صنعت نفت و خودروسازی اولین و دومین بخش مهم صنعت ایران را تشکیل می دهند. در مقام سوم این لیست صنعت بزرگ تولید لوازم خانگی قرار دارد. که یکی از مهم ترین و اساسی ترین صنایع در کل جهان به حساب می آید. این صنعت بزرگ به رکود و اقتصاد کشورها بستگی کامل داشته و گسترش آن هم می تواند بر کل بخش های اقتصادی اعم از اشتغال زایی و ارزش افزوده اثری شگرف داشته باشد. و به این ترتیب لوازم خانگی می تواند یکی از مهم ترین اهداف توسعه برای هر کشوری باشد.
در حال حاضر ایران با توجه به دستیابی به تکنولوژی های تولید انواع لوازم خانگی توانسته است که در این مهم به خودکفایی دست یابد. و حتی علاوه بر تامین نیازهای داخلی گامی به جلو برداشته و زمینه صادرات و ارزآوری را فراهم کند. آنچه مسلم است هدفی اینچنین بزرگ لازمه اش همسو شدن با پیشرفت های جهانی تولید لوزام خانگی و کاربرد تکنولوژ های روز دنیا می باشد. اگر بخواهیم به بازارای چنین گسترده و رقابتی وارد شویم و حضوری همیشگی داشته باشیم قطعا باید استراتژی های درستی هم دنبال کنیم. صنعتی چنین پیچیده و چالشی نیازمند استفاده از افراد متخصص در زمینه بازاریابی و کاربرد تکنیک های بازاریابی علمی، هوشمندانه و خلاق در زمینه های گوناگون است، از تبلیغات صحیح گرفته تا طراحی محصول مشتری پسند، فروش و خدمات پس از فروش عالی و وسوسه انگیز.
اما این ابزار های دقیق و خلاق به چه معناست؟ به عنوان مثال کاربرد ابزارهای بازاریابی چون تلویزیون، رادیو، روزنامه و سایر رسانه ها و همچنین نمایشگاه ها در صورتی که به صورت برنامه و از هم گسیخته صورت گیرد. و به عبارتی ارتباط معنایی صحیحی با یکدیگر نداشته باشند قطعا اثربخشی اندکی خواهند داشت. همگی این رسانه ها باید هم سو، مخاطب خود که همان مصرف کننده باشد را به یک سمت سوق دهند و آن می تواند وب سایت فروش باشد نه صرفا یک کالای بخصوص و این است اعجاب و انگیزه کاربرد بازاریابی تخصصی و اصولی. حال می توان به طور گسترده در داخل وب سایت از انواع گوناگون تخفیفات گرفته تا جشنواره ها و نمایشگاه ها و ...جهت ترغیب مشتریان استفاده نمود.
برندهای خارجی ورود یافته به بازار ایران توانستند در مدت زمان اندک با دانش صحیح بازاریابی و استفاده صحیح از فرصت ها و ظرفیت های بازار ایران موفقیت های چشم گیری به دست آورند. در حالی که بسیاری از برندهای داخلی ما با نگرش و مدیریت سنتی نسبت به مقوله بازاریابی اصولا نتوانسته اند در زمینه کالاهای رقابتی و پرطرفدار به جایگاهی که باید دست یابند. شاید زمان یک بازنگری اساسی در زمینه مدیریت صحیح این محصولات رسیده باشد.
چرا که بسیاری از شرکت های تولید لوازم خانگی ایرانی، اصولا درک درستی از مفهوم بازاریابی ندارند و حتی آن را هم معنای تبلیغات می دانند. تبلیغاتی در حد طراحی و چاپ یا ویزیتوری! یا حتی واحدی لوکس برای قدرت نمایی در برابر رقبا. نتیجه چنین تفکری در نهایت و حتی به رغم صرف هزینه های بالا، این بوده است که این برندها نه تنها بازار هدف خود را نمی شناسند، که غالبا بر مبنای ذهنیت ها و تصورات خود گام برمی دارند. کماکان محصولات تولید شده متناسب با نیازهای بازار مصرف نهایی نیست و حتی تفاوت های طراحی آن چنانی در میان برندها مشاهده نمی شود.
زمزمه های فراوانی از لزوم حضور مشاوران بازاریابی ارشد و یا تغییرات مدیریتی شنیده می شود. سوال اینجاست که بهترین مشاوران را چگونه باید انتخاب کرد؟ کدام مشاوران می توانند این صنعت رو به رشد را در ایران ارتقا دهند؟ قطعا و مسلما مشاوری بهتر از خریدار در این زمینه وجود ندارد. برندهای تولید کننده بیشتر به واحدی برای ارزیابی بازارهای هدف و چینش نظرات و نیاز های مشتریان نیاز دارند. چرا که مدیریت ارتباط با مشتریان یکی از مهم ترین و اصلی ترین بخش ها در بازاریابی و فرآیند فروش است. و به عبارت بهتر بازاریابی از جایی آغاز می شود که مشتری وارد چرخه شود نه زمانی که محصول تولید شده و آماده فروش است. شما باید افراد را قانع کنید که محصول شما ارزش خرید کردن را دارد. و اینجاست که تفاوت فروش و بازاریابی صحیح و اصولی کاملا مشخص می شود. فروش پیدا کردن مشتری برای کالاست، در حالی که بازاریابی مشخص می کند که چه چیز را در چه بازاری، به چه کسانی و با چه شرایطی و منظوری معرفی کنیم. که فرد احساس نیاز کرده و برای رفع این نیاز اقدام به خرید نماید. لذا سازمانی که بخواهد به یک بازاریابی گسترده و قوی مجهز شود می بایست مدیران ارشدی داشته باشد که به هنر و استراتژ های صحیح و علمی این بازار مسلط باشند.
بررسی علل موفقیت بارز برندهای کره ای در بازارهای ایران و سایر کشورها نیز می تواند راه گشا باشد. این برندها توانستند به راحتی و با استفاده از فناوری های نوین تولید، طراحی زیبا، قیمت مناسب و کاربرد آپشن های بیشتر و جدیدتر با سلیقه عمومی همسو شده و بازارهای داخلی کشورها را تحت تاثیر قرار دهند. به همین دلیل هم بود که تولیدات داخلی به سمت تکنولوژ ی های جدید رفتند. شاید بهترین راهکار برای تولیدکنندگان ما در حال حاضر در کنار تغییرات سطوح مدیریتی، کاربرد استراتژی های تعیین کننده ای چون ارتقای کیفی محصولات، بهبود شکل ظاهری و طراحی و قیمت های رقابتی تر باشد.
در نهایت ساختار بازاریابی مناسب در صنعت تولید لوازم خانگی باید به گونه ای باشد که مجموعه ای از بخش های توسعه برند، تحقیقات بازار، روابط عمومی، ارتباط با مشتریان، توسعه محصولات و همچنین بازاریابی تجاری محصولات را در برگیرد. و ایجاد چنین ساختار منسجمی نیازمند افرادی آگاه به امور مدیریتی، روانشناسی، فنون مذاکره و ارتباط و همچنین مسلط به استراتژی های فروش روز دنیاست.