امروز صبح برای تشیع جنازه شهید اسماعیل هنیه رفته بودم دانشگاه تهران.
به محض اینکه پام رو از ماشین بیرون گذاشتم حجم زیادی از خشم من رو فراگرفت .
- می گویند توسط راکتی از خارج از ایران هدف قرار گرفته !
+ چه کسی این را گفته ؟ مگر هرچیزی که بگویند را باید باور کنیم؟
- منبع من معتبر است(به فلان فرد اشاره می کند.) مگر نمی دانی تکنولوژی آنها از ما خیلی پیشرفته تر است!؟
+ آخر منطقی نیست مگر می شود که راکت اینهمه مسیر را طی کرده باشد و پدافند هوایی آن را نزده باشد ؟
-ببین امیرحسین آنها هواپیما ها و سلاح هایی دارند که می توانند از هزار کیلومتر آن طرف تر بدون آنکه شناسایی شوند شهر های مرکزی ما را بزنند. این تفاوت سطح تکنولوژی ما با آنهاست.
بعد از اینکه من جمله آخرم را گفتم دیگر صحبت ما ادامه پیدا نکرد .
+ما یا عرضه داریم از مهمانمان محافظت کنیم یا نداریم . نداشته باشیم بهتر است برویم بمیریم!!!
هرچند ممکن است این دیالوگ آخر من از آثار تماشای مختارنامه برای بار nام باشد. اما قطعا تکرار عبارت "تکنولوژی آنها پیشرفته تر است" نیز به اندازه قابل توجهی لج من را درآورده ! مگر ما کج و کوله ایم که نتوانیم پدافند دفاعی مناسب بسازیم. اینطور حرف ها آدم را به سمتی حرکت می دهند که شاید قبل از آن آنچنان در فکر آن نبوده باشد.
پ . ن : این پست قرار بود پستی در رابطه با جنگ و گلایه از شیطان صفتی سیاست مداران غربی (مخصوصا واکنش وزیر خارجه آلمان) در مواجهه با مسئله فلسطین و اتفاقات اخیر باشد. همچنین قرار بود چند تا فحش آبدار به سناتور های آمریکا و کسانی که آنها را برگزیده اند بدهم که متاسفانه دیشب سایت ویرگول از دسترس خارج شد.
یک سری کار ها هستند که باعث می شوند دیگر لیاقت زندگی بر روی زمین را نداشته باشی و بعضی ها بدجور آنها را مرتکب می شوند.
داغ ابراهیم بر دل ماند و اسماعیل رفت
یکخبر،تسکینِاین درد است : "اسرائیل رفت!"