احتمالاً شنیدهاید که میگویند برای استاد شدن در یک مهارت جدید، به ۱۰,۰۰۰ ساعت تمرین نیاز دارید.
این ایده از کتاب استثنائیها اثر مالکوم گلدول آمده است. اما این مفهوم بر اساس یک سوءتفاهم شکل گرفته است.
در سال ۲۰۱۴، یک استاد روانشناسی در دانشگاه ایالتی فلوریدا مقالهای به نام خطر سپردن آموزش به خبرنگاران نوشت و آنچه گِلَدوِل و دیگران در مورد تحقیقات او نوشته بودند را رد کرد.
اَندرِس اریکسون مطالعهای درباره نوازندگان ویولن حرفهای انجام داد و دریافت که ۱۰,۰۰۰ ساعت تمرین، میانگین مدت زمان تمرین گروه برتر بود. اما این مطالعه روی گروههای مختلفی از نوازندگان حرفهای انجام شده بود و بسیاری از آنها زمان بسیار کمتری را صرف تمرین کرده بودند.
در نتیجه، هیچ عدد جادویی برای ساعتها تمرین وجود ندارد. عوامل بیشتری در این موضوع دخیل هستند.
مهندسان، توسعهدهندگان، تحلیلگران و دانشجویان؛ این نقشها نیازمند مهارتهایی در موضوعات پیچیده هستند. اگر در حال خواندن این مطلب هستید، احتمالاً مانند من به یکی از این دستهها تعلق دارید. اما یادگیری این همه مطلب در زمانی محدود ممکن است طاقتفرسا به نظر برسد.
خوشبختانه یادگیری یک مهارت پیچیده به زمانی کمتر از آنچه فکر میکنید نیاز دارد.
یکی از اولین مهارتهایی که برای تبدیل شدن به یک مهندس ابری (cloud engineer) یاد گرفتم، برنامهنویسی در پایتون بود. من روزانه ۳۰ تا ۶۰ دقیقه را به تمرین اختصاص میدادم. در ابتدا، حفظ مداومت دشوار بود و هر بار که چند روز مطالعه را از دست میدادم، بازگشت به روال مطالعه برایم سخت میشد.
اما پس از چند هفته تمرین مداوم، به سرعت شروع به درک ارتباط بین مفاهیم کردم.
جاش کافمن، یک پژوهشگر مشهور در حوزه کسبوکار میگوید:
“اولین ساعات یادگیری یک مهارت خاص، هم از نظر تحقیقاتی و هم از نظر اثربخشی، بیشترین تأثیر را دارد.
شما میتوانید از هیچچیز ندانستن درباره چیزی، به میزان قابل قبولی خوب شدن در زمانی بسیار کمتر از آنچه انتظار دارید برسید.
[طبق تحقیقات من] حدود ۲۰ ساعت تمرین هدفمند کافی است.”
تصور کنید. میتوانید یادگیری یک مهارت را که هیچ چیزی دربارهاش نمیدانید شروع کنید و پس از ۲۰ ساعت، در آن خوب شوید. ممکن است بلافاصله به یک متخصص تبدیل نشوید، اما قطعا بهتر خواهید شد.
دقت کنید که او از واژه «هدفمند» استفاده کرد. این همان واژهای است که اریکسون در مقاله تحقیقاتی خود به کار برده است.
این بدان معناست که شما باید فعالانه درگیر یادگیری باشید. تماشای ۲۰ ساعت ویدئوهای آموزشی در یوتیوب کافی نخواهد بود.
چگونه طبق نظر کافمن در ۲۰ ساعت یک مهارت جدید یاد بگیریم:
۲۰ ساعت فقط ۴۰ دقیقه در روز برای یک ماه است.
نیازی نیست تمام صبحها، شبها و آخر هفتههایتان را جلوی میز بگذرانید و زمان ارزشمند با خانواده و دوستانتان را از دست بدهید. این کار فقط به فرسودگی شما منجر میشود.
یک زمان خاص از روز را انتخاب کنید و به شدت از آن محافظت کنید. اجازه ندهید هیچ چیز دیگری شما را در این بازه زمانی مشخص منحرف کند.
وقتی میخواهیم چیز جدیدی یاد بگیریم، معمولاً بیش از حد توانمان تلاش میکنیم.
برای مثال، بهعنوان یک مبتدی کامل در ماشین لِرنینگ، متوجه شدن تمام مفاهیم ممکن است به دلیل دامنه گسترده ریاضیات، مفاهیم و کدنویسی طاقتفرسا به نظر برسد.
بهجای آن، ابتدا تفاوتهای بین هوش مصنوعی، ماشین لِرنینگ، و دیپ لِرنینگ را بفهمید.
مهارت معمولاً ترکیبی از مهارتهای کوچکتر است که با هم ترکیب میشوند.
برای مثال، یک مهندس ابری (cloud engineer) باید بداند چگونه زیرساختها را از طریق کد پیادهسازی کند. این مهارت شامل زیرمهارتهایی مانند درک دستورات ترمینال و پلتفرمهای ابری مثل AWS میشود.
توانایی اصلاح اشتباهات نیازمند این است که بدانید چه چیزی درست و چه چیزی اشتباه است.
اگر روزانه ۴۰ دقیقه را به مطالعه اختصاص دهید، اما ۱۰ دقیقه اول آن را به چک کردن شبکههای اجتماعی بپردازید، رسیدن به هدف شما طولانیتر خواهد شد.
بهترین راه برای جلوگیری از این وضعیت این است که خودتان را از محیطی که حواسپرتی ایجاد میکند دور کنید. به یک کتابخانه یا محیط آرام دیگری بروید. گوشی خود را به حالت «مزاحم نشوید» قرار دهید یا برنامههایتان را قفل کنید تا دسترسی به آنها سختتر شود.
نکات کلیدی:
• برای یادگیری یک مهارت جدید به هزاران یا حتی صدها ساعت نیاز ندارید.
• یادگیری را کوچک شروع کنید. اصول اولیه را بیاموزید و به تدریج موضوعات پیچیدهتر را بررسی کنید.
• در محیطی با حداقل حواسپرتیها مطالعه کنید.
موفق باشید.