ویرگول
ورودثبت نام
واج‌نوشت
واج‌نوشت
خواندن ۲ دقیقه·۱۶ روز پیش

اندر مزایای خواندن و نوشتن

اندر مزایای خواندن و نوشتن

پس از سال‌ها هم‌زیستی با کتاب، یکی دو سال است به این باور رسیده‌ام که «کتاب خواندن» و «نوشتن» امری است جان‌فرسا، اما بی‌شک با گذر زمان و حفظ نَفْسِ آن‌دو' امری شدنی است؛ تکرار و تکرار و تکرار، بخوان و بخوان و بخوان، بنویس و بنویس و بنویس. در نخستین گام‌ها با کتاب‌های زرد آغازیدم. آن زمان‌ها صرفاً نام کتاب پیش چشمانم بود؛ تنها' نام کتاب در نظرم جلوه می‌کرد، و نام نویسنده و مترجم در دایرۀ لغاتم جایی نداشتند. هرچه زمان می‌گذشت و آثار ترجمه‌شده و تألیفیِ بی‌جان می‌خواندم، چراغ‌خطر زبان فارسی به صدا می‌آمد که: «چیه این‌همه متن‌های ناجور و ناسور به من می‌دی؟! یه متنی بخون که لذت ببرم و یه مایه‌ای اندوخته‌م بشه.»

آرام‌آرام تشخیصم هدف‌گیر شد و توانستم کتاب‌های کارا را صید کنم. دیگر هر کتاب تبلیغی‌ یا هر کتابی که نامش به گوشم می‌خورد نمی‌خریدم تا خط‌بَری‌ و روخوانی کنم. اندک‌اندک نثرهای خوب و پاکیزه دیدم و چشمم به هیئتشان بینا گردید. همچنین پی بردم طرح جلد کتاب نیز از اهمِّ واجبات است. از کتاب‌هایی که طرح جلدشان تصویر ثبت‌شده با دوربین بود می‌گذشتم و در هیاهوی بازار کتاب و مسئلۀ انتخاب کردن، آن کتابی مقام اول را ازآنِ خود می‌کرد که چهره‌اش را یک طراح یا نقاش، با توجه به برداشت خود از محتوای اثر، با مدادِ مخصوص طراحی یا با قلم‌مو و دیگر ابزارِ هنرِ نقاشی کشیده بود.

اما دانستنِ این مهم که تنها' کتابِ خوب را بجوریم کافی نیست. ارزیدنی‌تر آن است که از خوانده‌هایمان چیزی در خاطرمان بماند. پیامد اینکه کتابی را روزنامه‌وار می‌خوانیم و به نقطۀ پایانش می‌رسیم و سریعاً عنوان بعدی را می‌آغازیم، به‌احتمال قوی، جز این نیست که درون‌مایه‌اش در حافظهٔ کوتاه‌مدتمان می‌ماند و در بلندمدت، خاکستری از آن مطالعه برجا خواهد ماند.

راه چیست؟ این که همواره قلم لای انگشتمان باشد و حین مطالعه، زیر واژه‌ها، تعبیرها، کنایه‌ها، استعاره‌ها و هرچه دیگر که مهم است خط بکشیم و چند روز دیگر، بازگردیم و از صفحۀ نخست بیاغازیم و صرفاً زیرخط‌دارها را از نظر بگذرانیم تا آن‌ها را در ذهنمان ثبت کنیم و روزی در نگارشمان به کار بریم. بایستی حین خوانش کتاب، سؤال طرح کنیم یا اینکه در حاشیۀ صفحه یا دفتریادداشتی مجزا، نظرمان را درخصوص هدف نگارنده به کلمه آوریم. پس از پایانِ خوانش، بازگردیم و پراکنده‌نویسی‌هایمان را در پیِ یکدیگر قطار کنیم و با خلاقیت فردیِ خودمان نیز دیگر حرف‌ها را، که در وقت مطالعه به یادمان نرسیده بود، به حاشیه‌نویسی‌ها یا یادداشت‌نویسی‌های پیشین بیفزاییم.

با این راهکار است که یک کتاب تا سال‌های سال در خاطر شریفمان می‌ماند و اگر از یادمان پرواز کند، می‌توانیم به دست‌نوشته‌هایمان نظر افکنیم و بدین طریق آن کتاب را از کهنگی درآوریم.

دربارۀ #معرفی_کتاب

زبان فارسیمعرفی کتابکتابخلاصه کتابکتاب خوانی
آغاز به کار از ۸ تیر ۱۴۰۱ اینجا، حداقل چیزی که یاد می‌گیرید این است که متن درست و بی‌غلط می‌خوانید و ناخودآگاه آموزش خواهید دید
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید