گردآورنده و نویسنده: امیرعباس آقاشاهی مشاور کسب و کار(بیزینس کوچ)
هدف از بازاریابی ویروسی الهام بخشیدن به افراد برای به اشتراک گذاشتن پیام بازاریابی با دوستان، خانواده و سایر افراد است. تا رشد تصاعدی در تعداد دریافت کنندگان آن ایجاد شود. بازاریابی ویروسی به دنبال انتشار اطلاعات در مورد یک محصول یا خدمات از فردی به فرد دیگر از طریق دهان به دهان یا از طریق اینترنت است.

بازاریابی ویروسی، یک تکنیک فروش است که شامل اطلاعات ارگانیک یا دهان به دهان در مورد یک محصول یا خدمات است تا با سرعت فزاینده ای منتشر شود.
اینترنت و ظهور رسانههای اجتماعی، تعداد پیامهای ویروسی را در قالب میم، اشتراک گذاری، لایک و فوروارد به شدت افزایش داده است.
برخی از کمپینهای بازاریابی سعی می کنند ویروسی شدن را تحریک کنند. با این حال، بسیاری از اوقات، دقیقاً آنچه که ویروسی می شود یک راز باقی می ماند.
هنگامی که چیزی وایرال می شود، راهی بسیار موثر برای افزایش محبوبیت یک پیام است.
بازاریابی ویروسی می تواند دسترسی شرکت و در نهایت پایگاه مشتری آن را افزایش دهد.
در مورد بازاریابی ویروسی، "وایرال" به چیزی اطلاق می شود که به سرعت و به طور گسترده در بین مخاطبان پخش می شود. ااستفاده از بازاریابی ویروسی برای یک شرکت عمدی است، اگرچه توزیع یک پیام به صورت ارگانیک انجام می شود. به این ترتیب، رسانههای اجتماعی اکوسیستم کاملی را برای بازاریابی ویروسی فراهم می کنند، اگرچه ریشه در بازاریابی سنتی دهان به دهان دارد.
در حالی که این روش در اوایل تا اواسط دهه 2000 به طور گستردهتری مورد استفاده قرار میگرفت، هنوز در بین شرکتهای تجاری به مصرفکننده مبتنی بر اینترنت (B2C) رایج است. پذیرش گسترده شبکههای رسانههای اجتماعی - از جمله یوتیوب، X (توئیتر سابق)، اینستاگرام، اسنپ چت و فیس بوک - تلاشها برای بازاریابی ویروسی مدرن را فعال کرده و کارایی آنها را افزایش داده است.
یک نمونه پرکاربرد از بازاریابی ویروسی اولیه Hotmail است، سرویس ایمیل رایگان مبتنی بر وب که در سال 1996 راه اندازی شد و در پیامهای خروجی کاربران، یک آگهی جاسازی شده و پیوند مستقیم از گیرندگان را برای ثبت نام برای یک حساب کاربری شامل می شد. این عمل منجر به سریعترین رشد در میان شرکتهای رسانهای مبتنی بر کاربر در آن زمان شد.
مثال دیگری که نشان می دهد بازاریابی ویروسی چقدر می تواند متنوع باشد، چالشALS Ice Bucket Challenge است. چالش سطل یخ قبل از اینکه انجمنALS از آن برای افزایش آگاهی و ایجاد کمکهای مالی استفاده کند وجود داشت. با این حال، انتشار گسترده ویدئوهای سطل یخ ALS در رسانههای اجتماعی، حسی جهانی ایجاد کرد که آگاهی ALS را به طرز فوق العاده ای افزایش داد.
220 میلیون دلار
آیا میدانید مقدار کمکهای مالی که از چالش سطل یخ ALS جمع آوری شده است به 220 میلیون دلار میرسد؟
همه نمونههای بازاریابی ویروسی - عمدی یا تصادفی - سه چیز مشترک دارند: پیام، پیامرسان و محیط. هر بخش باید برای ایجاد یک کمپین بازاریابی ویروسی موفق عمل کند. کمپینهای بازاریابی ویروسی ممکن است توسط هر اندازه کسب و کار ایجاد شوند و می توانند به تنهایی یا بخشی از یک کمپین سنتی بزرگتر باشند.

این کمپینها ممکن است از چندین ابزار (مانند ویدیوها، بازیها، تصاویر، ایمیل، پیامهایی متنی و محصولات رایگان و...) استفاده کنند تا احساسات کاربران یا بینندگان را جلب کنند، آگاهی از یک علت ارزشمند را افزایش دهند و مصرف و اشتراکگذاری آن را آسانتر کنند. بازاریابی ویروسی اغلب به کمک یک اینفلوئنسر متکی است که شبکه بزرگی از دنبال کنندگان دارد.
با کمک شبکههای اجتماعی به عنوان یک «ضریبکننده نیرو»، بازاریابی ویروسی سریعتر از کمپینهای بازاریابی سنتی است و همچنین هزینه کمتری دارد. از آنجایی که می تواند در مدت زمان کوتاهی ترافیک زیادی دریافت کند، می تواند توجه رسانههای اصلی را نیز به دنبال داشته باشد. رسانههای اجتماعی همچنین میتوانند باعث از کار افتادن تلاشهای بازاریابی ویروسی شوند، زیرا پیامها تغییر میکنند، اشتباه تعبیر میشوند، هرزنامه تلقی میشوند، یا به طور اتفاقی فراخوانی میشوند. اندازه گیری موفقیت بازاریابی ویروسی نیز می تواند دشوار باشد.
بازاریابی ویروسی به شرکتها اجازه میدهد تا محصولات خود را با دستیابی به مشتریانی که معمولاً هدف کمپینهای بازاریابی سنتی آن ها نیستند، بهتر بازاریابی کنند. این دسترسی گسترده به شرکت اجازه می دهد تا وارد بازارهای جدید شود و به طور بالقوه پایگاه مشتریان خود را گسترش دهد. وایرال مارکتینگ وقتی خلاقانه انجام شود، شرکتها می توانند پاسخهای ویروسی را تحریک کنند.
به طور معمول، هزینههای بازاریابی ویروسی کمتر از کمپینهای تبلیغاتی سنتی است. به این ترتیب، تبلیغات اساساً رایگان است. شرکت میتواند با ایجاد یک تجربه مثبت برای مشتریانش، به طور رایگان برای خود تبلیغ اثرگذار داشته باشد. زمانی که مصرف کنندگان تجربیات مثبت خود را در مورد محصولات و خدمات یک شرکت با دیگران به اشتراک می گذارند.
از آنجایی که اینترنت امکان اشتراک گذاری آسان و سریع محتوا را فراهم می کند، بازاریابی ویروسی نیز می تواند باعث رشد نمایی و سریع شود. با این حال، توجه به این نکته مهم است که سرعت و سهولت اشتراک گذاری محتوا تا حد زیادی به این بستگی دارد که آیا شرکت از ابزارهای مناسبی استفاده می کند که این امکان را فراهم می کند یا خیر.

گاهی اوقات، بازاریابی ویروسی جرقه ای بر خلاف آنچه در نظر گرفته شده بود، ایجاد می کند. مصرف کنندگان تمایل دارند اخبار منفی را بیشتر از اخبار مثبت به اشتراک بگذارند و مطالعات نشان می دهد که مردم واکنش عاطفی قوی تری نسبت به اخبار منفی دارند. شلوغی منفی می تواند برای تجارت مضر باشد و گاهی اوقات بازیابی آن سخت است.
اندازهگیری اثرات بازاریابی ویروسی دشوار است، زیرا تعیین اینکه آیا سرنخ یا فروش ناشی از آن است، دشوار است. و هیچ اتفاق نظری بین مشاغل در مورد چگونگی اندازه گیری موفقیت آن وجود ندارد.
اگر مشتریان بر این باورند که کمپین ویروسی حریم خصوصی و امنیت آنها را به خطر می اندازد، احتمالاً به اشتراک نخواهند گذاشت. در نتیجه، ماموریت بازاریابی شرکت با شکست مواجه می شود و ممکن است شهرت آن لکه دار شود. کمپینهای بازاریابی ویروسی آینده ممکن است تحت تأثیر تلاشهای ناموفق قبلی قرار گیرند.

مزایا
· دسترسی گسترده تر
· رشد سریعتر و تصاعدی
· هزینههای کمتر
معایب
· انتشار اخبار منفی
· دشواری در اندازه گیری
· عدم موفقیت در وایرال شدن
کسب درآمد از یک ویدیوی وایرال شده، معمولاً از طریق ملزم کردن مشترکین به پرداخت هزینه برای مشاهده آن یا اجازه دادن به شرکتها برای تبلیغ برای مخاطبان شما در ازای دریافت هزینه انجام میشود. شرکتها یا به سازنده پول می پردازند تا محصولات یا خدمات خود را ذکر کند یا تبلیغات ایجاد شده توسط شرکت را قبل، در حین یا بعد از ویدیوهای خود اجرا کنند.
راههای دیگری غیر از موارد ذکر شده برای کسب درآمد از یک ویدیوی وایرال شده وجود دارد. برای مثال، سازندگان میتوانند در ازای دریافت پول به اشخاص ثالث اجازه دهند از محتوای آنها استفاده کنند.
شفاف بودن به معنای صادق بودن و باز بودن در مورد عملیات و انگیزه هاست. شفافیت در بازاریابی ویروسی مهم است زیرا مصرفکنندگان بیشتر از کمپینهای بازاریابی سنتی انتقاد میکنند و شرکتها را بیشتر از قبل مسئول اعمال خود میدانند. تقریباً 94٪ از مصرف کنندگان احتمالاً به شرکتهایی وفادار هستند که در بازاریابی شفاف هستند.
سیدینگ یک تکنیک بازاریابی است که در آن شرکت ها به طور هدفمند اطلاعات یا محتوای ویروسی را برای انتخاب کاربرانی که فکر می کنند به طور موثر کمپین را به اشتراک می گذارند، توزیع می کنند. اغلب، اینفلوئنسرهای رسانههای اجتماعی به عنوان بذرهایی برای انتشار کلمه و درخواست بازخورد در مورد یک محصول انتخاب می شوند.

ابتدا هدف از ویروسی شدن را مشخص کنید. آیا به دنبال بهبود تصویر برند خود یا افزایش آگاهی هستید؟ سپس درباره مخاطبان خود اطلاعات بیشتری کسب کنید. گزارش رسانههای اجتماعی منبع خوبی از اطلاعات در مورد آنچه توسط مخاطبان هدف شما ترجیح داده می شود، میباشد. محتوایی که می خواهید ویروسی شود باید طوری پیکربندی شود که بتوان آن را به راحتی و به سرعت به اشتراک گذاشت. در غیر این صورت، کمپین احتمالاً در ابتدا شکست خواهد خورد. اطمینان حاصل کنید که محتوایی که میخواهید به اشتراک گذاشته شود، ارگانیک و مرتبط باشد. در نهایت، از ترندها و هشتگ ها برای تبلیغ محتوا استفاده کنید زیرا توجه دنبال کنندگان شما را به خود جلب می کند.
ابزارهای زیادی وجود دارد که شرکتها می توانند در کمپینهای بازاریابی ویروسی خود از آنها استفاده کنند. شرکتها میتوانند انجمنهایی ایجاد کرده و از آنها حمایت مالی کنند، که میتوان از آنها برای تبلیغ محصولات یا خدمات شما استفاده کرد. قرعه کشی ها، مسابقات و جوایز را ایجاد و تبلیغ کنید تا سر و صدای زیادی ایجاد کنید و مخاطبان زیادی را جذب کنید. ابزارهای دیگر عبارتند از پیامهای حمایت مالی و انفجارهای چت.
بازاریابی ویروسی یک تکنیک ارزان و موثر برای افزایش آگاهی و تبلیغ یک برند یا محصول است. شرکت ها برای به اشتراک گذاشتن کمپینهای تبلیغاتی و تجربیات مثبت خود با دیگران به مخاطبان یا کاربران هدف خود وابسته هستند. کمپینهای موفق می توانند به رشد شرکت، ورود به بازارهای جدید و افزایش درآمد کمک کنند. شرکتها باید پلتفرمهای مناسبی را برای تبلیغ انتخاب کنند و محتوای خود را طوری قالببندی کنند که بتوان به راحتی آن را به اشتراک گذاشت. اگر بد انجام شود، میتواند نتایج نامطلوبی را به همراه داشته باشد که میتواند درآمدها را از بین ببرد و اعتبار یک شرکت را خدشهدار کند.
اینجانب امیرعباس آقاشاهی با تکیه بر تجربیات ارزشمند در مسیر موفقیت کسب و کار، کنار شما هستم.
منابع