همهی ما وقتی صحبت از جنگ میشود به دنبال راهی برای دفاع کردن از خود در برابر آسیبهای اقتصادی هستیم و یا در شرایط بحران به دنبال کالا یا داراییای هستیم که بتواند ارزش خود را حفظ کند. فارغ از بحث انتخاب کلاس دارایی چشم اندازی که جنگ و یا ناامنی ایجاد میکند، انسانها را به سمت انتخاب کالاها یا داراییهایی مطمئن و یا اصطلاحا تمایلات ریسکگریز سوق میدهد. در این موارد داراییهایی مانند طلا و یا مواد خوراکی دیر فسادپذیر چه به صورت فیزیکی و چه به صورت CFD مورد توجه قرار میگیرند. اما در مورد کلاس دارایی ارزهای دیجیتال با نمایندگی بیت کوین چطور؟ اگر به چند سال قبل برگردیم، بیتکوین را میتوانستیم در کنار هشتگهایی تحت عنوان SafeAsset یا دارایی ایمن پیدا کنیم که افت و خیزهایی مانند طلا دارد و دقیقا به عنوان یک کلاس دارایی در شرایط ریسکی جلب توجه میکند اما شرایط حال حاضر به گونهای دیگر است. در این مقاله من، امیرحسین بهشتی قصد دارم تا با بررسی روند کنونی بازار کریپتو و ساختار آن از نظر فاندامنتال و وضعیت شبکه، افق روشنی را برای شما عزیزان برای سرمایهگذاری در این کلاس دارایی در صورت ادامهدار بودن جنگ و درگیری نمایان کنم.
قبل از شروع مقاله اجازه دهید تا با ذکر یک سوال مشخص کنم که در انتها به جواب چه مسئلهای خواهیم رسید. سوالی که من از شما دارم این است که آیا بیتکوین هم مانند طلا در صورت ادامهی جنگ و درگیری و اصطلاحا ناامن شدن جهان روند صعودی پیدا خواهد کرد؟ در نگاه اول افزایش قیمت ممکن به نظر میرسد؛ با افزایش درگیری و ناامنی در جهان، مردم به سمت تراکنش با بیتکوین خواهند رفت و تقاضا برای آن افزایش پیدا میکند و در نتیجه قیمت آن بالا میرود.( مثالی که در چند وقت اخیر شاهد آن بودیم که مردم جهان به اکراین به وسیلهی بیت کوین کمک کردند و خیلی از اکراینیها نیز به دلیل نقص در شبکهی بانکی از بیتکوین برای خرید نیازهای خود استفاده کردند و مثالهایی از این دست مانند اینکه بیتکوین محدود به مرزها، دولتها و ... نیست)
در نگاهی ابتدایی اکثر افرادی که شناخت دقیقی از نحوهی کارکرد بیتکوین ندارند ممکن است چشماندازی صعودی برای بیتکوین در این شرایط متصور باشند اما واقعیت ماجرا این است که تاثیر سلامت شبکهی بیتکوین بسیار با اهمیتتر از عرضه و تقاضا برای آیندهی قیمتی آن است.
قبل از هر چیز، در این لحظه چند نکته را با هم در مورد شبکهی بیتکوین مرور کنیم.
1 – الگوریتم اجماع بیتکوین، اثبات کار یا POW است.
2 – با توجه به بلاکچین بیتکوین هر تراکنشی که بخواهد ثبت و یا انجام شود باید داخل بلاک جدیدی ذخیره شود.
3 – تمام تلاش ماینرهای بیتکوین برای پیدا کردن عدد تصادفیای به نام نانس(عددی یک بار مصرف) است تا با استفاده از آن بتواند با ترکیب 3 پارامتر دیگر بلاک از طریق الگوریتم sha256، موفق به پیدا کردن هشی کمتر از هش هدف بشود تا بلاک تشکیل شود.
4 – عملیات ماینینگ بیتکوین یا به نوعی ساخت بلاک که محلی برای ثبت تراکنش است، نیازمند مصرف برق است به این علت که پیدا کردن نانسی که منجر به هشی کمتر از هش هدف شود، کاملا شانسی است و این کار نیازمند تلاشهای بسیاری توسط ماینر است که نرخ هش دستگاه همان تعداد حدسهای تصادفی در یک ثانیه است.
5 – سختی شبکه با تشکیل هر 2016 بلاک آپدیت میشود.
حال که با مفاهیم مورد نیاز آشنا شدیم بد نیست مروری هم با ساختار هر بلاک داشته باشیم تا با درکی اصولی، به پرسش مطرح شده پاسخ دهیم.
1- حجم بلاکهای بیتکوین بسیار محدود است و میانگین تعداد تراکنشهایی که در حال حاضر روی آن ذخیره میشود بین 1500 – 1700 تراکنش در هر بلاک است.
2- تراکنشهایی که قرار است در دست بررسی و تایید توسط ماینرها قرار گیرند، قبل از ذخیره شدن در بلاک در محلی به نام mem pool یا مموری پول قرار میگیرند تا ماینرها با اولویت آنهایی که فی بالاتری دارند، آنها را انتخاب و تایید کنند.
3- با توجه به اینکه سختی شبکه طوری آپدیت میشود که زمان تشکیل هر بلاک حدودا 10 دقیقه طول بکشد و با توجه به نکتهی شماره یک، اگر تعداد تراکنشها زیاد شود، عملا زمان زیادی نیاز است تا تراکنش تایید شود و در این حالت اکثر کاربران فی بالاتری به ماینرها پیشنهاد میکنند.
نکته : در هر ثانیه حدودا 3 الی 7 تراکنش در شبکه بیتکوین تایید میشود.
تا اینجای کار قاعدتا به عنوان اولین مفهوم باید متوجه شده باشیم که ماینرها وظیفهی سلامت شبکه را هم بر عهده دارند و هر چه تعداد ماینر بیشتری داخل شبکه فعال باشد و مجموع هش ریت آنها بیشتر باشد، شبکه از دیدگاه امنیت و سلامت، در وضعیت بهتری قرار دارد و در نقطه مقابل آن اگر ماینرها قطع فعالیت کنند، بیتکوین دیگر هیچ ارزشی نخواهد داشت.(چرا؟)
برای بحث ارزشگذاری یا بررسی سلامت شبکهی بیتکوین روشهای مختلفی وجود دارد. از مثال شبیه به P/E شرکتهای بورسی گرفته که میتوان این مقایسه را با مارکتکپ بیتکوین و فی ساخته شده در شبکه که به ترتیب مشابه قیمت سهام و سود هر سهم است، انجام داد تا روشهای مختلف و ....
با توجه به عکس زیر چیزی که به شدت در ارزشمندی بیتکوین اهمیت دارد این است که کف ارزشمندی بیتکوین همواره سلامت شبکه آن بوده است که میتواند تلاش مستمر ماینرها، افزایش تعداد تلاش ماینرها برای حدس زدن عدد نانس(بالا رفتن هش ریت شبکه)، قویتر شدن ماینرها و یا وضعیت با ثبات برق دانست.
حال که تا اینجای کار به بررسی مفاهیم مورد نیاز برای درک شبکهی بیتکوین پرداختهایم، اجازه دهید به بحث اصلی خود یعنی جنگ و اثر آن روی بیتکوین بپردازیم. در اینجا برای راحتی بهتر است وضعیتهای مختلف را با یکدیگر مقایسه کنیم و از هر کدام نتیجهگیری منطقیای داشته باشیم.
1 – جنگ در ابعاد گستردهی جهانی – جنگجهانی
در این حالت حتی اگر تمام مردم دنیا برای خرید بیتکوین هجوم بیاورند، چون ماینری در کار نخواهد بود، بیتکوینی در کار نخواهد بود و این دارایی هیچ ارزشی را به دنبال نخواهد داشت.
پس در این حالت سرمایهگذاری روی بیت کوین و یا نگهداشتن آن کاری به شدت اشتباه است.
در این حالت فرض بر این گرفته شده است که بشریت، نیازی مهمتر از ماین کردن دارد و مزارع ماین متوقف شده است.(حتی به اجبار و یا ناچارا)
2 – جنگ به همین شکلی که هست، ادامهدار باشد.
در این حالت احتمالا مردم عادی به سمت بیتکوین به دلایلی کاملا منطقی هجوم ببرند.
احتمالا والها که دانش بیشتری نسبت به ساز و کار شبکهی بیتکوین نسبت به مردم عادی دارند، فروشنده شوند چرا که احتمال بالا رفتن درگیریها وجود دارد و به نوعی دفع خطر احتمالی، شرط عقل است .(بیتکوین در مواقع صلح و ثبات میتواند به هدف خود نزدیک شود و برای جنگ و آشوب مناسب نیست.)
و نهایت اینکه در این حالت بیتکوین میتواند در کوتاه مدت پامپ بشود اما با توجه به خطراتی که سلامت شبکه را میتواند تهدید کند، آیندهی درخشانی برای آن تصور نمیشود و خیلی جایی برای رشد ندارد.
3 – برگشت به قبل از جنگ و حرکت به سمت بشریت
در این حالت تمام موارد مانند گذشته میشود و تحلیلهای قبلی و فاندامنتال درخشان شبکه، میتواند مسیری سبز پیشروی بیتکوین قرار دهد.
این مقاله در اینجا به پایان رسید ولی حالتهای عجیب و غریبی برای شبکهی بیتکوین در زمان جنگ و یا ... میتواند رخ دهد. یکی از این موارد زمانی است که در هنگام جنگ که سلامت شبکه در خطر قرار دارد، مردم به شدت مایل به خرید، فروش و یا انجام تراکنش با بیتکوین باشند. با توجه به مرور مفاهیمی که بالاتر در مورد شبکهی بیتکوین مانند محدودیت حجم و تعداد تراکنش در بلاک و ... داشتیم، درک این ماجرا به آسانی امکانپذیر که در زمانهایی که تعداد تراکنشهای در صف انتظار زیاد میشود، کاربران کارمزدهای بالاتری پیشنهاد میدهند. در این حالت یعنی شرایط جنگی و حجم بالای تراکنش، کارمزد تراکنشها به طرز وحشتناکی بالا خواهد رفت به گونهای که هر کسی توانایی انجام تراکنش روی شبکهی بیتکوین را نداشته باشد. یعنی به معنای واقعی کلمه جنگی بپا میشود برای برای اعلام کارمزد بیشتر چرا که کارمزد پایینتر و استخری مملو از تراکنش، زمان سرسامآوری برای تایید شدن نیاز دارد و شاید هم اصلا تراکنش مدنظر تایید نشود.
پس اگر بخواهیم این حالت عجیب و غریب را هم به نوعی دسته بندی کنیم و مقداری ریزتر بررسی کنیم، میتوانیم بگوییم :
4 – جنگ بین کشورهای دارای بزرگترین فارمهای دنیا و از بین رفتن این فارمها + قطعی برق
فی شبکه بسیار بالا به شکلی که فقط بزرگان بازار امکان انجام تراکنش داشته باشند و انجام تراکنش برای کارهای روزمره منتفی شود.
برای جمع بندی بیشتر باید بگویم بیتکوین میتواند یک دارایی امن باشد اگر دنیا به سمت تمدن و پیشرفت حرکت کند. البته مواردی مانند لایتنینگ، بیتکوین کش و یا ... وجود دارد که هر کدام میتواند بخشی از عیبهای بیتکوین را برطرف کند اما هر کدام از این موارد مشکلات خود را دارد.
ممکن است سوالی مطرح شود که اگر تعداد ماینرها کاهش پیدا کند، سختی شبکه نیز کاهش پیدا میکند و باز هم بلاکها در 10 دقیقه ساخته خواهند شد، پس مشکلی وجود نخواهد داشت و این موارد رخ نخواهد داد. در جواب باید بگویم، زمان تشکیل هر بلاک ربطی به تعداد تراکنشهای تایید شده و یا سلامت شبکه ندارد و تلاش شبکه بر این است که این زمان همواره به سمت 10 دقیقه حرکت کند.
و در انتها به عنوان کلام آخر با توجه به وضعیت حال حاضر، احتمالا آینده و دور شدن مفهوم بلاکچین از فلسفهی اصلی آن بیتکوین هرگز دارایی امنی همچون طلا نخواهد بود :)