
هاتف علیمردانی کارگردانی که او را با فیلمهای درامش چون هفت ماهگی، کوچه بینام میشناسیم در جدیدترین اثر «کج پیله» خود سراغ ژانر پرطرفدار امروز یعنی کمدی رفته است. کج پیله با اینکه در ژانر کمدی است اما مانند دیگر فیلم این کارگردان یعنی «کلمبوس» با جریان معمول کمدیهای سینما متفاوت است و در دسته کمدیهای انتقادی قرار میگیرد اما باید گفت که نمیتواند به پای کلمبوس برسد بیشتر از اینکه مانند آن نسبت به جامعه خود نقد داشته باشد تبدیل به فیلمی سردرگم شده که نمیتواند پیام خود را منتقل کند. در کنار این موضوع کج پیله هم مثل دیگر فیلمها با انتشار تیزری در فضای مجازی سعی کرد تا مخاطبان را به تماشای فیلم وا دارداما انتشار این تیزر خود به یکی از حواشی فیلم تبدیل شد که اکنون با اینکه بحث درباره آن کم شده است اما سوالهای زیادی را پیش کشیده است که در ادامه به آنها میپردازیم.
شروع از پرده دوم
کج پیله داستان زنی به غایت پولدار و ستاره سینما به نام سیما زرپور (الناز شاکردوست) است که به واسطه پاپوشی که برای راننده او اسد (الناز شاکردوست) دوختهاند به او ظنین میشود و آن را با اینکه چهارده سال است میشناسد و اعتماد کامل به او دارد از کار اخراج میکند. همین عمل او باعث میشود تا کائنات انتقام اسد را بگیرد. هنگامی او برای تبلیغ یک شامپو به صورت مردانه گریم میکند این گریم او را در دنیای واقعی تبدیل به اسد میکند و کاراکتر سیما زرپور از حافظه دنیا پاک میشود گویی که تاکنون اصلا وجود نداشته تا وقتی که سیما به اشتباه خود پی میبرد.
کج پیله به خودی خود عیبهای زیادی دارد که نوشتن تمام آنها از حوصله خارج است، اما مهمترین ضعفی که داستان فیلم را تحت تاثیر قرار داده است عدم کاراکترپردازی آن است. این فقدان پرداختن به شخصیتها آنچنان پررنگ است که گویی فیلم از پرده دوم آغاز شده و یک سوم ابتدایی آن که شامل معرفی شخصیتها و عمق دادن به آنها است را از دست دادهایم و معدود دیالوگها یک قابهایی که قرار است کاراکترها را معرفی کنند هم از پس چنین داستانی بر نمیآیند.
راه کج کجپیله
نکته دیگر درباره کمدی کج پیله است؛ همانطور که پیش از این هم گفتیم این فیلم در ادامه دیگر فیلم علیمردانی قرار است طنزی انتقادی از کار دربیاید اما در ماموریت خود شکست میخورد که علت آن به تصمیم فیلمساز برمیگردد. علیمردانی درست زمانی که شخصیت اصلی داستانش از یک زن پولدار وارد قالب یک مرد متاهل که با فشارهای زندگی دست و پنجه نرم میکند و بستر را آماده میکند تا مانند کارگردانان بزرگ با شوخی فقر را به استهزا بگیرد نوع شوخی خود را عوض میکند و کج پیله تبدیل میشود به کمدیهای نوجوانپسندی که دورهاش گذشته. اسد دروغین که نخستین بار میفهمد تبدیل به مرد شده نیمتنه پایین خود را با وحشت نگاه میکند و همسرش (نعیمه نظامدوست) شبهنگام که پس از اینکه دخترشان را به تختخواب برده روی تختخواب دنبال شوهرش میافتد که قولش را عملی کند! و سکانسهایی از این دست نه تنها کمدی نیستند که مخاطب را نیز پس میزنند.
البته که اگر کج پیله را در از فاصلهای بسیار دور نگاه کنیم که چیزی در حد پیرنگ داستان مشخص باشد و باتوجه به سابقه علیمردانی در نویسندگی آثارش باید گفت که این فیلمساز قلمی خوب در نویسندگی دارد اما این قلم در کج پیله به راه کج رفته است. این راه کج هم میتوان ناشی از این دانست که فیلمساز سعی کرده است با فاصه گرفتن از خطی که تا امروز پی گرفته خود را نزدیک به جریان معمول کمدی در سینما کند، جریانی که مشخص است علیمردانی از آن فاصله بسیاری دارد که این خود از نقط مثبت این کارگردان است که بلد نیست مانند کمدیهای مبتذل فیلم بسازد. اما نزدیک شدن به این جریان با تولید کج پیله باعث شده حتی گاهی پایینتر از اینگونه آثار قرار بگیرد.
پازل آشفته
بازی بازیگران این فیلم هم تکمیلکننده این پازل آشفته است؛ کجپیله با اینکه در تیم بازیگری خود نامهای شناخته شدهای دارد اما در عمل انتظاری که از این تیم میرود برآورده نمیشود. الناز شاکردوست که در این فیلم در دو نقش ظاهر شده است به عنوان کاراکتر محوری فیلم بار اصلی داستان و موقعیتهای کمدی بر دوش اوست. شاکردوست که تاکنون بازیهای درخشانی را از او در فیلمهایی مانند شبی که ماه کامل شد یا علفزار شاهد بودیم در کجپیله چیز خاصی از او نمیبینیم البته که این نکته را نباید فراموش کرد که کاراکترهای او در فیلمهایی که نام برده شد با شخصیت سیما فاصله ای کهکشانی دارد.
همچنین وقتی الناز شاکردوست در قالب اسد قرار میگیرد زمانی است که این نقش را باید در عین اینکه جدی باشد در موقعیتهای کمدی قرار بگیرد.علیمردانی و شاکردوست برای رسیدن به فرمول کمدی در کاراکتر اسد تصمیم گرفتهاند که به جای خلق موقعیت بر روی حرکات غلو شده و اگزجره شاکردوست هنگام راه رفتن، دویدن سرمایهگذاری کنند که نتوانسته آنگونه که باید و شاید موفق عمل کند.
دیگر بازیگری که نقش عمده ای در خلق کمدی این فیلم دارد نعیمه نظام دوست است. این بازیگر که توانست با شوخیهای خود در برنامه جوکر برند خود را به عنوان یک بازیگر طناز نوسازی کند همان مسیر را پیش گرفته است و شاهدیم که در هر برنامه و اثر نمایشی مثل فیلم کجپیله همان شخصیت را تکرار میکند و این تکرار و صدالبته نوع شوخیهای او که انتقادهای فراوانی به آن وارد شده حتی جامعه هواداری او را نیز خسته و با انتقاد روبرو کرده است. بازی وی آنقدر در این فیلم مصنوعی و بیکیفیت است که حتی عامهپسندترین مخاطبان سینما را هم که با هر فیلمی ارتباط میگیرند و وارد دنیای آن میشوند را پس میزند و کجپیله را تبدیل به نمایشهای کمدی کرده است.
مثل سکانسی که اسد وارد خانه میشود و همسرش اصرار به گرفته بوسه از او میکند گویی که این کار عملی خاص است آن هم زمانی که قبل از اکران تمام تبلیغات فیلم بر گریم مردانه الناز شاکردوست تاکید دارد. دیگر بازیگران این فیلم مثل سروش صحت، نیما شعبان نژاد و... هم آنقدر خنثی هستند که نکتهای درباره آنها نمیماند که گفته شود و گزافه نیست اگر ادعا شود که هر کسی توان بازی در آن نقشها را داشت.
یک فیلم متفاوت!
از خود فیلم که گذر کنیم به حواشی آن میرسیم؛ حاشیه هایی که حتی از خود فیلم هم فراتر رفت و تهیهکنندگان و مسئولان سینمایی را وادار به واکنش و انتشار متنهایی در خصوص آن کرد. این حاشیه به وقتی برمیگردد که پخش کننده فیلم تیزری از رقص الناز شاکردوست در قامت شخصیت اسد تهیه کرد که همراه با پستهای تبلیغاتی نظامدوست و شاکردوست برای فیلم به شکل گستردهای در فضای مجازی منتشر شد که واکنشهای منفیای در پی داشت و در قدم اول علی سرتیپی پخشکننده فیلم را به واکنش وادار کرد.
سرتیپی در یادداشتی عنوان کرد: بخشی از تصاویر پخش شده در فضای مجازی به نسخهای که قرار است در سینما اکران شود ارتباطی ندارد. او افزود: با اکران «کج پیله» بعد از مدتها فیلمی متفاوت از دیگر فیلمهای طنز اکران خواهد شد و ویژگیهایی دارد که برای نخستین بار روی پرده سینما میبینیم. پس از آن بود که مجتبی بهزادیان مدیرکل دفتر نظارت بر عرضه و نمایش فیلم سازمان سینمایی با ارائه توضیحاتی از فضای بوجود آمده ابراز تاسف کرد و افزود: این تصاویر که بخش های اصلاح شده فیلم است در صفحه شخصی یکی از عوامل فیلم منتشر شد که با تذکر به تهیه کننده و پخش کننده اقدامات لازم صورت گرفت و حذف شد. وی ادامه داد: طبق اخطار به تهیه کننده و پخش کننده فیلم مذکور مقرر شد دفتر پخش به سرعت نسبت به جمع آوری این تصاویر اقدام کند و در گفت و گویی نیز این موضوع اعلام رسانه ای شد. بهزادیان در پایان با تاکید براینکه سازمان سینمایی در کنار خانواده نجیب سینمای ایران است، گفت: در مجموعه سازمان سینمایی تلاش داریم فیلمهای سینمایی با کمترین سوءتفاهم در فضای اجتماعی ایران فرصت نمایش عمومی پیدا کنند و این مهم محقق نخواهد شد مگر اینکه سازندگان آثار سینمایی، قواعد و ضوابط اکران در سینمای ایران را رعایت کرده و به مشورتهای فنی و سینمایی دستگاه نظارت احترام بگذارند.
اما فیلم اکران شد و مشخص شد که تیزر نه تنها بیارتباط با فیلم نبود که برگرفته از قلب فیلم و مهمترین سکانس فیلم بود و در سینماها نیز اکران شد. حالا با وجود چنین واکنشهایی این سوال پیش میآید آیا فیلم واقعا اصلاح شده است؟ آیا نسخهای غیر از آنچه اجازه نمایش گرفته است در سینما اکران شده است یا ماجرایی دیگر در جریان است؟ ماجرا هر چه که باشد به قول علی سرتیپی با کمدی متفاوتی روبرو هستیم اما مهم است که این تفاوت چه باشد.