ما در زندگی روزمره خیلی واقعیت ها و فرضیه هایی رو داریم که شاید جواب دقیق اون هارو نمیدونیم ولی مطمئن هستیم که با مشاهده مستقیم میتونیم به جواب هایی برسیم.
برای مثال الان توی منزل ما احتمالا یه مقداری وجه نقد هست ولی احتمالش خیلی کمه که میزان دقیقش رو بدونیم چون احتمالا نمیدونم مثلا بابام توی جیبش چقدر پول نقد داره یا تو فلان کشو دراور اتاق پولی هست یا نیست ولی اگر FBI بریزه توی خونه تمام نقاط خونه رو بگرده میتونه یه عدد دقیق از میزان پول نقد توی خونه بدست بیاره و بگه .
خوب من شاید با توجه به داده های قبلی ذهنم حدس بزنم که کمتر از ۲ میلیون تومن پول نقد موجودی الان منزل هست که ممکنه خیلی جواب پرتی باشه حتی ممکنه تو بهترین شرایط خیلی نزدیک باشه ولی دقیق نیست و من این حدس رو با توجه به مشاهدات و تجربه قبلیم زدم در صورتی که با مشاهده مستقیم رقم دقیق بدست میاد. به طور کلی به مقوله ای که با مشاهده مستقیم بتونیم به جوابش برسیم یا اثباتش کنیم Ground Truth میگیم.
ما یه سنسور هشدار دهنده کربن مونوکسید توی آشپزخونه داریم که هدفش اینه که اگر میزان کربن مونوکسید هوا خطرناک باشه صدا بده در غیر این صورت کاری نکنه در یه دنیا بدون نقص این سنسور دوتا وضعیت داره :
اما به این شکل نیست ما توی دنیا بی نقص زندگی نمیکنیم و این دستگاه دو حالت دیگه هم داره:
همونطور که مشخصه این دو حالت خطای دستگاه هستن و ما به این دو خطا, خطا نوع اول و خطا نوع دوم میگیم(false positive و false negative).
کدوم یکی از این خطا ها هزینه بیشتری داره؟ خب بسته به شرایط ممکنه فرق کنه الان توی این مثال اگر خطا نوع اول برای دستگاه اتفاق بیوفته ممکنه مارو بترسونه و نگرانمون کنه و بعد از این که میفهمیم اشتباه کرده مارو نسبت به کارکرد دستگاه نا امید کنه, ولی اگر خطا نوع دوم اینجا اتفاق بیوفته ممکنه جون کسی گرفته بشه.
یه مثال دیگه من هر دفعه شیری توی یخچال باشه که روش تاریخ انقضا نداشته باشه برای این که بفهمم سالم هست یا نه اول اون رو بو میکنم اگه بویی که توی ذهن من بوی فساد شیر هست بده اونو دور میریزم اگر بوی بدی نده احتمالا میرم فاز دوم که مزه کردن اونه تا از طعمش بفهمم فاسد شده یا نه , توی فاز اول ممکنه شیر فاسد نبوده و من به اشتباه انداختم دور و حس بویایم درست کار نکرده یا ممکنه به اشتباه فکر کردم سالمه و توی فاز دوم میخوام مزش کنم. چون مزه کردن شیر فاسد برام تجربه خوبی نیست اونو اول بو میکنم حتی ممکنه یه شیر سالم رو به اشتباه دور بریزم اما ذهنم سبک سنگین کرده و دور ریختن شیر به نظر فاسد رو به مزه کردن اون ترجیح داده.
این خطا ها تقریبا اجتناب ناپذیر هستن توی طراحی یک سیستم ولی ما باید این خطا هارو به کمترین میزان ممکن برسونیم و خطایی که هزینه بیشتری داره رو بهش بیشتر بپردازیم.