شما هر محصول یا خدماتی ارائه بدید مهم ترین قسمت کارتون فروش هست ! در این مطلب 6 تکنیک فروش را برای شما می نویسم که با بکار بردن آن ها میتوانید هر چیزی را به هر کسی بفروشید!
به اینکه فقط در مورد ویژگی های محصول یا خدماتتان صحبت کنید در مورد اینکه محصول شما چگونه میتواند زندگی مردم را بهتر کند صحبت کنید.
مثلا شما یک دوربین را با گفتن اینکه میتواند تصاویر را با 25600 ISO ضبط کند نمیفروشید.
شما آن را با تاکید بر توانایی آن در ضبط ویدیو حتی در نور ماه میفروشید.
به جای اینکه فقط ویژگیهای فنی یک محصول را به مشتریان بگوییم، باید به آنها نشان دهیم که چگونه این محصول میتواند مشکلاتشان را حل کند و زندگیشان را بهبود بخشد.
به جای اینکه بگوییم دوربینی با ISO 25600 بسیار قدرتمند است، بهتر است بگوییم که با این دوربین میتوانید حتی در شبهای تاریک و با نور ماه ، تصاویر با کیفیتی بگیرید. این به مشتری نشان میدهد که این دوربین برای او چه فایدهای دارد و چگونه میتواند از آن استفاده کند.
برای موفقیت در فروش، باید به جای تمرکز بر روی محصول، بر روی نیازها و خواستههای مشتری تمرکز کنیم. با نشان دادن اینکه چگونه محصول ما میتواند زندگی مشتریان را بهتر کند، میتوانیم اعتماد آنها را جلب کرده و فروش خود را افزایش دهیم.
نکات مهم:
مخاطب مداری: همیشه به نیازها و خواستههای مخاطب خود فکر کنید.
زبان ساده: از زبان ساده و قابل فهم استفاده کنید.
مزایا: مزایای محصول را به وضوح بیان کنید.
داستان سرایی: با استفاده از داستانها و مثالهای واقعی، محصول خود را جذابتر کنید.
دیدگاه مشتری را درک کنید.
از زاویه دید مشتری به مسائل نگاه کنید.
درباره نگرانیها و خواستههای او صحبت کنید. پس از آن، راه حلهایی برای نگرانیهای مشتری پیشنهاد دهید.
برای موفقیت در هر نوع تعامل، باید خود را به جای طرف مقابل قرار داده و دنیا را از دیدگاه او ببینیم.
وارد دنیای آنها شوید: به جای اینکه فقط به محصول یا خدمات خود فکر کنید، به نیازها، خواستهها و چالشهای مشتری تمرکز کنید.
دیدگاه مشتری را درک کنید: سعی کنید بفهمید که چه جیزی برای مشتری مهم است و چه چیزی برای او ارزش دارد.
از زاویه دید مشتری به مسائل نگاه کنید: خود را جای مشتری بگذارید و ببینید که او در چه شرایطی قرار دارد.
درباره نگرانیها و خواستههای مشتری صحبت کنید: به جای اینکه فقط در مورد محصول خود صحبت کنید، به نگرانیها و خواستههای مشتری گوش داده و به آنها پاسخ دهید.
راه حلهایی برای نگرانیهای او پیشنهاد دهید: پس از اینکه به خوبی نیازها و مشکلات مشتری را شناختید، راه حلهای مناسب برای آنها ارائه دهید.
وقتی شما به مشتری نشان میدهید که به او اهمیت میدهید و به دنبال حل مشکلات او هستید، او احساس میکند که درک شده است و به شما اعتماد بیشتری پیدا میکند. این اعتماد، احتمال خرید و ایجاد یک رابطه طولانیمدت را افزایش میدهد.
فروش یک محصول، تنها فروش یک کالا نیست، بلکه ایجاد یک ارتباط موثر و برقراری اعتماد با مشتری است.
فروش: در فرآیند فروش، با استفاده از این روش میتوانید نیازهای مشتری را بهتر شناسایی کرده و محصول یا خدماتی را به او پیشنهاد دهید که دقیقاً همان چیزی است که به آن نیاز دارد.
بازاریابی: در بازاریابی، این روش به شما کمک میکند تا پیامهای تبلیغاتی خود را متناسب با نیازهای مخاطب هدف خود طراحی کنید.
روابط بینفردی: این روش نه تنها در حوزه کسب و کار، بلکه در همه روابط بینفردی نیز کاربرد دارد. با درک دیدگاه دیگران و توجه به نیازهای آنها، میتوانید روابط قویتر و پایدارتری برقرار کنید.
برای موفقیت در هر نوع تعامل، باید به جای تمرکز بر خود، بر روی نیازها و خواستههای طرف مقابل تمرکز کنیم.
با احساسات مردم ارتباط برقرار کنید.
برای مثال، هنگام فروش یک خدمت به یک خانواده،چالشهای خانواده را به اشتراک بگذارید و احساسات خود را
در مورد شرایط آنها بیان کنید.
در فروش و بازاریابی، احساسات نقش بسیار مهمی دارند. صرفاً ارائه اطلاعات منطقی و ویژگیهای محصول کافی نیست؛ بلکه باید با احساسات مخاطب نیز ارتباط برقرار کنیم.
احساسات بر منطق غلبه دارند: انسانها تصمیمات خود را اغلب بر اساس احساسات میگیرند، حتی اگر به دنبال توجیه منطقی برای آن باشند.
ارتباط عاطفی: ایجاد ارتباط عاطفی با مشتری باعث میشود که او به شما و محصولتان اعتماد بیشتری کند.
همدلی: درک احساسات و شرایط مشتری و نشان دادن همدلی با او، باعث میشود که مشتری احساس کند که شما به او اهمیت میدهید.
فرض کنید شما میخواهید یک سیستم امنیتی به یک خانواده بفروشید. به جای اینکه فقط به ویژگیهای فنی سیستم اشاره کنید، میتوانید از این خانواده بپرسید که چه نگرانیهایی در مورد امنیت خانه خود دارند و سپس به آنها بگویید که شما خودتان نیز به عنوان یک پدر یا مادر، اهمیت امنیت خانواده را درک میکنید. این کار باعث میشود که آن خانواده احساس کند که شما به آنها اهمیت میدهید و محصول شما میتواند به آنها کمک کند تا احساس امنیت بیشتری داشته باشند.
ایجاد اعتماد: وقتی مشتری احساس کند که شما او را درک میکنید و به او اهمیت میدهید، اعتماد بیشتری به شما پیدا میکند.
به یاد ماندنیتر: پیامهایی که با احساسات همراه هستند، ماندگاری بیشتری در ذهن مخاطب دارند.
تسهیل تصمیمگیری: وقتی مشتری احساس خوبی نسبت به شما و محصولتان داشته باشد، تصمیمگیری برای خرید آسانتر خواهد بود.
فروش: در فروش، با استفاده از این روش میتوانید مشتریان را به سمت خرید ترغیب کنید و روابط طولانیمدتی با آنها برقرار کنید.
بازاریابی: در بازاریابی، این روش به شما کمک میکند تا کمپینهای تبلیغاتی مؤثرتری را طراحی کنید.
روابط بینفردی: در همه روابط بینفردی، درک احساسات دیگران و ایجاد ارتباط عاطفی میتواند به بهبود روابط کمک کند.
به طور خلاصه، برای موفقیت در هر نوع ارتباط، باید به احساسات دیگران توجه کنیم و سعی کنیم با آنها ارتباط برقرار کنیم.
به جای اینکه بگویید “با این روش سریع وزن کم می کنید”، به این صورت بگویید:”5 کیلو در 2 هفته بدون رژیم و ورزش کم می کنید!”
مشخص بودن و ارائه جزئیات دقیق: به جای استفاده از عبارات کلی و مبهم، بهتر است نتایج دقیق و قابل اندازهگیری را به مشتریان ارائه دهیم.
جذب توجه بیشتر: عبارات مشخص و دقیق، توجه مشتری را بیشتر جلب میکنند و باعث میشوند که آنها به محصول یا خدمات شما علاقهمند شوند.
ایجاد اعتماد: وقتی شما نتایج دقیقی را ارائه میدهید، به مشتریان نشان میدهید که به حرفهای خودتان مطمئن هستید و این اعتماد آنها را جلب میکند.
تسهیل تصمیمگیری: وقتی مشتریان بدانند که با خرید محصول شما چه چیزی به دست میآورند، تصمیمگیری برای آنها آسانتر خواهد بود.
افزایش نرخ تبدیل: عبارات مشخص و دقیق، نرخ تبدیل را افزایش میدهند، یعنی تعداد بیشتری از افرادی که با پیام شما مواجه میشوند، به مشتری تبدیل خواهند شد.
به جای اینکه بگویید “با این شامپو موهایتان را نرم و براق کنید”، بگویید “با این شامپو موهایتان را در عرض یک هفته تا 90 درصد نرمتر و براقتر کنید”.
به جای اینکه بگویید “پوستتان را جوان کنید”، بگویید “لکههای صورتتان را در 4 هفته تا 80 درصد کاهش دهید”.
به جای اینکه بگویید “زندگیتان را متحول کنید”، بگویید “درآمدتان را در 3 ماه آینده دو برابر کنید”.
نکته مهم
هنگام استفاده از عبارات واضح، دقت کنید که ادعاهای شما قابل اثبات باشند. اگر ادعایی میکنید که نمیتوانید به آن عمل کنید، به اعتبار برند شما آسیب خواهد رسید.
در کل، بهتر است به جای استفاده از عبارات کلی و مبهم، نتایج دقیق و قابل اندازهگیری را به مشتریان ارائه دهیم.
از ترس از دست دادن (FOMO) به نفع خود استفاده کنید.یک مهلت زمانی مشخص برای پایان فروش تعیین کنید و حس فوریت ایجاد کنید.
از اثبات اجتماعی استفاده کنید نشان دهید چند نفر محصول شما را خریده اند و نظر مثبتشان را به مشتری نشان دهید.
از تایمرهای شمارش معکوس استفاده کنید مثلا تا دو روز دیگر یا تا آهر هفته …
بر محدود بودن موجودی تأکید کنید 2 عدد دیگر باقی مانده.
از کلماتی استفاده کنید که مردم را به اقدام سریع ترغیب کند
ترس از دست دادن یا FOMO (Fear Of Missing Out). این احساس زمانی ایجاد میشود که فرد احساس کند فرصتی را برای دستیابی به چیزی ارزشمند از دست خواهد داد.
ایجاد حس فوریت: با ایجاد حس فوریت، مشتریان ترغیب میشوند که سریعتر تصمیم بگیرند و خرید خود را انجام دهند.
افزایش تقاضا: محدود کردن زمان یا موجودی یک محصول، باعث افزایش تقاضا برای آن محصول میشود.
تأثیرگذاری بر رفتار خرید: دیدن اینکه دیگران محصولی را خریداری کردهاند (اثبات اجتماعی)، میتواند باعث شود که دیگران نیز به خرید آن محصول ترغیب شوند.
تعیین مهلت زمانی مشخص: برای فروشهای فصلی یا محصولات خاص، یک مهلت زمانی مشخص تعیین کنید.
استفاده از تایمرهای شمارش معکوس: در وبسایت یا صفحات محصول خود، از تایمرهای شمارش معکوس استفاده کنید تا نشان دهید که زمان کمی برای خرید باقی مانده است.
تأکید بر محدود بودن موجودی: به مشتریان بگویید که محصول شما محدود است و ممکن است به زودی تمام شود.
استفاده از کلمات کلیدی: از کلماتی مانند “محدود”، “آخرین فرصت”، “فقط برای مدت محدود”، “قبل از تمام شدن موجودی”، “تخفیف ویژه” و … استفاده کنید.
نمایش نظرات مثبت مشتریان: نظرات مثبت مشتریان قبلی میتواند به عنوان یک اثبات اجتماعی قوی عمل کند.
مثال: “این تخفیف ویژه فقط تا پایان این هفته اعتبار دارد. موجودی محدود است، پس عجله کنید!”
نکته مهم:
استفاده بیش از حد از FOMO میتواند باعث شود که مشتریان احساس کنند فریب خوردهاند. بنابراین، باید از این تکنیک با احتیاط استفاده کرد و اطمینان حاصل کرد که ادعاهای شما واقعی هستند.
در کل، FOMO یک ابزار قدرتمند در بازاریابی است که میتواند به افزایش فروش و ایجاد ارتباط قویتر با مشتریان کمک کند.
فروش را هیجانانگیز و متفاوت کنید.
از لحن خشک و رسمی شرکتی اجتناب کنید. حرف هایتان را تازه و منحصر به فرد نگه دارید!
جذب مخاطب با محتواهای جذاب و متفاوت. مخاطبان امروزی به محتوای خلاقانه و متمایز عادت کردهاند و از محتوای تکراری و خستهکننده به سرعت خسته میشوند.
جلب توجه: محتوای جذاب و متفاوت بیشتر توجه مخاطبان را جلب میکند.
افزایش تعامل: محتواهای جذاب باعث میشوند که مخاطبان بیشتر با محتوا تعامل کنند (لایک، کامنت، اشتراکگذاری).
به یاد ماندنیتر شدن برند: محتوای خلاقانه به برند شما کمک میکند که در ذهن مخاطبان ماندگار شود.
افزایش فروش: محتوای جذاب میتواند به افزایش فروش و تبدیل مخاطب به مشتری کمک کند.
داستانسرایی: از داستانها و مثالهای واقعی برای انتقال پیام خود استفاده کنید.
استفاده از تصاویر و ویدیوهای باکیفیت: تصاویر و ویدیوها میتوانند به جذابتر شدن محتوا کمک کنند.
استفاده از زبان ساده و روان: از زبان ساده و روانی استفاده کنید که برای مخاطب قابل فهم باشد.
ایجاد تعامل: از مخاطبان بخواهید که نظرات و پیشنهادات خود را بیان کنند.
تجدید نظر در محتوای قدیمی: به طور مرتب محتوای قدیمی خود را بررسی کرده و آن را به روز کنید.
استفاده از ابزارهای خلاقانه: از ابزارهای مختلف برای ایجاد محتوای جذاب و تعاملی استفاده کنید.
به جای اینکه بگویید “محصول ما بهترین کیفیت را دارد”، میتوانید یک داستان کوتاه درباره مشتریانی که از محصول شما راضی بودهاند، تعریف کنید.
نکته مهم:
جذاب بودن به معنای شوخی و طنز بیمورد نیست. محتوای شما باید مرتبط با برند و مخاطب هدف شما باشد.
برای موفقیت در بازاریابی، باید محتوایی ایجاد کنیم که برای مخاطب جذاب و متفاوت باشد.