amirabedifard
amirabedifard
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

زندگــی یا توهم مسئله این است!

ما وقتی میخواییم یک گوشی موبایل بخریم اول کل سایت های موبایل رو زیر و رو میکنیم از کسایی که داشتند سوال میکنمی و مشخصاتشو بررسی میکنیم و بعد از خریدی و دنبال یادگیری برای بهترین استفاده از اون هستیم . مگه نه؟

ما برای گوشی خریدن این همه وسواس به خرج میدیم اما ما چقدر اینجوری برای زندگیمون وسواس به خرج میدیم؟

کجا یادگرفتیم چجوری باید از زندگی استفاده کنیم؟

کی بهمون یادداده؟

توی این نوشته میخوام به این سوال ها پاسخ بدم !دوست دارم بحث رو با یک داشتان شروع کنم پس با من همراه باشید!

می دونید داستان تخته نرد چیه؟

میگند روزی که هندی ها به دربار انوشیروان آمده بودند تا بازی شطرنج رو به اونها معرفی کنند و اون رو به عنوان بازی زندگی معرفی کرده بودند که برای موفقیت در اون باید استراتژی داشته باشی نقشه بکشی و حل مسئله کنی.

بزرگمهر تمام شب رو به دستور انوشیروان بیدار موند تا اون هم بازی مثل زندگی بسازه و اونجا بود که تخته نرد متولد شد، بازی که علاوه بر استراتژی بازی شانس هم مهمه

ممکنه کسی که تاس خوبی داره و بازی بدی ببره و حتی ممکنه کسی بازی خیلی خوبی داشته باشه اما شانس یار اون نباشه و ببازه!

همه این ها مهمه اما بیایید ذهنمون رو با استثنا ها خسته نکنیم برای اینکه بازی خوبی داشته باشیم باید یک تعادل بین هر دو بخش ایجاد کنیم حالا این چه ربطی به زندگی داره؟

توی زندگی یکسری اتفاقات هست که ما براشون برنامه ریزی میکنیم ،هدف میگذاریم و پیش بینی میکنیم تا اتفاق بیفته اما یکسری اتفاقات هست که از کنترل ما خارج هست!

ما عملا هیچ کاری نسبت به اون نمی تونیم بکنیم ناگهان رخ میده و ممکنه نقشه های مارو نقشه برآب کنه و مارو بزنه زمین این همون جلوه زندگی هست غیر قابل پیش بینی بودن

حالا یک سوال آیا این اتفاقات غیر قابل پیش بینی و نا گهانی به ضررمونه؟

بیشتر به بازیکنش ربط داره که چجوری از اون اتفاق استفاده کنه !

نمیخوام کلیشه ای صحبت کنم که ما حتما باید از تمامی اتفاقات به نفع خود استفاده کنیم انگیزه خود را حفظ کنیم و به هدف خود پایبند بمانیم!!!!!

از اون طرف هم نمیخوام بگم که این طرز فکر ناکارآمده فقط اینجا دوست دارم یک سوال بپرسم

سوالی که منو از جایی که هستم میبرتم به جایی که دوست دارم باشم

اون سوال اینه :چرا من باید از این شرایط استفاده کنم؟

خیلی ها ممکنه بگن خب تا پیشرفت کنیم دیگه!!!!!!!!!!!

میپرسم چرا میخوای پیشرفت کنی؟

میگن خب تا زندگی خوبی داشته باشیم

و بعد من میپرسم چرا؟ درست مثل وقتی که بچه های کوچیک سر یک موضوع به ظاهر ساده سوال پیچمون میکنند ، به همین خاطر به این تکنیک میگند تکنیک کودک سه ساله و هدفش اینه من بتونم دلیل اصلی انتخابمو پیدا کنم نه اینکه یک جواب تکراری رو تکرار کنم

من گاهی ممکنه بترسم از پیشرفت کردن و دارم سر خودمو با کار های به ظاهر مهم شلوغ میکنم تا به اون فکر نیفتم و هر کی بهم بگه چرا پیشرفت نمیکنی دلیل مناسبی براش داشته باشم .

این کار مثل مسکن میمونه و حواستون باشه که مسکن دارو نیست فقط دردو برای یک مدت کوتاه خواموش میکنه و ما به ظاهر ممکنه فکر کنیم خوب شدیم اما بیماری بی سرو صدا داره درونمون رشد میکنه و قوی تر بشه

میخوام به چی برسم ؟ می خوام بگم که ما ادم ها مهارت ویژه ای توی گول زدن خودمون داریم و باید سعی کنیم که با خودمون صادق باشیم میدونم ممکنه کاره لذت بخشی نباشه ولی بهم کمک خواهد کرد تادلیل اتفاقاتی که توی زندگیم میفته رو بفهمم و راحت تر خودمو بشناسم

این شناختن چه کمکی بهم میکنه؟ این باعث میشه توی عصری که مردم دارند خودشونو با کار های به ظاهر مهم گول می زنند من اولویت هامو بشناسم من مثل بقیه واکنشی نیستم بلکه نسبت به خودم آگاهی دارم پس رفتارم رو میتونم حساب شده انتخاب کنم

رفتار حساب شده به من کمک میکنه بتونم تصمیم های هوشندانه تر بگیرم و تصمیم هوشمندانه خودم و زندگیمو میسازه و این سفر میسر نمیشه مگر اینکه من با خودم روراست باشم و خودمو بشناسم تا بتونم با خودم به صلح برسم و زندگیمو بسازم


یک دهه هشتادی افسار گسیخته عاشق تولید محتوا یادگیری و یاددادن?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید