رسانهها: تا الان ۵۵ نفر تو ایران بدلیل ویروس کرونا فوت کردن.
مردم: قراره تهران رو قرنطینه کنند.
قرنطینه!
من با این کلمه خاطره دارم.
-حدود سن ۱۳ تا ۱۶ سالگی- از این کلمه خوشم میاومد. اسمم رو در نامنویسیهای کامپیوتر و اینترنت"Quarantine" گذاشته بودم. راستش بیشتر از تلفظش خوشم میاومد. ق و Q هر دو در این کلمه آوایی دارن که انگار حس یه فضای خالیِ محصوری ایجاد میکنه. یه خلائی، اتاق دربستهای، بنظرم خیلی به مفهوم کلمهاش میاد. شایدهم بخاطر اینکه یزدیا حرف ق روغلیظ تر ادا میکنن از این کلمه خوشم میاومد.
بار بعدی که به کلمه قرنطینه برخوردم اول دبیرستان بودم.
سال ۸۸، دبیرستان آقا، یزد.
مدرسهای بود که زمانی آلمانها، به دستور آقا، کنار باغ و حسینیه آقا، ساخته بودن. مدرسهای بزرگ و پر از کلاس خالی، تنها ۴ کلاس اول داشت و دو اتاق آبدارخانه و دفتر دبیرستان، که همه در طبقه همکف بود و در طبقه بالا همه اتاقها خالی بود. تقرین ۱۰ کلاس خالی.
اسم اون کلاسهای خالی "قرنطینه" بود.
دانشاموزای هر کلاسی از یه محلهی اطراف بودن، زنگای تفریح مسابقهی دعوا بین کلاسها برگزار میشد و هرروز یه محلهای قهرمان بود.
مدیر که از محلهی قلدرتر بود، دعواییها رو شناسایی میکرد و میفرستادشون قرنطینه. یک هفته تا ده روز مجرم باید هرروز بیاد مدرسه و پس از صف صبحگاهی تا نماز ظهر، توی یکی از این کلاسهای قرنطینه روی صندلی بشینه و هیچ کاری نکنه! اگر مدیر در اتاق رو باز میکرد و مجرم از جای خودش بلند شده بود یا خواب بود؛ سه روز به حکمش اضافه میشد. در واقع قرنطینه زندان مدرسه بود، اونجا دانشآموزهایی بودن که اکثر روزای سال تحصیلی رو تو قرنطینه میگذروندن و در آخر سال اول دبیرستان رو پاس نکرده، ترک تحصیل میکردن.
من از معدود دانشآموزهایی بودم که ادامه تحصیل دادم.
امروز با هرکی صحبت کردم این جمله رو گفت: "قراره تهران رو قرنطینه کنند"
با هربار خوندن و شنیدن کلمه قرنطینه؛ تصویر قفل ویندوز ۹۸، درِ چوبی اتاقم، کلاسهای خالیِ آقا میومد به ذهنم.
هیچ تصویری از کلمه قرنطینه در مقیاس شهر تهران ندارم.
خبر را باور که نه اما تایید میکنم!
در ادامهاش میگم: باید زودتر از اینکه درها رو ببندند از اینجا فرار کنیم. به کجا؟؟ خونه؟ شهرستان؟!
امروز معاون وزیر بهداشت گفت: "قرنطینه قدیمی شده، قرنطینه مربوط به پیش از جنگجهانی اول است"
سه شنبه ۶ اسفند ۹۸ - تهران