشنری انگلیسی کمبریج، لایو اکشن ([شامل] انسانهای واقعی یا حیوانات است، نه مدلها یا تصاویر کشیده یا تولید شده توسط کامپیوتر). با تشکر از ویکیپدیا خیلی خیلی خلاصه فهمیدیم که به چی میگن لایو اکشن؛ البته طبق تعریف بالا فیلمهایی مثل انتقامجویان هم لایواکشن حساب میشن یا نه؟ اگه نظری دارید درباره این سوال خوشحال میشم بدونم.
یکی از نقاط قوت لایواکشنهای دیزنی بدون شک جنبه فنی این آثاره اما همونطور که خودتون هم میدونید گرافیک یه اثر همه چیز نیست و متاسفانه توی این عصر شکوفایی تکنولوژی هنوز لایواکشنهایی داریم که به قول معروف گرافیکشون زار میزنه؛ بله درست حدس زدید لایواکشن بانو و ولگردن اونقدر ضعیف بود که من رو مجاب کنه قبل از اینکه داستانش رو ببینم چیه از خیر دیدنش بگذرم. البته اگر شما تونستید این لایواکشن رو ببینید بهتون تبریک میگم شما یه عاشق واقعی هستید که زشتی محبوب در شما اثری نکرده! پس اگر کامل دیدید این لایواکشن رو حتما نظرتون رو بگید.
یکی دیگه از نکاتی که باعث شده دیزنی بتونه رویای بچگی ما رو خراب کنه بحث آمریکایی کردن این لایواکشنها است. میدونم حرفم یک کم مبهمه پس بیشتر توضیح میدم؛ انیمیشنهای کلاسیک دیزنی هر کدوم داستانی کهن از یک جای این کره خاکی بود. شیرشاه از آفریقا، علاءالدین از خاورمیانه و مولان از چین و مری پاپینز هم یه داستان فولکلور آمریکایی. اما توی لایواکشنها هم باز همین داستانهای کهن از نقاط مختلف جهان رو میبینیم؟ شاید در ظاهر این جور باشه اما اگه عینک ذرهبینی خودتون رو بزنید روی دیگه این سکه پیدا میشه. دوتا مثال از دوتا انیمیشن معروف میزنم؛ لایواکشن علاءالدین که برای من یه شکست بود اواسط فیلم وقتی موسیقی شروع میشه و میخوای پرت بشی به خاطرات کودکی خودت بیتباکسی که جینی که یه شخصیت خیالی که انحصاری تمدنهای خاور میانه است و رقص هیپهاپی که توی فیلم هست مثل یه دیوار بتونی جلویت سبز میشه و اینجاست که علاءالدین دیگه یه داستان از خاورمیانه نیست و آمریکایی شده.
مولان یکی دیگهاز لایواکشنهای دیزنی که به درد علاءالدین دچار شده؛ تمام بار طنز انیمیشن مولان بر عهده اژدهای دوست داشتنی اون موشو بود همچنین موشو نمادی از امپراطوری چین هم محسوب میشه. اما توی لایواکشن مهمترین رکن داستان که نماد امپراطوری و پیش برنده داستانه حذف میشه و در عوض مفاهیم فمنیستی وارد داستان شده مفاهیمی که در آمریکا پررنگتر از دیگر نقاط جهانه و باز میبینید که لایواکشن مولان دیگه یه داستان کهن از چین نیست بلکه یکع داستان آمریکایی است که در چین روایت میشه.
نکته آخر که مهمترین علت این روند شکست و گاهی پیروزی برای لایواکشنهای دیزنی است نکتهای نیست جز ما!. بله ما به عنوان مخاطب اثر مهمترین علت شکست این لایواکشنها هستیم. همیشه موقع ساختن هر اثری این مخاطب هدف اون اثره که مشخص میکنه داستان فیلم چطور پیش بره و برای کارگردانهای این لایواکشنها این سختترین تصمیم بوده که عموما هم تصمیم درستی نگرفتند. مهمترین سوالی که قبل از ساختن این لایواکشنها به وجود اومده این بوده که این اثر برای بچهایی ساخته بشن که پدر و مادرهای الان هستند یا برای یچههای این پدر و مادرها فیلم ساخته بشه. لایواکشنهای دیزنی بین این دو مخاطب متاسفاهه سردرگم شدند گاهی لایواکشن برای پدر و مادرها ساخته شدند و گاهی این انیمیشنها برای بچهها ساخته شده.
تجربه ثابت کرده که اگر لایواکشن و شخصیتهای انیمیشن همراه با مخاطبان اصلی خودشون (طیف جوان امروز که گاهی صفت پدر و مادر هم یدک میکشه) رشد کنند نتیجه بهتری رو شاهد هستیم مثل لایواکشن ملفیسنت یا لایواکشنهایی مثل پیتر خرگوشه یا پدینگتون. نکته مشترک تمام لایواکشنهای دیزنی که سهم زیادی هم در شکست این آثار داره همین سرگردانی لایواکشنها است.