واج‌نوشت
واج‌نوشت
خواندن ۱ دقیقه·۶ ماه پیش

فرعی‌خوانی قاتل سرچشمه‌خوانی

‏نکته‌های زبانیِ این مکالمه را بیرون می‌کشید؟


ملت عشق به دیوان مولانا گفت: «من چقدر تازه‌م. هر چند ماه یه بار بازچاپ می‌شم. تو نمی‌خوای تازه بشی؟!»
‏- دلم می‌خواد، اما مشکل اینه که مردم من‌و آدم حساب نمی‌کنن. اون‌ها فرعیات‌و می‌خونن، تا اینکه عقبِ اصلِ قضیه برن. من اصلم.
- دستت درد نکنه! حالا من شده‌م «فرع»؟
- مگه چیزی غیرِ اینه؟!
- بله که غیرِ اینه، شیخِ انبار*. منم که دارم تو رو به مردم می‌شْناسونم، وگرنه اون تعدادِ محدود هم سراغت نمی‌اومدن.
- تو شبیهِ اینی که کلام‌الله رو تفسیر کرده باشن، عروسکِ بلبل‌زبون.


*در صنف ناشران و کتابفروشان کتابی که به فروش نمی‌رسد و از استقبال مردم محروم است مصطلح به «شیخِ انبار»است؛ یعنی آنکه در جمعِ کتاب‌ها، کتابی همانند درویشی و شیخی شده‌است.

ملت عشقمولانامولویالیف شافاکشیخ
آغاز به کار از ۸ تیر ۱۴۰۱ اینجا، حداقل چیزی که یاد می‌گیرید این است که متن درست و بی‌غلط می‌خوانید و ناخودآگاه آموزش خواهید دید
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید