گردآورنده و نویسنده: امیر عباس آقا شاهی مشاور کسب و کار (بیزینس کوچ)
به طور کلی استراتژی بازاریابی، برنامه عملیاتی جامع برای یک کسب و کار است. که برای افزایش تعداد مشتریان و فروش محصولات یا خدمات بیشتر طراحی شده است. این برنامه هدفمند باید کلیه جنبه های کسب و کار را شامل شده و برای هریک راهکاری معرفی کند.

استراتژی بازاریابی به برنامه کلی یک کسب و کار برای متقاعد کردن مشتریان برای خرید محصولات یا خدمات آن اشاره دارد. یک استراتژی بازاریابی نحوه دستیابی به مشتریان بالقوه و تبدیل آنها به خریداران را تعیین می کند. این شامل ارزش پیشنهادی شرکت، پیامهای برند کلیدی، دادههای جمعیتی مشتری هدف و سایر عناصر سطح بالا است.
یک استراتژی بازاریابی کامل چهار P بازاریابی را پوشش می دهد: محصول، قیمت، مکان و تبلیغات.
استراتژی بازاریابی، برنامه یک کسب و کار برای دستیابی به مشتریان بالقوه و تبدیل آنها به مشتریان محصولات یا خدماتشان است.
استراتژی های بازاریابی باید حول محور ارزش پیشنهادی یک شرکت باشد و از پیام های برند منحصر به فرد استفاده کند.
هدف نهایی یک استراتژی بازاریابی، دستیابی و ایجاد یک مزیت رقابتی پایدار نسبت به شرکت های رقیب است.
استراتژی بازاریابی یک ایده بزرگ است که برنامه های بازاریابی کوچکتر و کوتاه مدت را نشان می دهد.
اگر میخوای بیشتر درباره استراتژی بازاریابی ویروسی بدونی، مقاله من رو حتما دنبال کن.
یک استراتژی بازاریابی واضح باید حول محور ارزش پیشنهادی شرکت بچرخد. این امر به مصرف کنندگان اطلاع می دهد که شرکت برای چه چیزی ایستاده است، چگونه عمل می کند و چرا شایسته کسب و کار مشتریان است. یک پیشنهاد ارزش که به خوبی ساخته شده است، الگویی را به تیم های بازاریابی ارائه می دهد که باید ابتکارات آنها را در تمام محصولات و خدمات شرکت اطلاع دهد.
هدف نهایی یک استراتژی بازاریابی، دستیابی و ایجاد یک مزیت رقابتی پایدار نسبت به شرکت های رقیب است. برای انجام این کار، یک کسب و کار باید نیازها و خواسته های مشتریان خود را درک کند. خواه یک طراحی تبلیغات چاپی، سفارشی سازی انبوه یا یک کمپین رسانه های اجتماعی باشد، دارایی بازاریابی باید به طور موثر ارزش پیشنهادی یک شرکت را به اشتراک بگذارد.
به عنوان مثال،Walmart (WMT) به طور گسترده به عنوان یک خرده فروش تخفیف با "قیمت های پایین روزانه" شناخته می شود. قیمتهای پایین ارزش پیشنهادی آن است، بنابراین تمام عملیات تجاری و تلاشهای بازاریابی آن ریشه در این ایده دارد که برای مصرفکننده اصلی آن جذابیت دارد.
استراتژیهای بازاریابی والمارت ممکن است در تلویزیون، چاپ یا در حسابهای اینفلوئنسرهای رسانههای اجتماعی یافت شود، اما همه آنها بر ارزش پیشنهادی یکسانی از قیمتهای پایین در محصولات روزمره تأکید دارند.
نکته مهم
بسیاری از شرکت ها از تحقیقات بازار استفاده می کنند تا مشخص کنند چه چیزی برای مصرف کنندگان مهم است و چگونه محصولات یا خدمات خود را از محصولات رقبا متمایز کنند. از این اطلاعات می توان برای شناسایی مخاطبان ناشناخته و ایجاد برنامه ای برای دستیابی به آنها استفاده کرد که باعث افزایش فروش و بهبود نتیجه شرکت می شود.
استراتژی بازاریابی در طرح بازاریابی مشخص شده است. استراتژی بازاریابی سندی است که انواع خاصی از فعالیت های بازاریابی را که یک شرکت در یک بازه زمانی معین انجام خواهد داد، شرح می دهد. این موارد شامل اطلاعات مهمی از قبیل اینکه ابتکارات بازاریابی فعلی و آینده نزدیک چیست؟ چگونه انجام خواهد شد؟ اهداف آنها چیست؟ و جدول زمانی برای اجرای آنها وجود دارد؟ یک شرکت ممکن است ابتکارات بازاریابی جداگانه ای برای هر یک از محصولات یا خدمات خود داشته باشد. همچنین ممکن است چندین ابتکار بازاریابی برای یک محصول یا خدمات مشابه داشته باشد که در زمانهای مختلف یا در پلتفرمهای مختلف اجرا میشوند.
استراتژی های بازاریابی، بازاریابی یک کسب و کار را در بسیاری از موارد عمودی و در یک دوره زمانی طولانی تر اطلاع رسانی می کند. این استراتژیها در حالت ایدهآل باید عمر طولانیتری نسبت به برنامههای بازاریابی فردی داشته باشند، زیرا حاوی ارزشهای پیشنهادی و سایر عناصر کلیدی برند یک شرکت هستند که معمولاً در طولانی مدت ثابت میمانند.

نکته مهم
استراتژیهای بازاریابی پیامهای تصویری بزرگ را پوشش میدهند، در حالی که برنامههای بازاریابی جزئیات لجستیکی کمپینهای خاص را مشخص میکنند.
به عنوان مثال، یک استراتژی بازاریابی ممکن است بگوید که یک شرکت قصد دارد قدرت را در حلقه های تخصصی که مشتریانش از آنها بازدید می کنند، افزایش دهد. طرح بازاریابی با سفارش دادن قطعات رهبری فکری در لینکدین، آن را عملی می کند.
ایجاد یک استراتژی بازاریابی متفکرانه و موثر نیازمند چندین مرحله است:
در حالی که فروش، هدف نهایی هر شرکتی است. استراتژی بازاریابی می تواند شامل اهداف کوتاه مدت نیز باشد مانند:
· ایجاد مرجعیت
· افزایش مشارکت مشتری
· تولید سرنخ
این اهداف کوچکتر معیارهای قابل اندازه گیری برای پیشرفت برنامه بازاریابی شما ارائه می دهند. استراتژی را به عنوان ایدئولوژی سطح بالا و برنامه ریزی را به عنوان چگونگی دستیابی به اهداف خود در نظر بگیرید.
هر محصول یا خدماتی یک مشتری ایدهآل دارد و شما باید نمایهای داشته باشید که آنچه را که در مورد خودتان میدانید مشخص کنید. می تواند شامل موارد زیر باشد:
· مشتریان ما چه کسانی هستند؟
· به چه چیزی بیشتر علاقه دارند؟
· چه مشکلاتی را می خواهند حل کنند؟
· چه چیزی آنها را از حل این مشکلات باز می دارد؟
· رقبای شما چه راه حل هایی به آنها ارائه می دهند؟
· چه نوع رسانه ای برای دستیابی به آنها ایده آل است؟
برای مثال، اگر ابزارهای برقی می فروشید، کانال های بازاریابی را انتخاب می کنید که پیمانکاران عمومی ممکن است پیام شما را ببینند. این می تواند تبلیغات تلویزیونی باشد یا ممکن است حساب های رسانه های اجتماعی متمرکز بر بازسازی خانه وDIY باشد.
اکنون که اهداف خود را می دانید و اطلاع دارید که باید به چه کسی بگویید، زمان آن رسیده که پیام خود را ایجاد کنید. مشتریان شما مشکلی دارند که باید حل شود و شما باید این پیام را به مخاطب برسانید که قادر به حل آن مشکل هستید. پیام بازاریابی شما باید نشان دهد که چگونه محصول یا خدمات شما مشکل آنها را حل می کند و زندگی آنها را بهبود می بخشد.
این هدف نیز زمانی حاصل میشود که شما راه حل خود را از راه حل ارائه شده توسط رقبای خود متمایز می کنید و نشان می دهید که چگونه بهترین گزینه برای مشتریان، شما هستید.
نحوه پخش پیام های شما، به میزان توان مالی شما بستگی دارد. آیا قصد خرید تبلیغات را دارید؟ کار با رهبران فکری یا تأثیرگذاران؟ به امید یک لحظه وایرال در رسانه های اجتماعی به صورت ارگانیک؟ ارسال ریپورتاژ به رسانه ها و تلاش برای به دست آوردن مخاطب؟
بودجه شما تعیین می کند که چه کاری می توانید انجام دهید.
حتی بهترین پیام هم کار نخواهد کرد، مگر اینکه از طریق رسانه مناسب منتقل شود. انتخاب بهترین کانال برای تلاشهای بازاریابی شما بستگی به این دارد که مشتریان شما چه کسانی هستند، به چه کسانی اعتماد دارند، از چه نوع رسانههایی استفاده میکنند و با چه بودجهای باید کار کنید.
برخی از شرکت ها ممکن است بیشترین ارزش را در ایجاد پست های وبلاگ برای وب سایت خود پیدا کنند. دیگران ممکن است با تبلیغات پولی در کانال های رسانه های اجتماعی به موفقیت دست یابند. مناسب ترین مکان را برای محتوای خود پیدا کنید.
برای هدف قرار دادن بازاریابی خود، باید بدانید که آیا این بازاریابی به مخاطبان خود می رسد یا خیر؟ معیارهای خود و نحوه قضاوت درباره ی موفقیت تلاش های بازاریابی خود را تعیین کنید. مطمئن شوید که اینها به وضوح تعریف شده و قابل اندازه گیری هستند. برای مثال، میتوانید از موارد زیر کمک بگیرید:
· سرنخ های جدید
· ثبت نام های مشتری
· درآمد
· فروش یک محصول جداگانه
· دنبال کنندگان شبکه های اجتماعی
· حفظ مشتری
· افتتاح حساب های جدید
اینکه کدام معیارها را دنبال می کنید به اهداف کمپین بازاریابی شما و نوع کسب و کاری که در حال اجرا هستید بستگی دارد.
استراتژی بازاریابی برنامه ای است که توسط یک شرکت یا سازمان برای دستیابی به مشتریان احتمالی و ترغیب آنها به خرید محصولاتش انجام می شود. به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی، یک کسب و کار باید مشتریان هدف خود را شناسایی کند، و تعیین کند که آن مشتریان چه می خواهند و از طریق تبلیغات با آن مشتریان تعامل کند. یک استراتژی بازاریابی موثر بر روی یک هدف خاص مانند افزایش فروش یا افزایش آگاهی از برند تمرکز خواهد کرد.
چهارP عبارتند از محصول، قیمت، تبلیغ و مکان.
اینها عوامل کلیدی هستند که در بازاریابی یک کالا یا خدمات نقش دارند. چهار P را می توان هنگام برنامه ریزی یک سرمایه گذاری تجاری جدید، ارزیابی یک پیشنهاد موجود یا تلاش برای بهینه سازی فروش با یک مخاطب هدف استفاده کرد. آنها همچنین می توانند برای آزمایش یک استراتژی بازاریابی فعلی بر روی یک مخاطب جدید استفاده شوند.

در یک استراتژی بازاریابی، کمپین های تبلیغاتی، پیام تبلیغاتی خود و نحوه ایجاد روابط عمومی را که باید توسط یک شرکت انجام شود، از جمله اینکه چگونه شرکت تأثیر این تبلیغات را اندازه گیری می کند، شرح می دهد. کارکردها و اجزای یک طرح بازاریابی شامل تحقیقات بازار، پیامرسانی متناسب با جمعیتشناسی و مناطق جغرافیایی خاص، انتخاب پلتفرم و معیارهایی است که نتایج تلاشهای بازاریابی و جدول زمانی گزارشدهی آنها را اندازهگیری میکند.
اصطلاحات "برنامه بازاریابی" و "استراتژی بازاریابی" اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند زیرا یک برنامه بازاریابی بر اساس یک چارچوب استراتژیک فراگیر توسعه یافته است. این طرح، فعالیت های بازاریابی را به صورت ماهانه، سه ماهه یا سالانه مشخص می کند. در حالی که استراتژی بازاریابی ارزش پیشنهادی کلی را مشخص می کند. در برخی موارد، استراتژی و برنامه ممکن است در یک سند گنجانده شود، به ویژه برای شرکت های کوچکتر که ممکن است تنها یک یا دو کمپین بزرگ را در یک سال اجرا کنند.
شرکت ها باید محصولات و خدمات خود را بفروشند تا درآمد کسب کنند و در مسیر کسب و کار خود پیشرفت کنند. برای فروش محصولات یا خدمات، شرکت ها باید به مصرف کنندگان اطلاع دهند تا محصول باکیفیت بیشتری نسبت به رقبا ارائه میدهند. به این ترتیب مصرف کنندگان را متقاعد کنند که از آنها بخرند. داشتن یک استراتژی بازاریابی که این فرآیند و موارد دیگر را تشریح کند، گامی مهم در تبدیل مصرف کنندگان به مشتری است.
اینجانب امیرعباس آقاشاهی با تکیه بر تجربیات ارزشمند در مسیر موفقیت کسب و کار، کنار شما هستم.