من چند سالی هست که کامپیوتر خریدم، ولی یادمه از وقتی حرف زدن یاد گرفتم داشتم پول جمع میکردم برای کامپیوتر. منتهی زمان حرف زدن یاد گرفتن ما اوائل دوران تحریمها بود و تورم هم خیلی شدیدتر شده بود. بههمین خاطر، هرچقدر که من پول جمع میکردم بازم کم میاومد. ماه بعدی، پول من بیشتر شده بود و قیمت کامپیوتر هم همینطور. اما این اواخر، بالاخره تونستم یه کامپیوتر بخرم. اما دیگه دسکتاپ کمکم داشت از مد میرفت و همه لپتاپ میخریدن؛ ارزونتر هم بود چون کیس و بند و بساط نداشت و با پول من هم جور در میاومد. بههمین خاطر منم یه لپتاپ خریدم و تا همین لحظه که دارم این پست رو مینویسم، دارم ازش استفاده میکنم. اما حالا میخوام از دید یه برنامهنویس و یه تایپیست، انواع کامپیوترها، کیبوردها یا پروسسورها رو بررسی کنم.

یه نگاه به تاریخچهی پرفراز و نشیب کامپیوتر میندازیم؛ که از انگلیس و آلن تورینگ آغاز شد. چیزی که از ابزاری در جنگجهانی تبدیل شده به وسیلهای کاربردی در زندگی روزمره.
در طول جنگجهانی دوم، نازیها (ارتش هیتلر با اون عظمتش اسمش نازی بود، پس گول اسمها رو نخورید) از ابزارهایی استفاده میکردن برای مخابرهی پیام بهصورت رمز شده. انگلیسیها مدتها بود که این پیامها رو دریافت میکردن، ولی از اونجایی که رمز شده بودن و الگوریتم رمزگشاییشون هم خیلی سخت بود، عملاً چیزی نمیفهمیدن و تا لب چشمه میرفتن و تشنه بر میگشتن. اینجا نوجوانی انگلیسی بهنام آلن تورینگ (Alan Turing) وارد عمل شد؛ تورینگ، در جوانیش نوجوان درسنخوان و بیحواسی بود اما بهجایی رسید که درنهایت با طراحی تئوری یک کامپیوتر، دستگاه بزرگی ایجاد کرد؛ دستگاهی که از لحاظ فیزیکی هم حتی بزرگ بود و جایی بهاندازهی یک اتاق رو اشغال میکرد (ماشین تورینگ). هرچه که بود، این دستگاه پیامهای نازیها رو رمزگشایی کرد و نازیون در این مورد هم شکست خوردن. اما هیچوقت از تورینگ تقدیری نشد تا اون خودکشی کرد و سالها بعد از مرگش، تازه همه اون رو شناختن و شد پدر علم کامپیوتر.
بعد از تورینگ، ماشینهای لامپ خلأ ساخته شدن؛ که واقعاً با لامپهای خلأ کار میکردن. لامپهایی که خیلی انرژی مصرف میکردن، گرمای زیادی تولید میکردن و درنهایت بعد از این همه آسیب خیلی زود خراب میشدن و آسیب مالی هم (!) بهوجود میآوردن. سالها بعد، ماشینهایی با نامهای ENIAC و EDVAC توسط جان ماکلی و جِی. پرسپر اِکِرت بهوجود اومدن؛ ماشینهایی که پیشرفت بزرگی بودن. البته، هنوز تو این دوره بیتها بهوجود نیومده بودن. EDVAC، اولین کامپیوتری بود که میتونست برنامهها رو ذخیره کنه تا وقتی خاموش و روشن میکنی، چیزی ریست نشه. مثل دیپسیک و چتجیپیتی؛ که تو چتهای مختلف حافظههای متفاوت دارن. میگن که نسخهی قبلیش ENIAC حدود ۳۰ تن وزن داشت و از ۱۸,۰۰۰ لامپ خلأ استفاده میکرد.
این نسل که از سال ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۳ تولید میشدن، بهجای لامپ خلأ از ترانزیستور استفاده میکردن. این ترانزیستورها، کوچکتر بودن، کممصرفتر، و مطمئنتر بودن؛ دوامشونم بیشتره. گرمای خاصی تولید نمیکردن و نیاز به خنککنندهها و فنهای کممصرفتری دارن. ترانزیستورها از مواد نیم-رسانا ساخته میشن، و سهپایه دارن؛ پروسسورهای امروزی حداقل دویست پایه رو دارن. ویژگی پردازش خیلی بالاتری داشتن و استفاده و حتی حملونقلشون راحتتر بود. اگر میخواستین EDVAC رو جابهجا کنین، احتمالاً به چندتا برده و ارابه و یک اتاق بزرگ نیاز داشتین.
اما این کامپیوترها، کمکم باعث شدن مردم عادی هم از کامپیوتر استفاده کنن؛ چیزی که باعث پیشرفت تمام جهان شد و همچنان میشد.
کامپیوترهای نسل سوم، نسل مهمی بودن. این کامپیوترها میتونستن جهان رو متحول کنن. اندازهشون خیلی کوچکتر بود و راحت میشد توی اساسکشی، جابهجاشون کرد؛ و بهجای ترانزیستور، از مدار مجتمع یا همون IC استفاده میکردن. توی این کامپیوترها، برنامهنویسی بهطرز گستردهتری پیشرفت کرد و زبانهای برنامهنویسیای مثل ALGOL، FORTRAN و COBOL ایجاد شدن؛ و توی بعضیهاشون قابلیت مولتییوزر یا همون چندکاربری بهوجود اومد. احتمالاً اگر کامپیوتر داشته باشین میدونین چیه. اما باز هم در مقابل کامپیوترهای امروزی، بهکار نمیاومدن و فقط تا چند کیلوبایت میشد توشون ذخیره کرد. مثلاً اگر میخواستین یکی از عکساتونو تو کامپیوترتون داشته باشین، احتمالاً فقط چندتا پیکسلش توش جا میشد! البته که اون زمان نمیشد تو کامپیوتر عکس داشت.
اما یهچیزی که این کامپیوترها رو متمایز میکرد، وجود قابلیت اتصال و شبکهسازی بود؛ یا بهبیان سادهتر همون اینترنت. و این رو هم بگم که باز هم نمیشد عکس، ویدیو یا صدا ارسال کرد، فقط درحد چت. ولی همین خودش باعث شد انقلابی در اطلاعات پیش بیاد و کمکم روزنامهها و شبکههای تلویزیونی هم واردش شدن. اینطوری اخبار باز هم بهطور گستردهتر وارد زندگی مردم میشد. ولی خب، باز هم فقط مراکز دولتی، ادارات و دانشگاهها میتونستن ازشون استفاده کنن؛ چون قیمت خیلی بالایی داشتن.
این کامپیوترها، از سال ۱۹۷۱ تا اوائل دههی ۱۹۹۰ میلادی تولید میشدن. حجم بیشتری فایل توشون جا میشد، و در مقابل حجم فیزیکی کمتری اشغال میکردن. مردم مرفح بهراحتی میتونستن ازشون استفاده کنن و کمکم وارد زندگی مردم عادی شد. اولین هکها، توی این دوران آغاز شد؛ مردمی که کامپیوتری با قیمت خیلی بالا میخریدن، و ناگهان پیامی روی صفحهی کامپیوترشون ظاهر میشد که ازشون مبلغ بالایی پول میخواست. شما اگر یه آیفون ۱۸ (میدونم هنوز نیومده) بخرین بهقیمت ۱۲۰ میلیون تومان، و هک بشه و ازتون ۱۱۹ میلیون تومان پول بخوان، حاضرین پولو بپردازین؟ البته الآن میشه با پلیس فتا در میونش گذاشت، ولی اون زمان پلیس فتایی وجود نداشت.
راستی، میدونستین چاقا رو میبرن پلیس فتا؟ چون Fat یعنی چاق
این کامپیوترها بهجای IC، از ریزپردازندهها یا همون Microprocessorها استفاده میکردن؛ که خودش متشکل از میلیونها IC دیگه تشکیل شده بودن. یعنی تمام این ICها، فقط روی یک تراشهی سیلیکونی کوچولو جا شده بودن و حالا ما میتونستیم با حجم کوچکتری، استفادهی بیشتری داشته باشیم. این هم شد یک نقطهی عطف دیگر در تاریخ کامپیوتر.
اولین ریزپردازندههایی که بهسرعت محبوبشدن، مربوطبه شرکت اینتل (Intel) بودن؛ که روی کامپیوتر خودمم نصبه. اولینش Intel 4004 بود که در سال ۱۹۷۱ تولید شد. این ریزپردازندهها، گرمای کمتری تولید میکردن و میشد با یه فن بهاندازهی دو وجب، بهراحتی خنکشون کرد. یعنی هرچقدر کامپیوترها و پردازندههاشون کوچکتر میشدن، سیستم خنککنندهشونم کوچکتر میشد.
توی این زمان هم، استفاده از دیسکهای مغناطیسی و فلاپیدیسکها (امروزه مثل فلش، بلو-راید، هارد، سیدی، دیویدی) رایج شد. زبانهای C و پاسکال هم در همین دوره رایج شدن. پاسکال، زبانی بود که آیندهی برنامهنویسی رو تحتتأثیر قرار میداد، بهخاطر شیءگرایی و سادگیش. دیگه تقریباً کاربردی نداره، ولی تو بعضی آموزشگاهها برای آموزش مفهوم شیءگرایی خیلی مناسبه. زبان C هم هنوز استفاده میشه و زبانهایی مثل پایتون هم، ابتدا به همین C کامپایل میشن و بعد اجرا میشن.
و حسن ختام نسل چهارم؛ دیگه همه بهراحتی از کامپیوتر استفاده میکردن. شرکتهایی مثل اپل، IBM، و مایکروسافت در همین دوران بهوجود اومدن. یکی از اولین کامپیوترهای شخصی، همون عکسیه که اول گذاشتم و اگر دقت کنین لوگوی قدیمی اپل روش قابل مشاهدهست.
امروزه، با وجود لپتاپها، پروسسورهای خیلی قویتر، سرعت اینترنت قوی (بهجز ایران و کرهی شمالی)، حافظهی بیشتر و مسائل جدید، ما پیشرفت فوقالعادهای در کارهای روزمرهمون داریم. از ویندوز ۱۰ گرفته تا نسخههای کِرَکی آفیس، ما بهراحتی کارهامون رو انجام میدیم.
کامپیوترهای نسل پنجم، بیشتر تمرکزشون روی مسائلی مثل هوشمصنوعی، یادگیری ماشین، پردازش کوانتومی، پردازش موازی و هزاران مسئلهی محبوب دیگهست. هوشمصنوعی که دیگه تقریباً هممون استفادهش کردیم، خودش به شاخههای مجزائی ختم میشه؛ ماشینلرنینگ، رگرسیون خطی، تولید عکس، تولید ویدیو از چندین عکس، تولید متن، چتباتها، تولید صدا، و... .
کامپیوترهای زیادی تولید شدن. همشون تأثیر زیادی رو دانستههای ما، طرز برخوردمون با مسائل و روابط ما داشتن. شرکتهای معروفی مثل Dell، اپل، مایکروسافت، ایسوس، لنوو و... . خیلی از کامپیوترها فقط برای بازی بودن (گیمینگ)؛ خیلیها هم مخصوص کدنویسها، البته اون بیشتر به پروسسورها مربوطه؛ خیلیهاشون هم مخصوص ادیتورها یا حتی تدوینگرها بودن. اما خیلیها هم ازش پول درآوردن! مثل یوتیوبرها یا هزاران هزار نفر دیگه. بعضیها باهاش فریلنسر شدن و بعضیها کارمند. اما درنهایت، این کامپیوتره که زندگی امروزهی ما رو ساخته. حتی به یه ماشین که بتونه با حسابوکتاب کردن فقط جواب ۲+۲ رو بهدست بیاره، یک هوشمصنوعی گفته میشه؛ و این یعنی شما الآن دارین با یه هوشمصنوعی این متن رو میخونین. مهم نیست که گوشیه یا لپتاپ، هرچی هست هوشمصنوعیه.