امیرحسین سکندرپور
امیرحسین سکندرپور
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

نقدی کوتاه بر سریال هفت

بازهم یک سریال ویترینی ناامیدکننده شبکه خانگی..

بزرگ‌ترین مشکل سریال، فیلمنامه هست. شلختگی در روایت(مثلا غیرخطی) داستان و عدم شخصیت پردازی، خیلی واضح دیده می‌شود. هشت شخصیت اصلی که نه معلوم هست چیکارن.. به معنای واقعی کلمه یک سری آدم از زیر بته به عمل آمده و بدون خانواده‌ هستند که باهم زندگی می‌کنند.. فقط درحال خوش‌گذرانی هستند و بدون شغل.. البته فیلمنامه‌نویس، لطف می‌کند یک شغل سیاحتی کافه سیار به آن‌ها می‌دهد که آن هم از زیر بته به عمل آمده است. در تیکه‌ای از سریال، سرگروه این گروه هشت نفرهِ هفتِ لوس و ادایی می‌گوید بابام به من یاد داده هوای دوستام داشته باشم و از این جور شعارها.. و دستبند به همه هدیه می‌دهد. دوستی ساخته نشده که من رو تحت تاثیر این کار قرار بدهد. فقط حرف.. این فیک بودن و فقط حرف بودن این دوستی بعد کشته شدن دوستشون می‌بینید؛ با لباس‌های مشکی، دوباره درحال خوش گذرانی هستند و اون لا لو ها به فکر انتقام..

و در پایان این سریال هم مانند بقیه سریال‌های ناامیدکننده در زباله‌دونی شبکه نمایش خانگی فراموش می‌شود و حیف از این منابع و سرمایه‌هایی که هدر رفتند.


سریالنقدسریال هفتنقد سریال
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید