از بچگی و توی خیلی از فیلم، سریال، کتاب و صحبت افراد موفق دیدیم که دلیل موفقیت خودشون رو کار سخت و پشتکار معرفی کردند، اما آیا واقعا این حرف ها واقعیت داره؟ توی این مقاله قراره دقیق تر و علمی تر به این کلیشه مهم بپردازیم. پس حتما تا جایی که حوصلتون میکشه با من همراه باشید.
خب اول بهتره از این دو رقیب دیرینه تعریفی داشته باشیم.
شانس، بین آدم ها تعاریف مختلفی داره، ولی بطور کلی میشه شانس رو اتفاق یا پیشامدی بیان کرد که بدون دلیل اتفاق می افته و در زندگی یک موجودی، تاثیر مثبت یا منفی میذاره.
از این رو خوش شانسی و بد شانسی رو میشه بر اساس تاثیر این اتفاق ها بیان کرد.
واقعا لازمه این رو هم توضیح بدم؟ فک کنم دقیقا 100 درصدتون که در حال خوندن هستین با معنی کار سخت آشنایید :))).
با تعریف چند داستان و اتفاق جالب میخوام نظر افرادی رو تغییر بدم که موفقیت رو فقط حاصل تلاش و کار سخت میدونن .
مالاریا و جنگ
در 14امین سال جنگ ویتنام و آمریکا که چین حامی ویتنام بود، زنی به نام "یویو تو" سرپرست گروهی از محققین شده بود که مشغول انجام یک پروژه مخفی بودند. هدف از انجام این پروژه یافتن درمانی برای بیماری مالاریا بود.
به نقل از خانم "یویو تو" بعد از ماه ها تلاش، این تیم تحقیقاتی بعد از بررسی 600 عدد گیاه توانستند به 2000 نسخه داروییِ احتمالی دست پیدا کنند که بعد ها تعداد اون رو به 380 مورد کاهش دادند که برای اثر گذاری محتمل تر بودند.
متاسفانه هیچ کدوم از این نسخه ها تاثیری در درمان مالاریا نداشتند، بجز یک نسخه که از عصاره گیاه افسنطین (خاراگوش) بدست آمده بود. اگرچه که نتایج آزمایش این گیاه بسیار امیدوارانه بود ولی به این دلیل که اکثر مواقع این گیاه از خود تاثیری نشان نمیداد، تحقیق بر روی افسنطین نیز منتفی شد.
بعد از دوسال تحقیق و نتیجه نگرفتن، تیم تحقیقاتی "یویو تو" کارشان رو دوباره از صفر شروع کردند و نتیجه آزمایشات را برای بار دوم بررسی کردند به امید اینکه شاید نکته ای را نادیده گرفته باشن که به طور اتفاقی "یویو تو" متوجه جملهای در کتاب "کتاب راهنمای نسخه های اورژانسی" شد. تنها اشتباه آنها حرارت زیاد موقع عصاره گیری از این گیاه بود که باعث از بین رفتن تاثیر درمانی آن میشد. پس از سال ها تلاش بالاخره این تیم موفق به تهیه دارویی شدند که بطور 100 درصد در درمان مالاریا موثر بود.
ولی این پایان همه چیز نبود، به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی چین در آن دوره، محققین مجبور بودند برای آزمایشات انسانی، دارو را روی خود امتحان کنند که خوشبختانه دارو با موفقیت جواب داد.
نکته حائز اهمیت در مورد این داستان اینه که اگه هر یک از موارد شانس و کار سخت غایب بود، انسان های بیشتری سر بیماری مالاریا جونشون رو از دست میدادن.
کلیشه همیشگی
تمامی دوستانی که دور و برم مشاهده کردم حداقل یکبار از خودشون این سوال رو پرسیدن که اگه ایران به دنیا نمیومدن، زندگیشون چطوری میشد؟ حتما شما هم به این سوال و جواباش فکر کردین.
تاریخ تولد (حتی ماه و فصل تولد)، دین، رنگ پوست و خیلی چیز های دیگه که ما تاثیری توی انجامش نداشتیم اثر بسیار زیادی روی روند زندگی یک آدم دارند و به هیچ وجه نمیشه این مورد رو انکار کرد.
رابطه برخی بیماری ها و فصل تولد
بر اساس تحقیقات انجام شده متولدین فصل بهار بیشترین آمار خودکشی را دارند. به این علت که متولدین این فصل با توجه به نور زیاد و آب و هوای عالی، سیستم روانی خود را شکل دادهاند، بر این اساس در آینده احتمال بیشتری دارد که این افراد دچار افسردگی شوند و خودکشی کنند.
این فقط یکی از تحقیقات انجام شده میباشد و روابط زیادی بین بیماری ها و شاخصه های جسمی با فصل تولد وجود دارد که بدلیل طولانی شدن متن از ذکر آنها خودداری میکنم.
ثروت و شانس
پول بهتر است یا شانس؟ تقریبا هردو مکمل همند.
- "گرگوری کلارک" اقتصاد دان انگلیسی با تحقیقی که بر روی میزان ثروت والدین و فرزندان در سرتاسر دنیا و در بازه زمانی 800 ساله انجام داد به این نتیجه رسید که رابطه مستقیمی بین ثروتمندی خوانواده و فرزندشان وجود دارد. وی جمله "the rich beget the rich, the poor beget the poor" را به عنوان نتیجه تحقیقات خود ارائه کرد.
- وارن بافتِ اقتصاد دان و سرمایه گذار، یکی از ثروتمندترین انسان های دنیاست که شخصا دلیل موفقیتش را در دو کلمه خلاصه میکند: "Ovarian Lottery" به این معنی که برنده قرعهکشی موقع تولد شده. Ovarian Lottery اشاره به زمان و محل تولد فرد دارد.
آیا میدانید دلیل اول برای شروع به انجام کار سخت و تلاش زیاد چیه؟ انگیزه و اشتیاق درونی.
این عوامل باعث میشن که فرد، بدون خستگی(شایدم با کمی خستگی) در راهِ هدفی که داره قدم بذاره و تلاش بکنه.
سوال مهم تر: فرد کی با انگیزه و مشتاق میشه؟
اینجاست که ماجرا کمی جالب تر میشه، اغلب مواقع شروع این احساسات بر حسب شانس هست و احتمال داره که ینفر یهویی پر انگیزه بشه یا نشه.
اما همه چیز به اینجا ختم نمیشه. این دو عامل هیچ وقت دشمن هم نیستن و اونطوری که ازشون یاد میشه روبروی هم قرار نگرفتن. برعکس این دو، همیشه مکمل هم هستن و همونطور که شانس در شروع به تلاش کردن موثره، تلاش کردن هم تو شانس آوردن موثره.
شانس این که توی بیابون دنبال آب بگردین و آب پیدا کنید بیشتر از اینه که وسط بیابون بشینید و منتظر باشید آب پیدا بشه
یعنی احتمال شانس آوردن (از نوع مثبت) موقعی که تو مسیر مورد نظرتون در حال انجام عمل مفیدی هستید به مراتب بیشتر از وقتیه که نشستین و منتظرید تا شانس در خونتون رو بزنه و موفقیت رو تقدیمتون کنه.
اگه دنبال موفقیت هستید، چاره ای جز حرکت و تلاش به سمت هدفتون ندارید ولی باید تو ذهن داشته باشید که موفقیت 100% تنها با کار سخت و پشتکار به دست نمیاد ولی میتونید با این عمل ها به موفقیت نسبی دست پیدا کنید.
در عوض چیزی که نباید نگرانش باشید اتفاق افتادن خوش شانسی هست و باید به این فکر کنید که بدون شانس هم میشه موفق شد، شاید وقتی مشغول کار هاتون هستید، اون اتفاقِ خوب بیوفته (که احتمال افتادنش هم بیشتره در این حالت).
این رو هم به خاطر داشته باشید وقتی به چیزی که میخواستید رسیدین و موفقیت 100درصدتون رو کسب کردین، تنها دلیل جایگاهتون رو خودتون ندونید که فقط باعث تکبر میشه.