کتاب «ویرگولگذاری و مبانی نظری آن؛ کاربرد بجا و نابجای ویرگول» به قلم آقای رحمان افشاری است. فهرست مطالب کتاب شامل دوازده بخش مهم است:
پیشگفتار
در این بخش به مشکلات «ویرگولگذاری» در تمامی زبانها اشاره میکند و، بالأخص، به «ویرگول در خط فارسی» میپردازد. سردرگمی نویسندگان در بهکارگیری ویرگول را میکاود و راهکار میدهد. دست میگذارد بر چهار مسئلۀ اصلی در این تخصص. به باور ایشان، به ویرگول از چهار جنبه میتوانیم بنگریم که تنها' جنبۀ پایانی را در کتاب تشریح میکند: از جنبۀ دستورزبان.
فصل اول
دربارۀ جایگاه ویژهای که «نقطهگذاری» (به کار بردن نشانههای سجاوندی) دارد نوشتهاست و اینکه در جامعۀ علمی ـ نگارشیِ ایران، آیا رویکرد نویسندگان و دستوردانان به کاربردِ نشانههای سجاوندی سنتی بوده یا علمی. در بیان جایگاه مهم نشانههای سجاوندی نقل مهمی دارند:
«کوچک را ناچیز شمردن خطای بزرگی است.»
پس از اختراع خط، انسان به «قرائتِ نگاشتههایش در میان مردم» احساس نیاز کرد. اندکی دربارۀ خط و تاریخ خط صحبت میکند و همچنین این که این اختراع' بار از دوش انسان برداشتهاست. خط یونانی را کاملترین خط جهان برمیشمارد و برای خواننده توصیۀ گوشآویزی دارد: «خط، حتی اگر کامل باشد، تنها برای درست خواندنِ کلمه کفایت میکند، اما برای درست خواندن جمله به علائم دیگر نیاز است.» بشر رفتهرفته در هر علمی پیشرفتهای شایانِتوجهی کردهاست. ازآنجاکه خط [خط کامل مد نظر است] تنها برای درست خواندن واژه کافی است و نه برای جمله، نیازمندیم به تدوین قواعد «نقطهگذاری» یا «نشانهگذاری». ازاینرو انسان پیوسته برای «درست خواندنِ متن در میان جمع» علائمی را تدوین کرد.
مخترعانِ نشانههای درستخوانی، ابتدا، رویکرد گفتارمحور داشتند، اما با گذشت زمان، زبانشناسان و دستورنویسان به مسائلی همچون «آهنگ» و «تکیه» توجه و تأمل کردند و آهستهآهسته نشانهگذاریِ گفتارمحور جای خود را به نشانهگذاری نحومحور داد. جملهنشانهها مخصوص تقسیمبندی جمله است. در این بخش با تاریخ نقطهگذاری از گفتارمحور به نحومحور آشنا خواهید شد.
فصل دوم
تناقض موجود در سخن و عمل دستورنویسانِ زبان فارسی راجعبه ویرگول را شرح میدهد. سپس که خواننده را آماده میکند، دربارۀ پنج واحد مهمِ زبرزنجیری، «تکیه»، «آهنگ»، «درنگ»، «امتداد» و «طنین» مفصل توضیح میدهد. نویسنده و خوانندۀ فارسی باید با تکیه و آهنگ آشنا باشد. دو نقلقول مهم از آقای افشاری:
· «درنگ را میتوان حذف کرد، بدون اینکه تغییری در معنای گفتار ایجاد کند.»
· «درنگ در گفتار میتواند مبنایی استوار برای ویرگولگذاری در نوشتار باشد.»
فصل سوم
نویسنده دربارۀ اینکه کجای جمله نباید ویرگول بنشانیم آموزش میدهد. این آموزشها را در شش قاعده با تبصرههایی به تفصیل توضیح دادهاست.
فصل چهارم
راجعبه اینکه در کجای جمله باید ویرگول بیاید توضیح میدهد. این آموزشها را در ۱۸ قاعده و چند تبصره به خوانندگان میآموزد.
فصل پنجم
نشانۀ درنگ را برای خط فارسی معرفی و مشخص میکند و قرار میگذارد که منبعد، از این نشانه برای درنگ کمک بگیریم، همانطور که گذشتگان، در طول تاریخ، نشانههای بسیاری را برای هرچه بهترخوانیِ متن اختراع کردهاند. در پایان نیز دفاعیهای در مخالفت با روش کسرهگذاری ارائه میکند.
فصل ششم
دو کتاب مهم درسی را، که در آن به دبستانیها آموزش ویرگولگذاری دادهاند، نقد میکند.
ضمیمه
مختصری دربارۀ جمله و دستورزبان، از نوع «دستورِ وابستگی» آموزش میدهد؛ آگاهی از دستورزبان برای بهکارگیریِ نشانههای سجاوندی، بهویژه ویرگول، واجب است. در ۳۷ مطلبِ کلیدی آموزش اجمالیای را در این خصوص مطرح میکند.
ویرگول در یک نگاه
در جدولی، مهمترین نکتههای ویرگولگذاری را بهسهولتِ هرچه تمام یادآوری میکند.
واژهنامۀ توصیفی
از نامش پیداست که اصطلاحات تخصصی بهکاررفته در کتاب را بهکوتاهی توضیح دادهاست.
عنوان: ویرگولگذاری و مبانی نظری آن؛ کاربرد بجا و نابجای ویرگول
نویسنده: رحمان افشاری
مشخصات ظاهری و اطلاعات چاپ: قطع پالتویی، جلد شومیز، ۱۶۴ صفحه، چاپ دومِ انتشارات مهراندیش در سال ۱۳۹۵.
معرفیکننده: سید امیر سبحانی