ویرگول
ورودثبت نام
امیر ابویسانی
امیر ابویسانیتهیه کننده پادکست سینماتوگراف
امیر ابویسانی
امیر ابویسانی
خواندن ۲ دقیقه·۱ ماه پیش

معرفی فیلم Legend (2015)

قبل از شروع اولین نوشته‌ام در ویرگول باید این رو بگم که من منتقد سینما نیستم، کارم هم در رابطه با سینما نیست، صرفا به عنوان یک علاقه‌مند که سینما براش سرگرمی نسبتا مهمی هست اینجا دارم می‌نویسم.
درباره انتخاب فیلم Legend محصول ۲۰۱۵ هم باید اضافه کنم که من به تازگی به گروه فیلم‌بینی در تلگرام اضافه شده‌ام که هر هفته یکی از اعضا فیلمی معرفی می‌کنه و بقیه اعضا باید نظر و تحلیل و "نقد"ش را درباره فیلم بگوید. کلمه نقد را داخل گیومه آوردم چون هیچ کدوم از ما منتقد حرفه‌ای و حتی شاید آماتور سینما نیستیم و صرفا درباره موضوع و قصه فیلم با هم گپ می‌زنیم و گاهی هم بحث می‌کنیم. هر کدوم از اعضا مطالب‌شون رو بصورت متنی و یا صوتی درباره فیلم هفته در گروه تلگرامی ارسال می‌کنن، که البته من سعی می‌کنم حتما متنی باشه، چون بهم این فرصت رو می‌ده که افکارم رو منسجم کنم و از زیاده‌گویی بپرهیزم. هفته اولی که من به گروه اضافه شدم این فیلم انتخاب شد که در ادامه ریویو من رو می‌خونین با این هشدار که بخش‌های مهمی از قصه فیلم لو می‌ره:

معرفی و ریویو فیلم Legend محصول ۲۰۱۵

به نظرم فیلم در روایت از "رفقای خوب" اسکورسیزی الهام گرفته، داشتن راوی، ریتم و ضرباهنگ سریع، صحنه‌های خشن، روابط بین گانگسترها و … البته اگه بخوام صادفانه نظرم رو بگم، اقتباس برایان هلگلند اقتباس چندان موفقی نبود.

فیلم به دو بخش تقسیم شده، در بخش اول که تقریبا تا نیمه‌های فیلم هست، ما با کاراکترها آشنا می‌شیم و شاهد شکل‌گیری تشکیلات مافیایی برادران کری هستیم، که به موازاتش آشنایی و رابطه عاطفی رجی و فرانسیس هم جلو می‌ره که برای من نقطه دلگرم کننده فیلم بود. یعنی هرجا فرانسیس بود، صحنه رو مال خودش می‌کرد و گرمای خاصی به فیلم می‌داد. اگه اشتباه نکنم، ویلن یا دشمن برادران کری در نیمه فیلم کشته می‌شه و دیگه تا انتها دشمن و رقیبی ندارن. این باعث شده بود که فیلم دو پاره بشه و موتور پیش برنده‌ای نداشته باشه.

در نیمه دوم ما شاهد جدی‌تر شدن روابط فرانسیس و رجی هستیم که در نهایت به ازدواجشون ختم می‌شه اما سرانجام خوشی نداره. من متوجه نشدم که فرانسیس که این همه به رجی علاقه داشت، چرا از تلاش برای بهتر کردن رابطه‌ش با رجی ناامید شد و به خوردن قرص روی آورد و در نهایت هم خودکشی کرد.

سکانس‌هایی که مادر فرانسیس حضور داشت هم خیلی تاثیرگذار بودن، چه در کلیسا که لباس مشکی پوشیده بود، به نشانه اعتراض به این ازدواج، چه موقع تشییع جنازه و بد وبیراه‌هایی که به رجی می‌گه.

کاراکترهای جانبی فیلم هیچ پرداختی نداشتن و در حد پر کردن صحنه ازشون استفاده شده بود.

نیمه اول کمی دنبال کردن قصه برام سخت بود، شاید به دلیل بازی تام هاردی در دو نقش و البته خشونت بالای فیلم. اما در نیمه دوم فیلم روون‌تر شد، انگار قصه جا افتاد و شاهد روایت روون‌تری بودیم.

امتیاز من ۳ از ۵ ستاره

فیلممعرفی فیلمسینما
۰
۰
امیر ابویسانی
امیر ابویسانی
تهیه کننده پادکست سینماتوگراف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید