آیا شما میخواهید یک نابغه باشید؟ چه باید کرد تا نابغه شد؟ چگونه می توانیم یک نابغه باشیم ؟ چگونه یک فرد عادی میتواند به یک نابغه تبدیل شود؟ اگر شما در حال خواندن این مقاله هستید، این شانس را دارید که یک نابغه شوید. واضح است که بسیاری از مردم دوست دارند خیلی باهوش باشند.
اما متاسفانه بیشتر آنها بر این باورند که فقط عده کمی میتوانند نابغه شوند. زیرا به اعتقاد آنها، تاثیر ژنتیک بر هوش بیشتر از تاثیر محیط بر آن است.
یکی از پر بحثترین موضوعهای دهههای اخیر، ماهیت هوش است. از نظر بسیاری از افراد، میزان هوش را میتوان با انجام تست هوش تعیین کرد. مشکل این روش این است که هوش در واقع یک ساختار نیست که بتوان آن را با یک سنجش مشخص کرد. هوارد گاردنر، روانشناس آمریکایی، بر این باور است که چندین نوع از هوش وجود دارد. او نظریهی «هوش چندگانه» را ارائه داد و در آن هشت نوع هوش را معرفی کرد. به عبارت دیگر، او اعتقاد دارد همهی مردم میتوانند در یک یا همهی زمینهها نابغه باشند.
بسیاری از دانشآموزان ممکن است نتوانند نمرات خوبی در مدرسه به دست آورند، در نتیجه آنها وقتی خود را با دانشآموزانی که نمرات خوبی دارند، مقایسه میکنند؛ احساس بیعرضگی پیدا میکنند. این مشکل ناشی از همان اعتقادی است که عملکرد تحصیلی را تنها ویژگی یک نابغه میداند.
اما این طرز تفکر درست نیست و نمره تحصیلی نمیتواند ملاک هوش باشد. در واقع، هوش هدیهای است که همه ما از آن برخورداریم.
نیاز به بیان این واقعیت نیست که همه ما در مسیری که انتخاب کردیم و زمینهای که تخصص داریم، یک فرد با استعداد به حساب میآییم. پس مطرح کردن این پرسش که چگونه نابغه شویم، اشتباه است.
بهترین سوال این است که چگونه می توانیم یک نابغه را درون خود کشف کنیم ؟ بعبارت دیگر چگونه میتوانیم نبوغ ذاتی خود را کشف و شکوفا کنیم.
اجازه بدهید به این سوال که چگونه میتوانیم یک نابغه باشیم از طریق درک نحوه فکر کردن یک نابغه پاسخ گوییم.
یکی از جذابترین نظریهها در مورد موفقیت تحصیلی (یا بهطور کلی موفقیت در زندگی)، نظریهی چارچوبهای ذهنی کارول دوک، استاد دانشگاه استنفورد است. کارول در نظریه خود، موفقیت را به عنوان نتیجهای از چارچوب ذهنی مناسب تعریف میکند.
به گفته این محقق، مردم (دانشآموزان) در دو دسته جای میگیرند. بعضی از آنها چارچوب ذهنی بسته و ثابت و عدهای دیگر چارچوب ذهنی رشدیابنده دارند. تعصبات بیدلیل را میتوان نمونه چارچوب ذهنی بسته دانست. بهطور مثال، فرد گروهی از کارها را زنانه و گروهی را مردانه میداند. بهعبارت سادهتر، اگر فرد توانایی همگامی با تغییرات محیط اطراف و تغییرات زمانی و مکانی را نداشته باشد، دارای چارچوب ذهنی بسته است.
تفاوت میان این دو گروه بسیار زیاد است. به طور مثال، دانش آموزانی که دارای چارچوب ذهنی بسته هستند، همیشه فکر میکنند که توانایی تحصیلی آنها ثابت است. بنابراین، در مورد عملکرد تحصیلیشان هیچ کاری نمیتوانند انجام دهند و نمرات ضعیف آنها همیشه ضعیف میماند.
با توجه به نظریهی دوک، این دانشآموزان ممکن است تصور کنند که موفقیت، مستقیماً از استعداد و هوش نشأت میگیرد و نیازی به تلاش نیست. این طرز فکر باعث بروز مشکلاتی میشود، زیرا این دانشآموزان احتمالاً به این نتیجه میرسند که توانایی ذهنی آنها از پیش تعیین شده است.
از سوی دیگر، افرادی که دارای نظریهی ذهنی رشدیابنده هستند، این ذهنیت را دارند که میتوانند تقریباً هر کاری را انجام دهند. این دانشآموزان برای یادگیری و کسب تجربیات جدید در تلاش هستند و بر این باورند که هوش و استعداد را میتوان افزایش داد. در نتیجه، این دانشآموزان با توجه به تلاشهایشان در تحصیل پیشرفت میکنند.
بسیار ساده است. شما برای نابغه شدن نیاز به چارچوب ذهنی درست دارید. شما باید خود را از عرف جامعه جدا کنید و متفاوت فکر کنید. به یاد داشته باشید که شما الان یک نابغه هستید و تنها کاری که لازم است انجام دهید، کشف آن شخص بهتر در وجودتان است. استعدادهای فردیتان را با تفکر درست کشف کنید.
برای تبدیل شدن به یک نابغه، باید این نکته را قبول کنید که استعداد یا هوش، ثابت نیستند. بلکه هوش انعطافپذیر است و میتواند تغییر شکل دهد و به سوی سودمندی نهایی گسترش یابد. بنابراین اگر شما یک دانشآموز هستید که در تست هوش، IQ متوسطی به دست آوردهاید، نگران نباشید؛ زیرا نتایج تست هوش، انعکاس کامل توانایی واقعی شما نمیباشند.
نیازی به بیان این موضوع نیست که نابغه شدن از درون آغاز میشود. این کار از قراردهی یک الگوی درست فکری، یعنی یک چارچوب ذهنی رشدیابنده آغاز میشود.
با این وجود، اگر شما دانشآموز یا فردی هستید که به شدت تمایل به باهوش شدن دارید، در ادامه به برخی دستورالعملها اشاره شده است که میتواند توانایی ذهنی شما را افزایش دهد و کار را برای شما آسانتر سازد:
انسانهای نابغه ذهن بازی دارند (روشنفکر هستند). آنها پیشنهادات و انتقادات را قبول میکنند. شاید شما فکر کنید که آلبرت انیشتن با یک بار تلاش موفق به متقاعد کردن جهان دربارهی نظریه نسبیت شد! اما این حقیقت ندارد و بدون داشتن ذهن باز، هیچ فردی نمیتواند تبدیل به نابغه شود.
بنابراین، قدم اول برای نابغه شدن، استقبال از ایدههای افراد مختلف است، هرچند شاید گاهی این ایدهها و نظرات را دوست نداشته باشید. ذهن خود را برای دریافت اطلاعات جدید باز نگه دارید و توانایی ذهنیتان را با دریافت انتقادات واقعی به جای شخصی، افزایش دهید.
یکی از مهمترین اجزای موفقیت، داشتن انگیزه است. خوشبختانه، افراد نابغهی زیادی در تاریخ وجود دارند که میتوانید از آنها یاد بگیرید. خواندن داستانهای زندگی افراد موفق تاریخ به پیشرفت شما کمک شایانی میکند. شما میتوانید از اشتباهات و موفقیتهای آنها درس بگیرید.
انگیزه تنها راهی است که به شما کمک میکند تا ادامه دهید. شما برای هرآنچه که قصد دارید انجام دهید (از جمله تبدیل شدن به یک نابغه)، نیاز به انگیزه به عنوان سوخت در طول راه دارید.
توماس ادیسون یکی از بزرگترین مخترعان جهان، در این مورد گفته است: «بزرگترین ضعف ما این است که اهدافمان را رها میکنیم. بهترین راه برای موفقیت این است که همیشه یکبار دیگر تلاش کنید.»
یکی از مهمترین ویژگیهای انسانهای نابغه، هوشیار بودن است. مردم نابغه عادت کردهاند به همه اتفاقهایی که در اطرافشان رخ میدهد، توجه کنند. در نتیجه، آنها متوجه فرصتهایی میشوند که بیشتر افراد دیگر این فرصتها را نمیبینند.
تعهدات زندگی سخت هستند. هر شخص موفقی این را میداند که تبدیل شدن به یک نابغه بسیار دشوارتر از انجام هر کار دیگری است. شما باید به اندازه کافی انعطافپذیر باشید. انعطافپذیری به معنای پیگیری کارها حتی زمانی است که برنده شدن در آن کار تقریباً غیرممکن به نظر میرسد.
نابغه شدن زمان میبرد و فرایندی است که نیاز به تلاش دارد. اگر واقعاً خواهان نابغه شدن هستید، باید فداکاری کنید.
توماس ادیسون در پاسخ به سوال چگونه می توانیم یک نابغه باشیم میگوید:
«نابغه شدن؛ یک درصد الهام گرفتن و ۹۰ درصد عرق ریختن است»
چگونه می توانیم نابغه شویم ؟ برای نابغه شدن، شما باید چیزهایی را که عاشق انجام دادنشان هستید، چیزهایی را که در آن خوب عمل میکنید و چیزهایی که میتوانند نقش مهمی در محافلتان داشته باشند را کشف کنید. انسانهای نابغه این سه نکته مهم را در زندگی خود دنبال میکنند.
شما چطور؟
برای مطالعه بیشتر در این زمینه میتوانید به کتاب المنت نوشته دکتر کن رابینسون و لو ارونیکا انتشارات نشر امروز مراجعه کنید. همچنین وب سایت روبونیچ می تواند کمک فراوانی به شما بکند .
انسان با استعداد همانند تیرانداز ماهری است که درست به هدفی میزند که دیگران نمیتوانند به آن دست یابند. یک نابغه همانند تیرانداز ماهری است که درست به هدفی میزند که دیگران نمیتوانند ببینند.
پس بجای پاسخ به سوال چگونه می توانیم نابغه شویم از خود بپرسید چگونه نابغه درون خود را کشف کنیم؟
وبسایت psychlens.