بامداد روز ۲۱ تیرماه ۱۴۰۰ موزیک کیو۶۹ از حصین در واکنش به موزیک بلیط فدایی (از تشکل ملتفت) منتشر شد.
میتوان گفت رپ فارسی از دوره ابتدایی خود عبور کرده و این اهنگ سرآغاز دوره ای تازه در رپ فارسی است که تمامی افراد و تشکل ها واکنش های معنایی به عملکرد یکدیگر داشته اند و به بلوغ کافی نسبت به فعالیت خود رسیدهاند.
بعبارت ساده تر هر رپر و تشکل و آهنگساز خبرهای در جریان رپ فارسی بخوبی میداند که در چه زمینهای و چه موضوعی باید فعالیت کند و چه مرزبندی با سایرین داشته باشد.
پختگی لازم در هرکدام از نفرات ابتدایی(نسل اول) رپ فارس به وجود آمده و شکل مسنجم تری پیدا کرده.
برای مثال سروش هیچکس دیگر مانند سالهای ابتدایی تمایل بسیار کمی نسبت به انتشار دیس ترک دارد و به تعبیر شخصی، شَان خود را بالاتر از این حواشی درنظر میگیرد و از فدایی برای حمله به رفقای قدیمی و رقبای جدید استفاده میکند.
یا سهراب اِمجی (از گروه زدبازی) که به وضوح در حال فعالیت تجاری-حکومتی اش است و اتفافا در موزیک 'عشق است' به روشنی به آن اشاره میکند.
همچنین یاس با تمرکز بیشتری نسبت به قبل پیگیر رفع دغدغه های اجتماعی در آهنگ هایش است که مدت ها برایش بذر کاشته بود.
حصین هم پس از عبور از دوران پرشور نوجوانی در این سالها عاقلانه تر و سنگین تر به اتفاقات پیرامونش واکنش نشان میدهد هرچند برخی حواشی با اینستاگرامرها در شان و اندازه او نبود.
پیشرو هم با خروج از ایران به رویای آزادی کامل در بیان اعتقاداتش رسیده و حالا میتواند با سرعت بیشتری به پیشبرد اهدافش برسد.
شاید شماهم مثل من منتقد سرسخت تتلو باشید اما نمیتوان نگفت که اوهم پس از چشیدن سردو گرم روزگار، در مرزبندی ها و موزیکش به استایل مورد نظرش رسیده.
سایر افراد نسل یک مانند سامان ویلسون و بابک تیغه و افشینیار۲ و مَهدادماف و فلاکت و امیرقیامت و ساتراپ وامیرعلیA2 و... پس از سالها سکوت و درگیری در مشکلات زندگی شخصی بازگشته اند تا گام دوم رپ فارسی قوی تر از قبل بصورت پُررنگ نسبت به قبل پیش برود.
اما در خصوص بهرام ، نقد من در مطلب ' آلبوم گذار بهرام؛ اسطورهای که شدیداً نقد نیاز است! ' همچنان پابرجاست و معتقدم که رپر دور از وطن نمیتواند دیگر یک رپر-مدنی باشد!
بعبارتی دور بودن و نداشتن درک درست از اتفاقات کَف جامعه باعث میشود تا گزاره های فکری رپر با افراد وطن دو راه متفاوت را طی کنند!
اگر تعصب شدید دارید و از رپری در ذهنتان بُت ساختهاید از خواندن ادامه متن امتناع کنید!
چند موزیک آخر بهرام را که گوش کنید به وضوح میبینید که بهرام (به جز برای طرفداران پر و پا قرصش) دیگر حرفی برای گفتن ندارد. این موضوع فقط به کلام وی محدود نمیشود بلکه از لحاظ استایل رپی هم به مراتب اُفت شدیدی پیدا کرده که خب این امر مشهود است.
البته این موضوع دامن گیر افراد دیگری مانند سروش هیچکس هم شده؛ آلبوم مجاز هیچکس هرچقدر از لحاظ استاندارهای موسیقیایی و کلامی در سطح مطلوبی قرار داشت اما از لحاظ ارتباطی که هیچکس همیشه با کشف جامعه میگرفت (مانند البوم جنگل آسفالت) شکست خورده کامل بود. کما اینکه با نگاهی به واکنش های پس از آلبوم مجاز میتوان بسادگی فهمید که این اثر حتی با شنوندگان رپ فارسی هم نتوانست ارتباط چشمگیری پیدا کند.
همچنین ادعای فدایی در آهنگ بلیط مبنی بر اینکه صدای معترضان ایرانی آبان ۹۸ هست، درحالیکه روز و شب زندگی او متاثر از اعتراضات جنبش جلیقه زردهای فرانسه است. این ادعای او اما بیشتر شبیه توهین به کنشگران سیاسی و فعالین رسانهای منتقد در داخل کشور میباشد.
باید دقت کنیم که در این مطلب دور بودن از وطن به خودی خود یک اتهام یا ملعبه برای زدن رپرها در نظر گرفته نشده اما یک عامل برای تغییر ذائقه آنها در دراز مدت بوده است.
عواملی مانند نبود آزادی های لازم یا مشکلات مالی شدید در سالهای ابتدایی رپ فارس موضوعاتی نیست که بسادگی بتوان از آن گذشت. اتفافی که باعث رخنه پول های کثیف در میان رپرها شد و بسیاری را آلوده به خود کرد.
حال اما اوضاع کمی بهتر شده و در داخل هم میتوان با رعایت (اجباری) برخی لازمهها به فعالیت با شاخصه های رپر-مدنی ادامه داد.
این موضوع را بطور درخشان در آثار علی سورنا میتوان مشاهده کرد که آلبوم گوزن او با واکنش های تحسین برانگیزی در جامعه رپ فارس و حتی فراتر از آن همراه بود.
شاید بتوان گفت که نسل اول رپ فارس و بخصوص شخص سروش هیچکس توانستند گام اول را هرچند به سختی اما محکم بردارند، حال اما زمان آن رسیده تا نسل های تازه این جریام که از شمال تا جنوب کشور حضور دارند و رپرهای مستعدی هستند با تعقل بیشتر و بدور از هیجانات تحریک آمیز رپ فارس را به جلو پیش ببرند.
در این مسیر باید از شنوندگان ، سازندگان برنامه ، تهیه کنندگان و تنظیم کنندگان موسیقی و سایر شاخه های این درخت تنومند کمک گرفت تا روزی که رپ فارس همچو سایر دنیا به صورت قانونمند و البته آزادانه در جامعه فعالیت فرهنگی و اجتماعی داشته باشد.