قطعاً نام فیلیپ کاتلر، به عنوان پدر بازاریابی جهان، گواه ارزشمندی کتابی به نام بازاریابی نسل سوم میباشد، که با تحلیل فضای کسب و کارهای جهانی، نسل جدیدی از بازاریابی را، به نام بازاریابی نسل سوم به تصویر میکشد.
در ادامه این بحث، به بررسی این کتاب و بازاریابی نسل سوم میپردازیم.
معرفی آقای فیلیپ کاتلر
آقای کاتلر، در سال ۱۹۳۱ چشم به جهان گشود. وی هماکنون نهمین دهه از عمر خود را سپری میکند. ایشان تاکنون ۵۷ کتاب درباره بازاریابی و مدیریت کسب و کار نوشته است که مدیریت کسب و کارهای ایشان هم در جهت بازاریابی بوده است. به همین دلیل ایشان را به عنوان پدر علم بازاریابی میشناسند. وی به شرکتهای بزرگی نظیر جنرال الکتریک، آیامبی و… مشاوره ارائه دادهاست. جالب است که بدانید ایشان بازاریابی را به صورت یک رشتهٔ آکادمیک در دانشگاه سپری نکردهاند.
از نظر فیلیپ کاتلر، بازاریابی به معنی کار و بازار است. در واقع کاتلر، سه نسل متفاوت از بازاریابی را بیان میدارد که این سه نسل میتواند به ما کمک کند، چه نوع و روشی در بازاریابی مؤثر باشد که بتواند کسب و کار ما را به نحو احسن و با استراتژی بسیار مناسب، پیش برده و باعث پیشرفت ما شود.
در ادامه این مطلب، به بررسی سه نسل از بازاریابی و بهویژه نسل سوم آن میپردازیم.
در نسل اول بازاریابی که فیلیپ کاتلر، در نظر گرفت و آن را معرفی کرد، تولید در نتیجه بازاریابی مطرح میگردد.
به این معنی که، اول شرکتها محصولات و خدمات خود را تولید میکردند، سپس بازاریابهای خود را برای جذب و پیدا کردن مشتری و مصرفکننده میفرستادند.
این نسل در حال حاضر منسوخ شدهاست و دیگر کاربردی ندارد. مگر اینکه محصول منحصر بهفردی تولید کرده باشیم که کسی نتواند آن را تولید کند. چنین چیزی در حال حاضر بسیار کمیاب است.
● نسل دوم بازاریابی
نسل دوم بازاریابی که کاتلر از آن نام برد. بازاریابی بر اساس تحقیق، در نتیجهٔ تولید و در نتیجه بازاریابی است. در این نسل، بازاریابها ابتدا از بازار خود تحقیقی به عمل میآورند و خواستهها و نیازهای مشتری را متناسب با تحقیقی که انجام میدادند در محصول خود اعمال میکردند. یا به عبارتی دیگر، محصول تولید شده آنها براساس خواستهها و نیازهای مشتریان بود. آنها در واقع، پس از تحقیق و تولید و آزمایش کردن، به سمت بازاریابی و پیدا کردن مشتری میروند. این نسل نیز از سال ۱۹۹۰ منسوخ شده و دیگر کاربردی ندارد.
نسل سوم بازاریابی بهگونهای است که امروزه همه کسب و کارها و بیزینسها براساس آن باهم به رقابت میپردازند، و اگر شرکت یا بیزینسی این نوع بازاریابی را در کار خود اعمال نکند، مطمئناً با شکست مواجه خواهد شد، یا به سودآوری و هدفهای خود نخواهد رسید.
با ما در ادامه اینمطلب همراه باشید تا بیشتر در مورد بازاریابی نسل سوم بدانیم.
بازاریابی نسل سوم از نظر فیلیپ کاتلر
این نوع بازاریابی به این صورت است که علاوه بر تحقیق اولیه برای تولید محصول و برای نیازها و خواستههای مشتری، ما به روش و راهی برای این که چگونه بتوانیم بعد از فروش کالا و خدمات خود، بهطور مرتب و دائمی با مشتریان خود در ارتباط باشیم، نیاز داریم.
بنابراین، این نسل براساس تحقیق، تولید در نتیجه بازاریابی و نهایتاً ارتباط دائمی با مشتری است، تا زمانی که بتوانیم در قلب و ذهن مشتری نفوذ کنیم.
برندسازی میتواند یکی از زیرشاخههای این نسل از بازاریابی باشد.
شما در این نسل از بازاریابی، دائماً با مشتریان خود در ارتباط باشید، یعنی شما بیشتر از این که در فکر پیدا کردن مشتری جدید باشید، باید به فکر اهمیت دادن و حفظ کردن مشتریان فعلی خود باشید. در این صورت مشتریان فعلی شما، علاوه بر این که از کار شما لذت میبرند، دوستان و آشنایان خود را نیز برای به استفاده از محصولات شما دعوت میکنند. به این نوع بازاریابی، ویروسی یا دهان به دهان گفته میشود.
عقاید ۱۰ گانه نسل سوم بازاریابی
زمانی که ما، عمیقاً به مفهوم بازاریابی مینگریم، میتوانیم متوجه ۱۰ عقیدهٔ مسلمی شویم، که بازاریابی را با ارزشها یکپارچه میکند.
● عقیدهٔ اول: به مشتری عشق بورز، به رقبایت احترام بگذار.
چیزی که بسیار در کسب و کارها مهم است عشق ورزیدن به مشتری است، و نتیجهٔ آن وفاداری آنها از طریق اعطای ارزشهای بزرگ و لمس کردن احساسات و ارزشهای آنهاست. تصمیم به خرید و وفادار بودن به یک برند، بسیار به احساسات مربوط میشود.
● عقیدهٔ دوم: به تغییر حساس باش و برای تحول آماده باش.
محیط کسب و کار همیشه در حال تغییر است و رقبا شما و مشتریان همیشه در حال پیشرفتهای هوشی هستند. شما اگر به تغییرات حساس نباشید و نتوانید آنها پیشبینی کنید، شرکت شما منسوخ خواهد شد.
● عقیدهٔ سوم: از برند خود محافظت کن و در مورد آنچه هستی شفاف باش.
چیزی که در بازاریابی بسیار مهم است شهرت برند است. اگر در بازار دو برند با یک کیفیت وجود داشته باشند، مشتریان به سراغ برند خوشنامتر میروند. بنابراین شرکت باید تمایز شفافی برای برند خود داشته باشد.
● عقیدهٔ چهارم: مشتریان مختلف هستند، ابتدا پیش مشتریانی برو که میتوانی برای آنان منفعت بیشتری داشتهباشی.
● عقیدهٔ پنجم: همیشه بستههای خوب را با قیمت عادلانه، ارائه کن.
نباید اجناس با کیفیت پایین را با قیمت بالا فروخت. بازاریابی درست، بهگونهای است که قیمت اجناس با کیفیت آنها مطابقت داشته باشد. هرگاه به دنبال دادن محصولات با کیفیت پایین و وانمود کردن کیفیت بالای آنها باشیم، مشتریانمان ما را ترک خواهند کرد.
● عقیدهٔ ششم: همیشه در دسترس باش، و اخبار خوب را مخابره کن.
برای مشتریانی که به دنبال شما هستند، یافتن خود را سخت نکنید.
● عقیدهٔ هفتم: مشتری خود را بهدست بیاور رشد بده و نگه دار.
روابط خوبی با مشتریان خود داشته باشید و روابط خود را حفظ کنید. سعی کنید آنها را به صورت شخصی بشناسید.
● عقیدهٔ هشتم: در هر کسب و کاری هستید، به نوعی در کسب و کار خدماتی فعالیت میکنید.
شما گرچه در هر کسب و کاری هستید باید روحیهٔ خدمترسانی به مشتری را در خود ایجاد کنید. خدمت باید همیشه پیشهٔ خدمترسان باشد.
● عقیدهٔ نهم: همیشه فرایندهای کسب و کار خود را، از نظر کیفیت و قیمت و تحویل بهبود بده.
● عقیدهٔ دهم: اطلاعات مرتبط را جمعآوری کن، اما تصمیم نهایی را به فهم و بصیرت خود واگذار کن.
این اصل مارا هوشیار میکند که بهطور مداوم بیاموزیم. دانشجمعی و تجربهٔ شما آنچیزی است که تصمیم نهایی شما را تعیین میکند.