ویرگول
ورودثبت نام
Amirali Mousavi
Amirali Mousavi
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

ورود من به روبیکمپ...

سلام من امیر علی هستم چهارده سالم هست و دانشجوی دوره چهارم روبیکمپ هستم.
احتمالا شمایی که داری این متن رو میخونی با روبیکمپ آشنا باشید. اما اگر نمیدونید حتما به پیج اینستاگرام شون سر بزنید .
اگر دنبال یک معرفی کوتاه و جامع هستید باید بگم که یک موسسه مردم نهاد است که به دنبال رشت افق های فکری در نوجوان هاست و برای ایجاد فرصت های برابر برای نوجوانان تلاش می کند.روبیکمپ همه ساله یک فرمی در سایت خود بارگذاری میکند که افراد اگر شرایط اولیه را داشته باشند میتوانند ان را پر کنن ،اگر توسط مدیران قبول شدند به مرحله های بعدی یعنی مساحبه به صورت لایو میرن و اگر مورد تایید قرار گرفتن با سه ماه آموزش اولیه پایتون شروع به کار میکنند بعد از سه ماه یک امتحان گرفته میشه افرادی که قبول شدنند از بین رشته های اپلیکیشن(فلاتر)،رباتیک،دیتا ساینس،گرافیک،طراحی سایت یکی را انتخاب میکنند و بعد از نه ماه در تابستون شروع به کار میکنند،یا به عنوان کارآموز در شرکت های معتبر جهانی ویا به عنوان تی ای و مدیر به روبیکمپ شروع میکنند.
جالبه بدونید همه لازم را به صورت رایگان برای شما ارسال میکنند یعنی از لپتاپ تا کتاب های درسی .
من هم جلسه اول ترم دوم رو همین چند ساعت پیش پشت سر گذاشتم .
در ادامه متن میخوام شما را با داستان وارد شدن خودم به روبیکمپ برایتان تعریف کنم.
من بعد از امتحان های سنگین خرداد منتظر کارنامه خود بودم و از شروع شدن تابستون خودم خوشحال بودم اما نمیدونستم این تابستون یکی از خاص ترین و سخت ترین تابستون های من خواهد بود. من کارنامه خودم رو تقریبا سه هفته بعد از تموم شدن خرداد گرفتم، معدل من جزو بالاترین معدل های مدرسه شده بود یعنی 19.80این نمره من رو خیلی خوشحال کرد متوجه شدم که اون همه تلاشم بی فایده نبوده.روز های خوب زندگی من داشت شروع میشد با دوستام برنامه های مختلف میزاشتم و تقریبا تا ظهر هر روز بدون دغدغه میخوابیدم .
بعد از چند روز خبر رسید که من به عنوان بازیکن تیم فوتبال رستو در لیگ تهران قبول شدم خیلی خوشحال بودم که دارم به آرزوهام میرسم،من باید هفته ای سه جلسه ساعت 8 صبح برای تمرین میرفتم باشگاه و هر هفته یک جلسه بدنسازی میرفتم .اون موقع با خودم فکر میکردم مگه میشه تابستون به این شلوغی.
بعد از چند روز یکی از دوستام(کسری).گفت یک دختری به نام هستی به ساختمان ان ها اومده و همسایه جدیدشون شده او برای کسری روبیکمپ رو تعریف کرد و کسری هم برای من.
کسری از قبل چندتا کد کوچیک مثل (input, str, int, float)
بلد بود وقتی به من هم یاد داد باهم برنامه های کوچکی نوشتیم که مساحت شکل و های مختلف رو بدست می اورد،من متوجه شدم که خیلی به این کار علاقه دارم و باید توی این مسیر قرار بگیرم ما با هم نشستیم فرم هارو پر کردیم ،چند هفته ای گذشت و هیچ خبری نشد فکر کردیم قبول نشدم.
. ما تو راه بودیم که گوشیم زنگ خورد دیدیم عه روبیکمپه من قبول شده بودم به من زمان مصاحبه رو اعلام کردن .من در سفر در مصاحبه حاضر شدم.بعد از چند روز به ما زنگ زدن و گفتن شما پذیرفته شدید.
من در حدی خوشحال بودم که یک فریاد بند زدم .اما متاسفانه دوستم کسری نتوانست قبول بشه و کمی ناراحتی او برایم اذیت کننده بود.
من ترم اول رو به سختی تموم کردم ، یعنی 12.5 ساعت تو هفته کلاس داشتم و کارم خیلی سخت بود .
بعد از گذراندن ترم اول به انتخاب رشته رسیدم ،بعد از کلی استرس و تحقیقاتی که انجام دادم بالاخره فهمیدم بهترین رشته برای من اپلیکیشن است و آن را انتخاب کردم.
ممنون از وقتی که برای این متن گذاشتین...




پیج اینستاگرام
Flutter application development student in Rubicamp
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید